۰

نقد و بررسی فیلم ۱۹۱۷

نقد و بررسی فیلم ۱۹۱۷

حاوی لو رفتن داستان  فیلم ۱۹۱۷

«۱۹۱۷» ساخته‌ی سم مندس، در کنار عناوین برجسته و پر زرق و برقی که در صف جوایز سینمایی هیاهو بر پا کرده بودند یکی از بی‌حاشیه‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۱۹ بود. این فیلم بخاطر سیاست‌های کمپانی سازنده در جریان تبلیغات کلان  قرار نگرفت چرا که باور تولیید کنندگان این بود که هرچه بیشتر از انتشار جزییات فیلم ممانعت کنند و به طور کلی از لو رفتن داستان، نحوه‌ی پرداخت فیلم و… جلوگیری کنند و اولین برخورد کامل و جامع مخاطبین با فیلم فقط در زمان اکران در پرده سینما  صورت گیرد. با وجود این‌که چنین اتفاقی برای کارگردانی که در این اواخر نامش با دو فیلم معروف «جیمز باند» پیوند خورده بود کمی غیر قابل تصور بود، ولی سرانجام «۱۹۱۷» بدون ترلیر ها ونمایش های پر سر و صدا رونمایی موفقیت‌آمیز و چشمگیری داشت.

داستان فیلم همان‌طور که از عنوانش پیداست بر گوشه‌ای از حوادث سال ۱۹۱۷ می‌چرخد، سال آغاز جنگ جهانی اول. «۱۹۱۷» روایت دو سرباز انگلیسی به نام اسکافیلد (جرج مکای) و بلیک (دین-چارلز چپمن) است که ماموریتی ویژه و خطرناک برای نجات جان ۱۶۰۰ نفر از نیروهایشان به آن‌ها محول می‌شود. این دو سرباز باید تمامی خطرات را بپذیرند و از خط مقدم جبهه که توسط دشمن بمباران شده است عبورکنند و پیغامی را به گروهان دیگر برسانند، پیغامی که در آن دستور عقب‌نشینی (نیروهای انگلیسی) با توجه به استراتژی برملا شده‌ی دشمن داده شده بود .

نقد و بررسی فیلم ۱۹۱۷

در وهله‌ی اول بعد از چند دقیقه تماشای فیلم و خیره شدن به تصاویر و حرکات حرفه‌ای دوربین راجر دیکینز بدونِ هیچ کاتی ، تماشاگر می‌پندارد که با اثری تک‌برداشت (سکانس‌پلان) مواجه است ولی در اصل این‌گونه نیست. با نگاهی ریز بینانه تری به صحنه‌های این اثر ، حتی قبل از اولین کات کاملا واضح، پس از گذشت یک ساعت و شش دقیقه و هفده ثانیه از فیلم، می‌توان گفت که «۱۹۱۷» اثری لانگ‌تیک(برداشت‌های بلند) است نه تک‌برداشت. با این‌حال در این اثر، فیلم‌ساز در پرداخت خود به شکل قابل قبول و کم نقصی عمل کرده است و برای روایتی چنین تک خطی، ساده و مهم‌تر از همه رئال، صحیح‌ترین تکنیک تصویر‌برداری را در نظر گرفته است. مندس در «۱۹۱۷» به بهترین شکل ممکن فضایی زنده و نفس‌گیر را می‌سازد که مخاطب احساس کند در دل ماجراها قرار گرفته و تمام جریانات، حوادث و تهدیدات شخصیت اصلی، برای خودش اتفاق میافتد. در واقع مندس و دیکینز با مهارت کامل، مخاطب را به وسط ماجراها می‌برند و به زیباترین شکل ممکن او را به قسمتی از این روایت بدل می‌کنند.

نقد و بررسی فیلم ۱۹۱۷

نقد و بررسی فیلم ۱۹۱۷

«۱۹۱۷» همان‌طور که در تصاویر، داستان‌گویی و در کل نوع شیوه‌ی روایت نشان می‌دهد، فیلمی تمامن ضد‌‌جنگ نیست و کارگردان در هیچ‌کدام از صحنه‌های فیلم نمی‌خواهد به نصیحت مخاطبش بپردازد و یا مستقیما پیام‌های اخلاقی درباره جنگ و پیامد های آن را منتقل کند. مندس فقط می‌خواهد با تصاویر واقع‌گرایانه و پویایی که ارائه می‌دهد، مخاطبین را به وسط جنگ ببرد، به تماشای واقعیات جنگ در جبهه‌ها، به عمق فاجعه و در روایتش طوری مخاطب را سهیم کند که حتی نتواند لحظه‌ای پلک بزند و از کوچکترین صحنه‌ی این واقعیت عظیم غافل شود.

مندس حتی به دنبال پیدایش قهرمانان جنگی، افتخار آفرینی و مدال آویختن هم نیست و در رونمایی از دو شخصیت اصلی فیلمش که کنش اصلی فیلمنامه داستان هم با آن‌ها آغاز می‌شود برتری خاص و اساسن رویین‌تنی را نشان نمی‌دهد و به راحتی و در غیرقابل باورترین لحظات، یکی از شخصیت‌های اصلی (بلیک) را به کام مرگ فرو می‌برد و باور مخاطبی که تا پیش از این صحنه، او را فناناپذیر می‌پنداشت بر‌هم می‌زند و شخصیت دوم (اسکافیلد) را بدل به شخصیت پیش‌برنده می‌کند. از جهتی اما دو شخصیتی که او نشانمان می‌دهد در اصل تفاوتی با سایر هم‌رزم‌ هایشان ندارند و در پی مسئولیتی که عهده‌دارش هستند، سفری پر ماخطره را در دل جنگ آغاز می‌کنند. سفری که تماشای لحظه به لحظه‌‌ی آن مو بر تن سیخ می‌کند و تمام تنش‌ها و پوچی‌های حاصل از آن، به تماشاگر هم سرایت می‌کند. پر واضح است که مندس شخصیت‌های اصلی فیلمش را مانند دیگر شخصیت‌هایی که در فیلم رویت می‌شوند، می‌پندارد. همان‌قدر بی‌هویت، همان قدر ناامید، وحشت زده و در محاق فراموشی.

نقد و بررسی فیلم ۱۹۱۷

نقد و بررسی فیلم 1917

به یاد داشته باشیم فضایی که سم مندس خلق می‌کند تنها یک نمونه از واقعیت تلخ جنگ است. واقعیتی غیر قابل اجتناب و جز جدایی‌ناپذیر ماهیت انسان . در فضاسازی مندس، همان طور که پیش تر مطرح شد نه تنها قهرمانی زاده نمی‌شود بلکه جنگ دیگر مقدس هم شمارده نمی‌شود که بتوان با انواع و اقسام تقدیرها مزینش کرد، در این جهنم تنها با پیکره‌های بی‌جانی رو به رو هستیم که تعدادشان مدام بیشتر می‌شود و مدام بدل می‌شوند به اصلی‌ترین منبع خوراک موش‌ها. بدن های بی‌جانی که حتی درباره‌ی آن‌ها چیزی نمی‌دانیم. از زندگی شان، هویتشان، آرزوهایشان، انگیزه هایشان، اهدافشان و…. فقط می‌دانیم آن‌ها هم در این جنگی که می‌خواهد صلح را بر پا کند، مرده‌اند. مندس بدون کم‌ترین اغراق و به ساده‌ترین شکل ممکن ابزوردیسمِ جنگ را نشانمان می‌دهد. مندس در «۱۹۱۷» با مهارت کامل و بدون خشونت های افراطی ما را به سمت واقعیت تلخ و سرد جنگ و بی پایانی‌اش سوق می‌دهد. او واقعیتی را نشانمان می‌دهد که نقطهی پایانی ندارد بلکه بارها و بارها شروع می‌شود. مندس خاطر نشان می‌کند که پس از تمام حوادث و تلخی‌ها، نه شادی وجود خواهد داشت و نه رستگاری و هیچ وقت و در هیچ دوره نمی‌توانیم با خاطری آسوده از پایان جنگ حرف بزنیم و این چرخه‌ی خشونت، گسیختگی، تلفات، پوچی، پلیدی و… پایانی ندارد و داغ جنگ، ابدی است. در نهایت می‌توان گفت «۱۹۱۷» بی‌شک یک درام جنگی حماسی، هیجان‌انگیز و سرشار از تعلیق است و بیش‌تر از آن‌که درگیر داستان و پیچش‌های داستانی باشد فیلمی است متکی بر تصاویر و در واقع با تصاویر خیره‌کننده‌اش مخاطب را تا آخرین لحظه نگه می‌دارد. «۱۹۱۷» فیلمی است که در تصاویر و فرمی که از موضوعی تکراری و شناخته شده ارائه می‌دهد نمی‌خواهد مانند دیگر آثار عمل کند و فقط می‌خواهد اثری نو و مستقل باشد. سم مندس بدون‌ این‌که وارد تاریک‌ترین شکل بیانی و مشمئز کننده‌ی کشتار در جنگ بشود، نگاهش را روی سربازانی می‌برد که ماموریتی به آنان محول شده و هدف اصلی‌شان پایان رساندن این ماموریت است و برای رسیدن به هدف ارزشمندشان… ۱۹۱۷ فیلمی هست که ما هر چه زیباتر با وقعیت جنگ روبه رو میکند .

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *