داستان بازی Outlast 1
داستان بازی Outlast 1
داستان در مورد یک روزنامهنگار به نام «مایلز آپشر» است که از یک منبع مخفی اطلاعات محرمانه ای از تیمارستان «مونت مسیو» به دست آورده و تحت مدیریت شرکت «مارکاف» است. مایلز وقتی وارد این تیمارستان میشود، جنازه نگهبانان و کارگران را میبیند که در راهروها به طرز فجیعی پخش شدهاند. به همین دلیل بیماران روانی آن نیز فرار کرده و در سرتاسر تیمارستان آزادانه رفت و آمد می کنند. مایلز در تیمارستان پیشروی میکند و وقتی به قسمت خوابگاه می رسد، با یک سرباز مواجه میشود که به میخ کشیده شده است. او به مایلز می گوید که تا وقت هست از این تیمارستان فرار کند اما او ادامه می دهد و توسط یکی از افراد تیمارستان به نام «کریس واکر» مورد حمله قرار می گیرد و به همین دلیل از پنجره سقوط کرده و وارد قسمت دیگری از تیمارستان میشود. وقتی مایلز به هوش می آید با یک کشیش به نام «پدر مارتین» مواجه میشود که میگوید مایلز از طرف خداوند فرستاده شده تا شاهدی بر کارهای مارتین باشد. سپس مایلز دوباره بی هوش می شود. وقتی دوباره به هوش میآید، سعی می کند راهی برای خروج از تیمارستان پیدا کند و در این راه از حملات کریس واکر و دیگر بیماران روانی هم جان سالم به در می برد اما قبل از اینکه بتواند فرار کند، به تله مارتین میافتد که دوباره حرفهای قبل را می زند. او میگوید که مایلز باید در تیمارستان بماند و شاهد وقایعی که در آنجا اتفاق میافتد، باشد. مارتین، باقیماندهی اجساد نگهبانان تیمارستان را به مایلز نشان می دهد که گویا توسط یک نیروی ماورلیی با نام «وال رایدر» شکنجه و کشته شدهاند. سپس مارتین، مایلز را که بی هوش شده، به سلول های نگهداری بیماران واقع در تیمارستان منتقل می کند.
داستان بازی Outlast 1
مایلز آنجا با دو نفر از بیماران رو به رو می شود که «دوقلوها» نام دارند. آنها به مایلز میگویند که دوست دارند او را بکشند و بخورند اما به خاطر دستور مارتین نمی توانند آسیبی به مایلز برسانند. به همین دلیل مایلز مجبور میشود برای رسیدن به هدفش از تونلهای فاضلاب عبور کند. در آنجا هم مورد حمله دیگر بیماران قرار میگیرد ولی در آخر به قسمت حمام تیمارستان فرار میکند. وقتی به حمام میرسد دوباره توسط کریس واکر مورد حمله قرار میگیرد و باز هم از طریق لولههای تهویه هوا فرار می کند. در ادامه درست زمانی که چندین بیمار روانی، مایلز را در بنبست قرار می دهند، او به ناچار وارد آسانسور کوچکی که برای جابهجا کردن غذا و وسایل بین طبقات مورد استفاده قرار می گیرد، شده و بالا میرود اما کسی که در بالا انتظار او را میکشد، یک دکتر دیوانه به نام «دکتر ترگر» است. دکتر او را به صندلی چرخ دار بسته و از هر کدام از دستانش یک انگشت قطع میکند. به هر ترتیب مایلز موفق به فرار از دستش می شود و دکتر هم در این فاصله بین آسانسور گیر کرده و کشته میشود.
مایلز دوباره مارتین را میبیند که مارتیم از او میخواهد با او در حیاط تیمارستان ملاقات کند. مایلز در ادامه به حیاط میرود که در آنجا توسط والرایدر مورد حمله قرار می گیرد. در این لحظه متوجه میشویم که والرایدر، یک موجود روح مانند است که تنها وقتی حالت دید در شب دوربین مایلز روشن باشد، دیده میشود. مایلز طبقات مختلف تیمارستان را جلو می رود و نهایتاً شاهد خودسوزی مارتین که خود را به صلیب کشیده، میشود. مارتین قبل از اینکه خود را بسوزاند، کلید آسانسور را به مایلز میدهد و به او می گوید که او را به در خروجی خواهد رساند اما وقتی مایلز داخل آسانسور می شود، به جای در خروجی، به آزمایشگاه نظامی زیرزمین تیمارستان میرود. در آنجا دوباره کریسواکر به مایلز حمله می کند ولی والرایدر، به طرز فجیعی کریسواکر را کشته و ناپدید میشود. مایلز سرانجام با دکتر «ورنیک» روبهرو می شود. او مسئول تمام آزمایشاتی است که در این تیمارستان صورت گرفته شده است.
دکتر به مایلز می گوید که والرایدر محصول آزمایش نانوتکنولوژی صورت گرفته روی یکی از بیماران تیمارستان به نام «بیلی هوپ» است و اینکه والرایدر توسط او کنترل می شود. سپس به مایلز دستور میدهد که بیلی را در آزمایشگاه پیدا کند و با خاموش کردن دستگاهها، والرایدر را نابود کند. مایلز بعد از این که این کار را انجام می دهد، توسط والرایدر مورد حمله قرار میگیرد و به سختی آسیب می بیند اما زنده می ماند. مایلز به زحمت خود را به در خروجی میرساند و با دکتر ورنیک روبهرو میشود که چندین گارد نظامی در کنارش هستند. گاردها به محض اینکه مایلز را می بینند، شروع به شلیک به سمت او می کنند. او روی زمین افتاده و بیهوش میشود. در همین حال، دکتر ورنیک میگوید که حالا بدن مایلز، میزبان جدید والرایدر شده است. سپس صدای فریادهای سراسر ترس و شلیکهای پشت سر هم می آید که به احتمال زیاد نشان می دهد والرایدر و مایلز نمرده و هنوز زنده هستند.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران