داستان بازی Dragon Age: Origins
قهرمانان حالا یک زن آهنگر به نام «برانکا» و همچنین یک شی باستانی به نام «سندان خلأ» را پیدا میکنند و سپس همسر برانکا یعنی «اوگرن» نیز به همراهان واردن میپیوندد. پس از به پایان رسیدن اتفاقات این بخش و تصمیمگیری واردن در مورد این که دانش باستانی واردنها باید به فراموشی سپرده شود یا خیر، تاجگذاری انجام میگیرد و اورزامار نیز قول میدهد تا در مبارزه با بلایت به واردن کمک کند.
پس از کامل کردن رسالههای گریواردنها، واردن به دنریم میرود تا در گردهمایی لندسمیت شرکت کند. در ادامه واردن و همراهانش توسط گروهی از قاتلان حرفهای که توسط لاگهین استخدام شدهاند، مورد حمله قرار میگیرند. در طول این نبرد، یکی از این قاتلان که یک الف به نام «زوران» است، به گروه واردن پیوسته و به نبرد با سایر قاتلین میپردازد. پس از رسیدن به دنریم، واردن باید پیش از شروع لندسمیت، حمایت اشرافزادهها را به دست آورد. مهمترین وظیفه واردن در این بخش، آزادسازی ملکه «آنورا» میباشد که توسط پدر خودش یعنی لاگهین در خانه یکی از قویترین متحدانش به نام «رندنهاو» زندانی شده است. این مأموریت با موفقیتی نسبی همراه است، چون رندنهاو کشته شده و آنورا نجات مییابد اما الیستر و واردن داخل یک سلول در قلعه «دراکون» اسیر میشوند. طبق انتخاباتی که در بازی انجام شده، آنها با کمک بقیه یا به تنهایی خود را آزاد کرده و به موقع به لندسمیت میرسند.
در این بخش، قهرمانان با نایبالسلطنه بحث میکنند تا تهمتهایی که به آنها زده شده را از بین برده و خیانت «لاگهین» را اثبات نمایند. هدف آنها به دست آوردن حمایت اشرافزادگان و راضی کردن آنها به این موضوع است که همگی باید در کنار واردن و متحدانش به صورت یک ارتش یکپارچه با دارکاسپان مقابله نمایند. بسته به انتخابات بازیکن، در اینجا میتوان یا به صورت گروهی جنگید یا بین لاگهین و واردن، یک دوئل شرافتمندانه صورت گیرد.
پس از پایان یافتن لندسمیت، واردن با مشکل دیگری روبرو میشود. یک گریواردن به نام «ریوردان» که در دنریم به واردن و همراهانش میپیوندد، به آنها میگوید که کشتن آرچدیمن، باعث مرگ فردی میشود که آخرین ضربه را به این هیولا زده است. به صورت طبیعی، وقتی یک خدای باستانی بمیرد، ذات او به بدن دارکاسپان دیگری که در نزدیکی او قرار داشته منتقل میگردد و بدین صورت، آرچدیمنها به موجوداتی نامیرا بدل میشوند اما زمانی که یک گریواردن به مبارزه با آرچدیمن بپردازد، ذات آرچدیمن جذب بدن گریواردن میشود و بدین صورت، خدای باستانی و آن گریواردن که مشغول نبرد با او میباشد، هر دو به صورت همزمان میمیرند. این سرنوشت در انتظار واردن یا یکی از همراهان او میباشد، البته موریگان راهی جایگزین را پیشنهاد میدهد. اگر یک گری واردن با موریگان همبستر شود و آنها بچهای به وجود آورند، موریگان میتواند ذات خدای باستانی را به فرزندی که در شکمش قرار دارد، منتقل نماید و شخصی که آرچدیمن را کشته، از مرگ نجات دهد.
سپس واردن و همراهانش از دنریم خارج شده و به نبرد با ارتش آرچدیمن میروند. گویا ارتش دارکاسپان به سمت ردکلیف در حال حرکت است که به نظر میرسد مکان ملاقات با تمام هیولاها میباشد، هرچند پس از رسیدن به ردکلیف، مشخص میشود که ارتش واردن فریب داده شده و ارتش آرچدیمن در آنجا نیست. حال نیروهای متحد باید به پایتخت فرلدن بازگردند که توسط نیروهای دشمن تحت محاصره قرار دارد.
وقتی هر دو ارتش در خیابانهای شهر مشغول نبرد میشوند، واردن با تعدادی از همراهانش به بالای قلعه دراکون میرود تا آرچدیمن را به سمت خودش بکشاند. در انتها شاهد مبارزه نهایی بازی خواهیم بود و پنجمین بلایت به سرانجام خود میرسد. پس از اتمام این جنگ، پادشاه جدیدی برای فرلدن انتخاب شده که بسته به تصمیمات بازیکن، این پادشاه میتواند الیستر باشد و مردم این سرزمین نیز به بازسازی خرابههای ایجاد شده توسط دارکاسپانها میپردازند.
منبع : https://t.me/GameNewNews