ضعف بزرگ فیلم اقتباسی Until Dawn
۰

ضعف بزرگ فیلم اقتباسی Until Dawn، فاصله گرفتن بسیار زیاد از بازی است

مدت‌هاست که ذهنم درگیر معمای اقتباس از Until Dawn شده است. ساختارشکنی سینمای وحشت توسط Supermassive Games از طریق مکانیک اثر پروانه‌ای مبتنی بر انتخاب، اساساً یک فیلم ۱۰ ساعته قابل بازی است—یک فیلم فوق‌العاده که توسط اساتید ژانر وحشت مستقل، لری فسندن و گراهام رزینک، نوشته شده است—بنابراین یک اقتباس سینمایی نمی‌توانست صرفاً همان چیز باشد. اما فیلمی که وامدار بازی و روش «انتخاب ماجراجویی خودتان» آن نباشد نیز مناسب به نظر نمی‌رسد. تمایل سونی برای انتشار اقتباسی از Until Dawn در زمان اعلام خبر، گمراه‌کننده به نظر می‌رسید و پس از تماشای فیلم، همچنان گیج‌کننده است.

ضعف بزرگ فیلم اقتباسی Until Dawn

دلیلش این است که فیلم Until Dawn به کارگردانی دیوید اف. سندبرگ، به هسته اصلی جذابیت Until Dawn ساخته Supermassive خیانت می‌کند. نویسندگان، گری دابرمن و بلر باتلر، تصمیم گرفتند Until Dawn را همانطور که عنوانش نشان می‌دهد اقتباس کنند. در این مورد، «تا سپیده‌دم» به یک سناریوی وحشتناک شبیه به حلقه زمانی ترجمه می‌شود که در آن پنج جوان خود را در حال شکار توسط افراد شرور مختلف می‌یابند و تنها در صورتی می‌توانند فرار کنند که بتوانند تا سپیده‌دم زنده بمانند. اگر کسی بمیرد، پس از اینکه یک ساعت شنی غول‌پیکر که به یک پایه شوم تزئین شده با جمجمه متصل است، آخرین دانه شن خود را بریزد، بیدار خواهد شد. به اندازه کافی بمیرید، و شما به یک وندیگو تبدیل می‌شوید که در آزمایش هذیان‌آمیز دکتر آلن جی. هیل گم شده است. انگیزه اصلی یک خواهر و برادر گمشده همچنان وجود دارد—شخصیت اصلی الا روبین، کلوور، به دنبال خواهر گمشده‌اش می‌گردد—اما در غیر این صورت، شما در کوهستان بلک‌وود معروف به کوه واشنگتن نیستید (هنوز…)، و قطعاً به طور مشابه برای انتخاب‌هایی که مسیرهای روایی را تغییر می‌دهند مجازات نمی‌شوید.

این… Until Dawn نیست.

مرگ نباید یک فکر ثانویه باشد

در بازی، مرگ مهم است. در واقع، آنقدر مهم است که کشتن یک شخصیت واحد، اثرات موجی را در سراسر خطوط داستانی باقی‌مانده ایجاد می‌کند. هیچ احیا یا فرصت دومی وجود ندارد. همانطور که مشهور است. هدف Until Dawn همین است. خطرات آنقدر سرسام‌آور است که کوچکترین تکان عصبی کنترلر شما در طول یک رویداد Quicktime «بی‌حرکت بمانید» می‌تواند چندین شخصیت را به هلاکت برساند. دابرمن و باتلر در انتقال تجربه طاقت‌فرسای بازی Until Dawn ناکام می‌مانند و به مفهومی کاملاً متضاد می‌رسند.

بازی The Last of Us Part 2 Remastered در کامپیوتر به PSN نیاز خواهد داشت
مطالعه

اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، Until Dawn تلاش یک تازه‌کار برای ساختن فیلمی شبیه کلبه‌ای در جنگل است. دره گلور غرق در رعد و برق است، به جز یک دایره کامل آفتاب بر فراز محل مرکز خوشامدگویی، گویی یک خدای قدرتمند فیلم ترسناک در حال کنترل باران است—که بار دیگر از نظر اثر «محیط تأثیرگذار» شبیه کلبه‌ای در جنگل است. ارباب بینای کل (دکتر هیل)، ماهیت فرا روایی شوخی شخصیت‌ها در مورد قوانین فیلم‌های ترسناک، و موجودات مختلفی که در هر بار بازگرداندن زمان رها می‌شوند؟ علی‌رغم پیکربندی‌های داستانی بی‌شمار، داستان‌گویی قدرتمند بازی بسیار برتر از این مجموعه تصادفی صحنه‌های ترسناک مرتبط با یک ساعت شنی است. بازی بازیکنان را عمیق‌تر به تاری از دسیسه می‌کشاند، در حالی که ماهیت «پر کردن جای خالی» فیلم، بینندگان را از طریق یک چرخش درهم و برهم از تصادفات دلقک‌ها و دیوانگان می‌کشاند.

امتیازاتی برای استفاده حداقل از وندیگوها داده می‌شود. در بازی، شخصیت «غریبه» فسندن فاش می‌کند که رانش معدن در سال ۱۹۵۲ منجر به آدم‌خواری شده و آن آدم‌خوارها به وندیگوهایی تبدیل شده‌اند که اکنون بلک‌وود را تسخیر کرده‌اند. در اینجا، کلوور و دوستانش به دلیل آزمایش‌های دکتر هیل بر روی دره گلور از مخفیگاه آسایشگاهش (شبیه دفتر کثیف او در بازی) شروع به تبدیل شدن به وندیگو می‌کنند. این یک ترجمه دقیق نیست، و نیازی هم به آن نیست، اما وندیگوها تحت‌الشعاع یک شرور اسلشر با لباس مبهمی شبیه لباس روانی جاش قرار می‌گیرند. همچنین جادوگران، ماسک‌هایی شبیه عروسک‌های چینی، شیاطین کریپی‌پاستا و آبی وجود دارد که اگر آن را بنوشید، کل بدنتان به سبک فیلم اسکنرها منفجر می‌شود. این ترکیبی درهم و برهم از خطرات است که خارج از چند اشاره کوچک، هیچ ارتباطی با بازی ساده و موجودمحور فسندن و رزینک ندارد.

ضعف بزرگ فیلم اقتباسی Until Dawn

واضح‌ترین ارتباط، حضور پیتر استورمار در نقش دکتر هیل، روانپزشک خیالی جاش واشنگتن (رامی ملک) است که بازیکنان را از طریق آزمایش‌های روانشناختی دقیق هدایت می‌کند که بر جزئیات آینده در بازی تأثیر می‌گذارد. با این حال، حتی دکتر هیل نیز تفاوت‌های آشکاری بین فیلم و بازی اصلی دارد. در فیلم، او به عنوان متصدی پمپ بنزین دیده می‌شود، اما دیری نمی‌گذرد که او به عنوان شخصیت سابق بازی، دکتر هیل—که کنترل آزمایش‌ها در دره گلور را در دست دارد—شناخته می‌شود. اینجاست که ما تنها اشاره مستقیم به مشهورترین شخصیت بازی، جاش واشنگتن، را داریم. پس از اینکه کلوور «دفتر» هیل را کشف می‌کند، پرونده بیمار او را در کنار پرونده جاش می‌بینیم.

سازندگان سریال The Last of Us شبکه HBO پاسخ می‌دهند که آیا جوئل در نجات الی کار درستی کرد یا نه؟
مطالعه

توضیحاتی در مورد آزمایش‌های هیل ارائه می‌شود، زیرا ما شاهد آدم‌خواری زندانیان و سپس تبدیل شدن آنها به وندیگو برای برجسته کردن آن ارتباط با بازی هستیم، اما این افشاگری با شکست نسبتاً آسان دکتر هیل توسط کلوور دنبال می‌شود. البته او شکست نمی‌دهد. احتمالاً. با پایان فیلم، ما به دفتر کثیف آسایشگاه بازمی‌گردیم، جایی که دکتر هیل پس از خوردن مقداری آب انفجاری منفجر می‌شود، و در مانیتورهای نظارتی، کلبه بلک‌وود را می‌بینیم. سپس صدای دکتر هیل را می‌شنویم که نشان می‌دهد او توهم کلوور بوده است، درست مانند توهم جاش در بازی. اما، درست قبل از تیتراژ پایانی است، زیرا حدس می‌زنم فیلم سندبرگ یک پیش‌درآمد فرعی است که، به دلایلی، هیچ ارتباطی با رویدادهای واقعی بازی Until Dawn ندارد؟ اگر دنباله‌ای وجود داشته باشد، احتمالاً در مورد انتقام جاش از گروه بلک‌وود خواهد بود، البته بر اساس قوانین فیلم… به نحوی.

