۰

نگاهی به فیلم بیگانگان در قطار Strangers On a Train

نگاهی به فیلم بیگانگان در قطار Strangers On a Train

بیگانگان در قطار

نگاهی به فیلم بیگانگان در قطار Strangers On a Train

فیلم بیگانگان در قطار ساخته آلفرد هیچکاک، به سوی افکار و روان شخصیت ها پیش و پس از یک قتل گام بر می دارد. فیلم این بار هسته اصلی خود را قتل قرار نداده و قتل را در کنار سایر عناصر فرعی فیلم برای پیشروی داستان گزیده است.

سکانس ابتدایی فیلم، آشنایی دو شخصیت فیلم می باشد. المان و مکان فیلم، قطار است. دو غریبه در قطار همدیگر را ملاقات می کنند. مکان تعریف می شود، مکان توسط تصاویر ساخته می شود و با توجه به شخصیت ها برای آن ها فضایی برای رویارویی می سازد. اتفاقی که فضای یک محاوره را آماده می سازد، دیالوگ ابتدایی فیلم، اولین تلاش و سطحی ترین تلاش فیلم برای تشکیل شخصیت گای می باشد. نام، نام خانوادگی، شغل، زندگی شخصی، روابط عاشقانه ای که زندگی شخصی وی را تحت الشعاع قرار داده اند، همگی در چند دیالوگ مشخص می شوند.

این امر به دور از تکرار و تزریق صحنه های اضافه به فیلم این صورت می گیرد، به گونه ای که در همان ابتدا مخاطب، شخصیت ها را می شناسد، عقاید و موضع های آن ها را با دلایل و استدلال معین شده لمس می کند و روابطشان رانیز در ذهن خود قرار می دهد. غریبه ها در قطار، قصه غریبه هاییست که در مکان معین همدیگر را ملاقات می کنند و در ادامه زندگی خود را متصل به کنش های همدیگر می بینند.

 معامله، چیزی در ازای چیز دیگری! قانون و شرط این دو شخصیت بود. شزطی که از دید یک شخصیت مهم و دیگری نسبت به آن بی اعتنا بود. در وهله دوم، برای صورت گرفتن این فعل و موافقت شخصیت گای، شخصیت نیازمند دلیلی محکم تر از قانع شدن با دیالوگ ها بود. هیچکاک سکانسی را به مشاجره فرد و هسر سابقش تعلق داد، سکانسی که به مخاطب چهره همسر سابق گای و از بین رفتن تمامی راه های چاره وی را نشان داد.نقد فیلم Strangers On a Train

بیگانگان در قطار

مخاطب و گای هردو همراه هم کم کم دلایلی را برای تن دادن به این برنامه داشتند. در تدوین، از ترنزیشن دیزالو برای تطابق دو تصویر محرک روی هم دیگر استفاده می شود. آلفرد هیچکاک به هوشمندانه ترین شیوه ممکن از این ترنزیشن استفاده کرد. تطابق تنها تطابق دو تصویر نبود، بلکه تطابق افکار هر شخصیت یا روبرو قرار دادن افکار آن ها بود.

هنگامی که گای فریاد می زند که همسر سابقش را خفه می کند، در ذهن شخصیت دیگر قصه نیز این می گذرد. اما به زبان نمی آورد، و بهتر است گفته شود بهتر نیست به زبان بیاورد زیرا نقش مکملی بر صدای گای دارد. استفاده دیگر دیزالو در فیلم، زمانی است که گای ترس را احساس می کند، ترس از پلیس، و در همان لحظه تصویری از لباس پلیس بر روی تصویر قبل منطبق می شود. این تطابق قصد استخراج افکار شخص را برای مخاطب دارد.

یکی دیگر از نکات مثبت فیلم، کات های متعدد آلفرد هیچکاک برای بیا و برانگیختن حس می باشد. هنگامی که شخصیت گای به شخصیت مقابل خود مشت می کوبد. نما در زاویه POV است و از دید شخصیت شدت را به مخاطب گوشزد می کند.

نقد فیلم Strangers On a Train

بیگانگان در قطار

در ادامه با چند کات سریع، سرعت این اتفاق را نیز به تصویر تزریق می کند. و مخاطب به خوبی با شدت و سرعت فعل آشنا می شود. عذاب وجدان، گریبان گناهکار را می گیرد. شخصیت با تماشای چهره ای مشابه مقتول، دچار تزلزل و لغزش می شود. ثباتش را از دست می دهد و همین نقطه ضعف مسبب می شود در پایان وی را از پا درآورد. وجود این اتفاق در میانه فیلم باعث می شود تا هنگامی که پایان از این فعل نشات بگیرد، مخاطب آن را درک کند. روایت باید به گونه ای باشد که تاثیر خود را در پیشروی از گام های پشت سرش بگیرد. و در غریبه ها در قطار این اتفاق بسیار مشهود است.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *