۰

داستان واقعی سری مقصد نهایی Final Destination که الهام‌بخش ساخت آن شد

«مقصد نهایی» یک داستان تخیلی است، اما ایده‌ای که الهام‌بخش فیلمنامه آن شد، در واقع برگرفته از یک مقاله واقعی بود.
جفری رِدیک، خالق «مقصد نهایی»، در مصاحبه‌ای لحظه‌ای را به مرور روزهای اولیه شکل‌گیری ایده «مقصد نهایی» اختصاص داد و توضیح داد که چطور این ایده از یک مقاله به روی پرده رسید.
مجموعه فیلم‌های «Final Destination» در حال حاضر شامل پنج فیلم است و انتظار می‌رود قسمت ششم آن به زودی وارد مرحله تولید شود. در اولین فیلم، گروهی از دانش‌جویان سوار هواپیمایی به مقصد پاریس می‌شوند، اما درست قبل از پرواز، الکس (با بازی دِون ساوا) به خاطر دیدن صحنه‌ای در ذهنش که در آن هواپیما در هوا منفجر می‌شود، اصرار می‌کند که از هواپیما پیاده شوند. پس از اینکه الکس و شش نفر دیگر از هواپیما خارج می‌شوند، پرواز ۱۸۰ بلند می‌شود و واقعاً منفجر می‌شود. با این حال، مشخص می‌شود که جان سالم به در بردگان در امان نیستند. آنها قرار بود در آن پرواز بمیرند و «نقشه مرگ» برایشان دنباله‌دار خواهد بود.

داستان واقعی سری مقصد نهایی Final Destination

در بخش گفتگوی مربوط به «مقصد نهایی»، ردیک به یاد مقاله‌ای افتاد که همه چیز از آنجا شروع شد:

«من داشتم برای رفتن به خانه در کنتاکی پرواز می‌کردم و در آن‌جا مقاله‌ای خواندم درباره زنی که در یک پرواز بود، فکر می‌کنم در هاوایی بود، و مادرش با او تماس گرفته و گفته بود: ‘فردا با اون پروازی که رزرو کردی نرو. حس بدی درباره‌اش دارم.’ بنابراین او پروازش را عوض کرد، و هواپیمایی که قرار بود او سوارش شود سقوط کرد. و این باعث شد ایده‌ای به ذهنم برسد، که جالب است، چون چیزی که برایم جالب بود این بود که باعث شد به پیش‌آگاهی‌ها به شکلی جدید فکر کنم، چون اعتقاد دارم افرادی وجود دارند که چنین توانایی‌هایی دارند، چه توانایی‌های روانی یا هر چیز دیگری. من خودم هرگز نتوانستم معلق بشوم. امتحانش کرده‌ام. بعد از خواندن «مردان ایکس»، بارها امتحان کردم و شکست خوردم. اما معتقدم که آدم‌ها توانایی‌های ویژه‌ای دارند، و به سرنوشت هم اعتقاد دارم.»

در واقع، ردیک اعتقاد زیادی دارد که این سرنوشت بود که باعث شد او در کمپانی (New Line Cinema) کاری پیدا کند، کاری که در نهایت برای ساختن «مقصد نهایی» کلیدی شد.

«یک فیلم مستقل که مرا تحت تأثیر قرار داد، «A Nightmare on Elm Street» بود. در واقع، من کل حرفه‌ام را مدیون آن فیلم می‌دانم.» ردیک پس از عاشق این شاهکار شدن به کارگردانی وس کریون، توانست در کمپانی‌ای که آن را ساخته بود، یعنی «New Line Cinema»، شغلی پیدا کند.

در حالی که او پشتکار خودش را در به دست آوردن شغل در شرکتی که اینقدر تحسینش می‌کرد، دخیل می‌داند، همچنان باور دارد که «این هم سرنوشت بود که باب [شِی] (بنیان‌گذار New Line Cinema) زمانی که من یک بچه ۱۴ ساله از کنتاکی بودم که هیچ ایده‌ای از نحوه‌ی کار تجارت فیلم نداشت، به من پاسخ داد.» ردیک توضیح داد که همه چیز با «اذیت کردن» باب شِی برای خواندن ایده‌ای برای پیش درآمد «کابوس در خیابان Elm» که نوشته بود، شروع شد و با ۱۱ سال کار در «New Line Cinema» برای ردیک به پایان رسید. «مقصد نهایی» در طول همین ۱۱ سال ساخته شد.

داستان واقعی سری مقصد نهایی Final Destination

برای اینکه روند تبدیل شدن یک ایده از روی کاغذ به روی پرده سینما را با جزئیات بیشتری توضیح دهد، ردیک به شرح چگونگی تکامل مفهوم «مقصد نهایی» با ورود افراد بیشتر به پروژه پرداخت:

«من عاشق تعریف کردن این داستان هستم چون مردم تصور عجیبی از نحوه‌ی کار این صنعت دارند. از زمانی که از دبیرستان فارغ‌التحصیل شدم تا زمانی که طرح اولیه‌ی «مقصد نهایی» را فروختم ۱۰ سال طول کشید، اما بعد از آن هم مجبور شدم آن را خیلی خیلی بازنویسی کنم تا بالاخره نیو لاین آن را خرید. و بعد هم خیلی بیشتر روی آن کار شد، البته به شکل بهتری. من عاشق نتیجه‌ی نهایی فیلم هستم، که توسط جیمز وانگ و گلن مورگان نوشته و کارگردانی شد. این چیزیه که مردم اغلب درباره‌ی این تجارت درک نمی‌کنند، اینکه ساختن یک فیلم خیلی سخت است، اما آنقدر مرحله‌ی مختلف داره که تا هر کدوم از این مراحل به‌درستی انجام نشه، کل کار ممکنه به هم بخوره.»

داستان واقعی سری مقصد نهایی Final Destination

ردیک سپس بر ارزش ساخت چنین پروژه‌هایی از طریق سازمان‌هایی که برای حمایت از هنرمندان و اطمینان از بهره‌مندی آن‌ها از موفقیت اثرشان تأسیس شده‌اند، مانند انجمن نویسندگان آمریکا (Writers Guild of America) تأکید کرد. او توضیح داد:

«نویسندگان فقط در صورتی حقوق می‌گیرند که فیلم ساخته شود و سودآور باشد، و خوشبختانه آن‌ها «مقصد نهایی» را از طریق این انجمن ساختند. اگر آن‌ها این کار را از طریق انجمن انجام نداده بودند، احتمالاً بعد از اکران فیلم اول هیچ پولی از آن دریافت نمی‌کردم.»

در حالی که مشارکت ردیک در قسمت‌های مختلف این فرنچایز متفاوت بود، او اکنون به طور گسترده به عنوان پدرخوانده مجموعه فیلم‌های «مقصد نهایی» شناخته می‌شود و از این شهرت برای دنبال کردن اشتیاق شخصی‌اش – حمایت از فیلمسازان مستقل – استفاده می‌کند.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *