خلق نخستین ویچر
در پی اتصال کرات، هیولاها از دیگر جهانها وارد اقلیم شدند. میان آنها غولها، گراویرها و خونآشامها بودند اما هیچ آشیانهی زیستبومی در این دنیا نداشتند و زین پس، ساکنین اصلیِ اقلیم یعنی دورفها، نومها و الفها مجبور بودند با این موجودات مقابله کنند.
کمی پس از اتصال، اولین انسانها وارد اقلیم شدند. هنگامی که این مردمِ دوک و وزگور بر آن شدن تا در سرزمینهای شمالی اقلیم زندگی کنند، هیولاها زادِولد کردند و بر تعدادشان افزوده شد. پس از نخستین هبوط، انسانهای شمالی ترقییافتهتری وارد اقلیم شدند و طی یکصدسال، تبدیل به گونهی غالب اقلیم شدند.
با این وجود، همچنان بر تعداد هیولاها افزوده میشد. آنها وارد زمینها و سکونتگاههای انسانها شدند و تعداد بیشماری از مردم را کشتند. برای انسانها زندگی در حیات وحش یا مناطق حاشیهای بسیار خطرناک شده بود. در این باره باید اقدامی میشد.
این چنین شد که انسانها دریافتند که نیازه کسی از آنها در برابر این خطرات محافظت کنه. در سال ۸۶۰ بود که (حدود ۴۰۰ سال پیش از رخدادهای حماسهی ویچر) سه جادوگر یعنی کازمیو مالاسپینا، دستیارش آلزور و دستیارِ آلزور به نام ایداران از اولیوو دست به دست هم دادند تا این مشکل رو حل کنند. این سه پیش از آن آزمایشهای عجیبی انجام داده بودند و در اصلاح ژنتیکی و آفرینش هیولاها ماهر بودند.
آلزور پیشدارِ این آزمایش جدید شد. با کمک قارچهای جهشیافته، گیاهان دارویی و مشروبات گیاهی، توانستند ژنهای مردان جوان را اصلاح کنند تا به سرعت و سرسختی فرابشری دست یابند. گرچه این کار برای این مردان بسیار دردناک بود و بیشترشان هم طی این آزمایشها مردند. اما یک روز، این جادوگرها موفق شدند. مرد جوانی که نامش از حافظهی تاریخ پاک شده، با سرعتی بینهایت و چشمانی گربهمانند برای دید در تاریکی، چابکتر از آن بود که جادوگرها تصورش رو میکردند. این شیوه بعدها به نام «آزمون علفها» شناخته شد.
نخستین ویچر
با کمک جادوگرها، این ویچرها حتی وِردهای سادهای رو به نام «نشان» آموختند. از آن زمان به بعد، این سلحشوران وارد جهان شدند تا برای پول با هیولاها نبرد کنند. ویچرها با تواناییهای فرابشری و بدنی جهشیافته، ترس را در وجود مردم معمولی میپراکندند، همان ویچرهایی که آمده بودند تا داراییهای این مردم رو غارت کنند.
تا روزگار گرالت ریویایی، تعداد کمی ویچر که به ندرت مهماننوازی میشدند، توانسته بودند از شورش و کشتهشدن به دست مردم معمولی جان سالم به در ببرند.