اشارات ارزان قیمت کافی نیستند

همه چیز خیلی کلیشه‌ای است. تبدیل کردن دکتر هیل به شرور، جذابیت را از بین می‌برد و به یک راه حل ارزان و دم‌دستی تبدیل می‌شود که از بازی گرفته شده اما به درستی جا نیفتاده است. سپس صحنه پایانی بلک‌وود پخش می‌شود که باز هم گیج‌کننده است، زیرا سندبرگ در مصاحبه‌ها اصرار دارد که فیلم او پس از جدول زمانی بازی اتفاق می‌افتد—اما افشای بلک‌وود نشان می‌دهد که این یک دنباله نیست، بلکه یک پیش‌درآمد است. بی‌اهمیتی فیلم سندبرگ را به گونه‌ای فرا می‌گیرد که باعث می‌شود تعجب کنید چرا اصلاً به Until Dawn مرتبط شده است (سرفه دلایل مالکیت معنوی سرفه)، که تنها باعث می‌شود اشاره بلک‌وود حتی بیشتر به زور و ناامیدکننده به نظر برسد. برای مدت طولانی، Until Dawn (فیلم) هیچ شباهتی به Until Dawn (بازی) ندارد—چرا در آخرین لحظه به بازی بازگردیم؟

دلیل ساده است: برای راضی کردن ما طرفداران. لحظات انتخابی وجود دارد که سعی می‌کنند به ما کمک کنند بازی را دوباره تجربه کنیم، اما آنها مانند افکار ثانویه در هم فشرده شده‌اند. شخصیت روحانی جی-یونگ یو، مگان، همه را در سکوت به دست هم می‌گیرد و رویدادهای Quicktime «نفست را حبس کن» بازی را تقلید می‌کند. یک صحنه غرق در نور قرمز وجود دارد که یک وندیگو درست در کنار کلوور ترسیده قرار دارد، و این یک اشاره مستقیم به دستورالعمل‌های «حرکت نکن» است. اما ماهیت سینمایی بازی فرصت‌های زیادی برای بازسازی مراحل ارائه نمی‌دهد، و فیلم نیز تلاشی برای این کار نمی‌کند. بزرگترین مشکل اقتباس این است که هرگز به طور کامل درک نمی‌کند که چگونه بهترین راه برای احترام گذاشتن به الهام Supermassive ضمن گفتن یک داستان ترسناک تازه چیست.

فیلم سینمایی Until Dawn سونی، تاریخ اکران در سال 2025 را تعیین کرد
مطالعه

ضعف بزرگ فیلم اقتباسی Until Dawn

چه چیز دیگری ممکن است تشخیص دهید؟ فایل‌های صوتی وندیگو از بازی گرفته شده و همان صداها دوباره استفاده شده‌اند. همچنین اولین مرگ ایب به صورت نصف شدن با تبر وجود دارد که می‌تواند ادای احترام به مرگ جعلی جاش در بازی باشد، یا شاید این فقط یک تصادف خوش شانس است. آیا طرح‌های گرگینه در کلبه جادوگر اشاره‌ای احتمالی به The Quarry است؟ آیا رادیو موجود در زیرزمین همان رادیویی است که در بازی شخصیت‌ها متوجه می‌شوند باید تا سپیده‌دم زنده بمانند؟ احتمالاً بله، اما این اشارات اجباری به نظر می‌رسند.

ببینید، من کاملاً طرفدار یک «جانشین معنوی» هستم. اما برای انجام این کار، باید شباهتی به چیزی که نامتان از آن گرفته شده وجود داشته باشد. در حالی که فکر نمی‌کنم Until Dawn فیلم بدی باشد، یک فیلم بد Until Dawn است. این فیلم فاصله زیادی با فوریت و وحشت فراگیر دارد که Supermassive به راحتی آن را ایجاد می‌کند و نشان می‌دهد که چه چیزی باعث می‌شود این فیلم ترسناک قابل بازی، بارها و بارها، بسیار لذت‌بخش باشد.

در حال حاضر، فیلم Until Dawn در متن چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. رویدادهای دره گلور مجموعه‌ای از ایده‌ها از سایر فیلم‌های ترسناک است که بدون حضور دکتر هیل چیزی جز یک نمایش کلیپ نخواهد بود. اما حتی با ایفای مجدد نقش استورمار، این فیلم فقط در ظاهر Until Dawn است و عمق بیشتری ندارد. من تفسیر انتخاب‌های گروه که آنها را مجبور به شروع مجدد می‌کند را درک می‌کنم، اما هنوز هم آنقدر از اساس دور است که این اقتباس را چیزی بیش از یک اقتباس غیر وفادار بدانیم. در پایان، Until Dawn یک فرصت از دست رفته برای به تصویر کشیدن بازی موفق Supermassive است.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *