داستان بازی Darksiders Genesis
داستان بازی Darksiders Genesis
در هنگام طلوع آفرینش، گروهی به نام «شورا» تصمیم گرفتند تا تعادل نظام هستی را حفظ کنند. آنها چهار سوارکار به اسامی «جنگ»، «مرگ»، «خشم» و «نزاع» را تحت استخدام خود درآورده تا در حفظ تعادل بین سه نژاد فرشته، اهریمن و انسان به شورا کمک کنند. شورا به آنها قدرتهای ویژهای عطا کرده ولی در عوض، از آنها خواستند که نژاد خودشان یعنی «نفیلیم» را نابود کنند. چهار سوارکار نیز با انجام این کار، توانستند لیاقت خدمت به شورا را اثبات کنند. مدتی بعد، دو نفر از این چهار سوارکار یعنی جنگ و نزاع، توسط شورا احضار شده تا مأموریت جدید خود را دریافت کنند. آن دو موظف میشوند تا جلوی یک اهریمن به نام «لوسیفر» را بگیرند. این موجود، پادشاه شیاطین بوده و قصد دارد با قدرت بخشیدن به تمام اربابان شیاطین و تسلط بر آنها، تعادل جهان را بر هم بزند و حالا جنگ و نزاع باید جلوی تکتک این موجودات را بگیرند. همچنین شورا به آنها میگوید که لوسیفر، با فردی به نام «سمائیل» همدست میباشد.
دو سوارکار سفر خود را شروع کرده و بعد از مدتی به سمائیل میرسند که مشغول مبارزه با یکی از اربابان شیاطین به نام «مولاک » است. سمائیل به دو سوارکار میگوید که دیگر کاری با لوسیفر نداشته و سپس آن دو را به خلأ میفرستد تا دوستش «وولگریم» را پیدا کنند. جنگ و نزاع میتوانند خود را به وولگریم برسانند اما او برای کمک، شرطی دارد که باید قبول کنند. او میگوید در صورتی به آنها کمک میکند که چند کار مختلف را برایش انجام داده و همچنین مواد و اجناسی خاص را برایشگ او فراهم کنند. بعد از انجام این کارها، وولگریم افشا میکند که لوسیفر اخیراً با یکی دیگر از اربابان شیاطین به نام «مامون» ملاقاتی داشته است. در این حین، سمائیل وارد خلأ شده و به سوارکاران میگوید که برای پیدا کردن لوسیفر، بهتر است به سراغ مامون بروند. جنگ و نزاع به سراغ مامون میروند و هنگامی که میبیند او به هیچ چیزی اعتراف نمیکند، در مبارزهای او را کشته و سپس دوباره به خلأ بازمیگردند. در آنجا وولگریم و سمائیل میگویند که لوسیفر، راهی برای ورود به نفیلیم پیدا کرده همچنین یکی دیگر از اربابان شیاطین یعنی «بلیال» آب آشامیدنی آن منطقه را تبدیل به سمی کشنده کرده است.
داستان بازی Darksiders Genesis
جنگ و نزاع میتوانند خود را به بلیال رسانده و او را نیز از سر راه خود بردارند. بعد از اینکه آنها بدن نیمهجان بلیال را ترک میکنند، لوسیفر بالای سر بلیال آمده و او را به خاطر شکست خوردن در مبارزه، شکنجه میکند.
سوارکاران در ادامه متوجه میشوند که لوسیفر، یک پادشاه غرق شده به نام «داگون» را استخدام کرده تا در ازای کمک کردن، اجازه حکومت بر سرزمین نفیلیم را برایش صادر کند. جنگ و نزاع در ادامه با فرشته نگهبان نفیلیم یعنی «آبادون» مواجه شده و او را از نقشهی لوسیفر آگاه میکنند. سپس موقعیت داگون را پیدا کرده و بعد از شکست دادن او، دوباره به خلأ بازمیگردند. در آنجا سمائیل میگوید که حالا باید سراغ مولاک بروند ولی قبل از این کار باید منبع قدرت او را پیدا کرده و از بین ببرند. بعد از انجام این کار، سمائیل به دو سوارکار ملحق میشود تا به کمک یکدیگر، مولاک را نابود کنند. مولاک نیز شکست خورده و هنگامی که نفسهای آخرش را میکشد، به آنها میگوید که نقشهی لوسیفر کامل شده و دیگر کسی نمیتواند آن را متوقف کند.
هنگامی که سمائیل به خلأ بازمیگردد، برای سوارکاران فاش میکند که تمام اربابان شیاطین قبلا مرده بودند ولی قبول کردند تا در ازای بخشیدن روح خود به لوسیفر، دوباره زنده شوند. همچنین میگوید که فردی به نام «لیلیث» با کمک لوسیفر، دستگاهی را ساخته که از همه ارواح اربابان بهشت و جهنم تغذیه میکند. این دستگاه برای فاسد کردن انسانها ساخته شده و آنها را به موجوداتی دیوانه تبدیل میکند.
حالا جنگ و نزاع به زمین رفته و میبینند که انسانها بر خلاف میل خود، مشغول کمک به لوسیفر هستند. لوسیفر به سوارکاران میگوید که فساد انسانها در حال گسترش بوده و متوقف کردن آن، غیرممکن است.
در نهایت، دو سوارکار به محفل شورا بازگشته و از آنها میخواهند که انسانیت را به عنوان سومین پادشاهی معرفی کنند. شورا نیز طبق خواسته آنها، هفت عدد مُهر را تشکیل میدهد تا به کمک آنها تعادل را حفظ کنند. سهتا از این هفت مُهر توسط نیروهای جهنم، سهتای دیگر توسط نیروهای بهشت و آخرین مُهر توسط خود شورا ساخته میشود.
به این علت که هیچ نشانهای از سرنوشت لوسیفر مشخص نیست، این احتمال وجود دارد که در نسخه بعدی به این سوال پاسخ داده شود.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران