داستان بازی Assassin's Creed: Shadows
داستان بازی Assassin’s Creed: Shadows
در سال ۱۵۸۱ یک بادیگارد برده به نام Diogo همراه با هیئتی از کشیشان یسوعی به Kyoto میرسد تا با Oda Nobunaga برای عبور بیآزار همه کشیشان یسوعی از ژاپن مذاکره کند. Nobunaga تصمیم میگیرد به این درخواست پاسخ دهد اما فقط به شرطی که Diogo به عنوان یک جنگجو تحت خدمت او قرار گیرد. شش ماه بعد Diogo که اکنون به Yasuke تغییر نام داده، Nobunaga را در حمله به Iga همراهی میکند تا Iga Ikki را نابود کنند. در طول نبرد، شینوبی Fujibayashi Naoe توسط پدرش Nagato مأمور میشود تا Hidden Blade خود را برداشته و با استفاده از آن جعبه مخصوصی که در یکی قبور مجاور پنهان شده را به هر قیمتی که شده، بازیابی کند اما جعبه توسط گروهی از ساموراییهای نقابدار به نام Shinbakufu به سرقت رفته رود و Nagato پس از مجروح شدن، در آخرین لحظات خود به Naoe دستور میدهد که «تیغه را دنبال کند.»
پس از بهبودی از زخمهایش، Naoe به دنبال دوست خانوادگی قدیمیاش Tomiko رفته و Tomiko نیز موافقت میکند که به او اجازه دهد از مزرعه خود به عنوان پایگاهی برای جمعآوری تدارکات و متحدان استفاده نماید. همچنین او را راهنمایی میکند تا به شهر Sakai رفته و به دنبال ساموراییهای Shinbakufu بگردد.
او به محض رسیدن به Sakai متحدان دیگری را جمعآوری کرده و موفق میشود دو نفر از Shinbakufu را بکشد. او سپس با Akechi Mitsuhide برخورد کرده که از میخواهد در ترور Nobunaga، رهبر Shinbakufu به او کمک کند. Naoe سپس با کمک Mitsuhide به معبد Honnoji نفوذ کرده و به Nobunaga حمله میکند اما Yasuke جلوی آنها را میگیرد. Nobunaga ادعا میکند که Mitsuhide به Naoe دروغ گفته است، زیرا او هیچ ارتباطی با Shinbakufu ندارد. Naoe که اکنون گیج شده و نمیداند حق با کیست، معبد را ترک کرده و Nobunaga نیز خودکشی خواهد کرد تا از کشتهشدن خود به دست Mitsuhide جلوگیری نماید.
در ادامه Naoe و Yasuke برای انتقام از Mitsuhide در قلعه Katano گرد هم میآیند تا موقعیت او را پیدا کنند که Yasuke با دیدن Hidden Blade میگوید میخواهد به او ملحق شود و امیدوار است بتواند در این مسیر، هدف جدیدی را دنبال نماید. او فاش میکند که وقتی Momochi Sandayu یعنی رهبر Iga را کشته، خودش نیز یک Hidden Blade داشته و Sandayu در آخرین لحظات به Yasuke گفته در صورت پیدا کردن Naoe به او کمک نماید.
با این حساب Naoe اکنون قصد انتقام از Yasuke را دارد اما توسط یکی از پیروانش Junjiro متقاعد شده و او را میبخشد. Naoe و Yasuke با همکاری یکدیگر به جستجو برای ردیابی و کشتن تعداد بیشتری از افراد Shinbakufu ادامه داده و سرانجام پس از برخورد با Hattori Hanzo و Tokugawa Ieyasu با آنها متحد خواهند شد. Hanzo به Naoe هشدار میدهد که جعبه را فراموش کند، زیرا Nagato و مادرش Tsuyu برای محافظت از آن جان خود را از دست دادهاند.
داستان بازی Assassin’s Creed: Shadows
با این حال Hanzo که میبیند Naoe قصد عقبنشینی ندارد، به او مأموریت میدهد تا به قبری در Settsu برود تا حقیقت والدینش را دریابد. او در آنجا یک مخفیگاه و مجله Assassin یافته و متوجه میشود امپراطور Go-Nara به محفل اساسینها دستور داده بود تا یک محفل جدید در ژاپن بسازند و همچنین Tsuyu یکی از اساسینهایی بوده که این وظیفه را بر عهده داشته است.
در ادامه Naoe و Yasuke موفق میشوند همه افراد Shinbakufu را به جز خود Mitsuhide بکشند و به سمت قلعه Shoryuji حرکت کنند، جایی که Mitsuhide توسط Hashiba Hideyoshi محاصره شده است. از آنجا که Naoe و Yasuke چاره دیگری ندارند، به ارتش Hideyushi ملحق شده و قصد دارند زودتر از بقیه به Mitsuhide برسند تا جعبه را پیدا کنند.
آنها سرانجام Mitsuhide را شکست میدهند که در لحظات آخر فاش میکند Ashikaga Yoshiaki رهبر واقعی Shinbakufu میباشد و جعبه را نیز در اختیار دارد. همچنین جعبه حاوی یک دستسازه خاص به نام Jewel میباشد.
اکنون Naoe با اطلاعاتی که در اختیار دارد، Mitsuhide را میکشد تا انتقام پدرش را بگیرد. با این حساب Hideyoshi ادعای پیروزی کرده و قول اصلاح ژاپن را میدهد که Naoe به او میگوید بهتر است به این وعده پایبند باشد وگرنه با خشم اساسینها روبرو خواهد شد!
داستان بازی Assassin’s Creed: Shadows
در ادامه Naoe و Yasuke با Yoshiaki روبرو میشوند که به راحتی تسلیم شده و از آنها میخواهد Jewel و اطلاعات را بردارند و به او آسیبی نرسانند. همچنین فاش میکند که اخیراً یک اساسین در Yamato دیده شده است. در همین حین Duarte de Melo، یکی از اعضای فرقه تمپلارها که Yasuke در جستجوی آن میباشد، در بندر Obama پیدا خواهد شد.
با این حساب این دو، جان Yoshiako را میبخشند و Yasuke میگوید که نام Nobunaga در تاریخ ماندگار است ولی Yoshiaki فراموش خواهد شد.
به دنبال این اتفاقات، Naoe به Yamato سفر کرده و در آنجا داستانی که Nagato در مورد Tsuyu به او گفته بود را به خاطر میآورد. سالها پیش، اساسینهای ژاپنی به رهبری مادرش Tsuyu مأمور حفاظت از سه امتیاز سلطنتی شدند و اتحاد آنها در سالهای متوالی رونق داشته اما ناگهان توسط نیروهای Shinbakufu مورد حمله قرار گرفتند. در این حملات تنها Nagato و Tsuyu و Sandayu جان سالم به در بردند که Tsuyu به دنبال امتیازات سلطنتی سرقتشده رفته اما هرگز بازنگشته است.
در ادامه Naoe میتواند مخفیگاه اصلی اساسینها را برای امتیازات سلطنتی پیدا کرده و Jewel را پیدا کند اما ناگهان Hanzo سر میرسد تا آینهای را که Ieyasu از تمپلارها گرفته بود را پس بگیرد. Hanzo اکنون فاش میکند به خاطر حسادت به Nagato که Tsuyu او را به جای خود انتخاب کرده بود، به اساسینها خیانت کرده و موقعیت امتیازات سلطنتی را برای Shinbakufu فاش نموده است.
اکنون نبرد سختی بین Naoe و Hanzo شکل میگیرد که سرانجام Naoe پیروز خواهد شد و Hanzo را متقاعد میکند که تنها راه رسیدن به رستگاری، پیوستن به اساسینها و یافتن Tsuyu میباشد.
در حالی که Naoe و Hanzo مشغول مبارزه هستند، Yasuke به دنبال Duarte میرود و مشخص میشود او قبلاً بردهدار Yasuke بوده است. اکنون مبارزه بین Yasuke و Duarte شکل میگیرد و Yasuke پس از کشتن او، به دنبال Nuno Caro رهبر تمپلارها در ژاپن میرود. Yasuke پس از روبرو شدن با Nuno فاش میکند که سال ها پیش، او و مادرش در کشتی Nuno بردگی میکردهاند که Nuno مادر Yasuke را به دلیل مظنون بودن به جاسوسی کشته و قصد داشته Yasuke را نیز بکشد اما یک اساسین، خود را قربانی کرده تا برای Yasuke زمان بخرد و با پریدن داخل دریا فرار کند.
مبارزه نهایی بین Yasuke و Nuno صورت میگیرد که Yasuke در آن پیروز خواهد شد اما Nuno در آخرین لحظات میگوید که مرگ او یک اعلان جنگ برای تمپلارها خواهد بود.
پس از تمام این قتلعامها، Naoe و Yasuke و Junjiro به مخفیگاه میروند. Junjiro یک بنر اساسین درست کرده و توسط Yasuke به سرپرستی گرفته میشود. همچنین Naoe نامهای از Hanzo دریافت میکند که در آن گفته اطلاعاتی از موقعیت Tsuyu پیدا کرده است، بنابراین Naoe قصد دارد به دنبال مادرش برود.
منبع :GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران