نقد و بررسی بازی The Outlast Trials
با تمام جذابیتهای خونین یک فیلم ترسناک سطحی، بازی Outlast Trials حتی بهتر از زمانی که آن را در Early Access سال گذشته تجربه کریدم، عمل میکند. چیزی جادویی در مورد پنهان شدن با بهترین دوستانتان در کمد لباس و زیر تخت وجود دارد، در حالی که یک زن بسیار خشن با متهای به جای دستش شما را شکار میکند. چه راهی بهتر برای گذراندن یک عصر جمعه با دوستان؟
هر یک از بازیهای مرگ این مجموعه منحصربهفرد و پر از وحشتهای شیطانی و دلخراش است، از جمله قاتلهای قدرتمندی با هوش مصنوعی حیلهگر و کشنده. ارتقاء تواناییها و ابزارکهای شخصیت شما پاداشی فوقالعاده برای زنده ماندن از تمام آن راهروهای خونین است. بزرگترین ضعف آن این است که مراحل زیادی برای بازی وجود ندارد، که احساس خوبی نیست، به خصوص زمانی که قرار است مسابقات شما و بهترین دوستانتان را به وحشت بیندازد. با این حال ما با Outlast Trials بسیار سرگرم شدیم، حتی اگر آن تازگی آن زودتر از آنچه دوست داشتیم از بین رفت.
برای کسانی که برای اولین بار به این فستیوال چندنفره «شکنجه و عذاب» ملحق میشوند، The Outlast Trials یک بازی همکاری-محور ترسناک بقا است که با حال و هوای مضحک و تیره و تار خود متمایز میشود. شما و سه نفر از دوستانتان به زندانیان در یک مرکز «بازپروری» تبدیل میشوید و داوطلبانه در مجموعهای از بازیهای مرگ شرکت میکنید. در این بازیها باید در حالی که از سادیستهای وحشی (کاملا بدون دفاع) فرار میکنید، معماهایی مانند باز کردن مجموعهای از دروازهها با استفاده از کلیدهایی را که از اجساد دور ریخته شده پیدا کردهاید حل کنید، یا با استفاده از ردیاب مجاورت به دنبال روانپریشان پنهان بگردید، و سپس در نهایت با سرعت تمام به سمت خروج بدوید.
در حالی که ممکن است فکر کنید شکار شدن توسط دیوانگان خشن تجربهای به شدت وحشتناک است، ماهیت اغراقآمیز این شخصیتهای شرور در حالی که شما را تعقیب میکنند، باعث خنده شما می شود تا اینکه شما را بترساند. این واقعیت که شما در هر مأموریتی همراه با همسلولیهایتان میگذرانید، در حالی که پاهای زندانیان بیگناه را قطع میکنید و یک واگن پر از کودکان عروسکی را داخل یک خردکن چوب میاندازید، بر خندهدار بودن آن میافزاید. و این ترکیب آشفته از خشونت هولناک و پوچگرایی به نوعی مانند پاپکورن و یک فیلم اسلشر خوب با هم جور درمیآیند و منجر به ساعتها سرگرمی پر هرج و مرج میشوند.
نقد و بررسی بازی The Outlast Trials
بخش جالب بازی The Outlast Trials این است که چقدر اصیل به نظر میرسد! این بازی با چرخشی عجیب و غریب، ژانر شناختهشدهی وحشت بقا را به یک بازی تفریحی همکاری چهار نفره تبدیل میکند و به سختی میتوانید بازی دیگری شبیه به آن پیدا کنید. فکر نمیکردیم چنین مخلوطی از ایدهها به خوبی با هم کار کنند، اما به محض اینکه با دوستان خود نفستان را در تاریکی حبس میکنید در حالی که دیوانگان ترسناکی به دنبال شما میگردند، به سرعت متوجه پتانسیل بالای آن میشوید.
با این حال، اگر به دنبال یک داستان خوب هستید، باید عمیقتر از هر نوع توطئهی معنیداری، در قفسه سینه اجساد به دنبال آیتم بگردید. در حالی که طرفداران قدیمی مجموعه Outlast در این پیشدرآمد، در قالب اسناد طبقهبندیشدهی پراکنده و چند اشاره در اینجا و آنجا، چیزهای زیادی برای کشف پیدا خواهند کرد، اما مطمئناً داستان درستی برای جذب مخاطب وجود ندارد و تنها یک کاتسین ابتدایی و انتهایی، دلیلی بسیار کماهمیت برای راهافتادن در مسابقات مرگبار The Outlast Trials ارائه میدهند. با توجه به سابقهی استودیوی سازنده Red Barrels در روایت داستانهای ترسناک در بازیهای تکنفرهی Outlast، این کمی ناامیدکننده است و قطعا فرصت ملاقات با مدیر تاسیسات و شاید دریافت کمی اطلاعات اضافی بین کاتسینهای آغازین و پایانی را به فال نیک میگرفتیم. در عوض، شما بین ماموریتها به چند پیام رادیویی گوش میدهید و سپس دوباره بیرون میروید تا تبدیل به اسباببازی دلخواه یک هیولای سه متری شوید.
همانطور که از زمان دسترسی اولیه به طور واضح با دقت زیادی بر روی بازی کار شده است، The Outlast Trials به طرز چشمگیری صیقل داده شده است. محیط ها و شخصیت ها به طور واضح طراحی شده اند و کل بازی هم روی ایکس باکس سری ایکس و هم روی کامپیوتر با افت فریم بسیار کمی اجرا می شود. همچنین عالی است که ببینیم برخلاف بسیاری از بازی های چندنفره ی هم عصر خود در این روزها، بعد از ۲۰ ساعت تجربه کردن بازی تقریبا با هیچ باگ یا مشکل عملکردی برخورد نکردیم. با این حال، تاثیرگذارترین جنبه ی بازی این است که هوش مصنوعی دشمنان به طور واقعی احساس ترس و وحشت را القا می کند. آن ها به سرعت به سمت شما هجوم می آورند و به ندرت فرصتی را برای مجازات شما به خاطر گیر افتادن در محیط باز از دست می دهند. این مساله اهمیت زیادی دارد، زیرا شما را مجبور می کند هر مرحله را بسیار جدی تر بگیرید و کسانی را که می توانند به عنوان یک گروه، به خصوص در سطوح سختی بالاتر، همکاری کنند، پاداش می دهد.
از سوی دیگر، کارهای جالبی که در بازی وجود دارد، زیاد نیستند. پس از یک آموزش کوتاه، شما از پنج آزمایش اصلی عبور خواهید کرد: کلانتری، یتیم خانه، کارناوال، دادگاه و کارخانه ی اسباب بازی، سپس قبل از تماشای تیتراژ پایانی، یک امتحان نهایی را پشت سر خواهید گذاشت. در حالی که هر یک از سطوح به روش خاص خود منحصر به فرد و هراس انگیز هستند، بعد از بار سوم یا چهارم که به آرامی در یتیم خانه خم شدیم تا حلقه های فیلم را در پروژکتورها قرار دهیم، هیجان ما به شدت کاهش یافت. همچنین به شما تعدادی آزمایش جزئی (به نام چالش) داده می شود که با استفاده از همان تنظیمات مأموریت های اصلی اجرا می شوند و دامنه ی بسیار کوچکتری دارند، که یک امتیاز خوب است، اما آنها تنوع زیادی را به این ترکیب اضافه نمی کنند و ما هنوز هم به راحتی توانستیم همه چیز را تمام کنیم.
نقد و بررسی بازی The Outlast Trials
خوشبختانه، با باز کردن گزینههای سختی بیشتر که هر آزمایش را به طرز عجیبی چالشبرانگیزتر میکند، دلایل زیادی برای ادامهی بازی و ارتقاء سطح شخصیت به شما داده میشود. بخشی از این سختی با چیزهایی مانند تعداد بیشتر و قویتر شدن دشمنان همراه است، اما گاهی اوقات هم ممکن است به خاطر تلههای انفجاری اضافی در همه جا باشد. چند بار ارتقاء سطح میتواند امتیازی را برای شما باز کند که به شما امکان حمل یک آیتم اضافی (مانند آیتمهای شفابخش یا بطریهایی برای منحرف کردن حواس دشمنان) را بدهد یا دمپاییهایی به شما اعطا کند که به شما اجازه میدهد بدون ایجاد سر و صدا که ممکن است دشمنان را آگاه کند، روی شیشه راه بروید و این ارتقاءها انگیزههای فوقالعادهای برای ادامهی بازی هستند. اما از آنجایی که برای به دست آوردن این ارتقاءها انتظار میرود بارها و بارها همان چند مرحله را پشت سر بگذارید، و فقط برای استفاده از آنها به همان سطوح بازگردید، در مدت کوتاهی خستهکننده میشود. با وجود منوی وسوسهکنندهای پر از چیزهای قابل بازگشایی، به اندازهی کافی محتوا برای حفظ علاقهی شما در بلندمدت وجود ندارد.
این موضوع به خصوص عجیب است که هر پنج مرحله فقط از دو شخصیت منفی استفاده میکنند، با توجه به فهرست قابل توجهی از روانپریشهای به یاد ماندنی این مجموعه. سه سطح از بازی و بخش آموزش همگی با Mother Gooseberry همراه هستند، یک عروسکگردان روانپریش که به دلیل صدای کارتونی فوقالعاده آزاردهندهاش و تکرار مداوم همان دیالوگها، بیشتر آزاردهنده است تا ترسناک. دو سطح دیگر با افسر کویل همراه هستند که به لطف غرولندهای متنوعتر و خندهدارترش در حین تعقیب شما، سرگرمکنندهتر است، اما همچنان کمی بیش از حد استفاده شده است. این به این معنی نیست که شرور های دیگری وجود ندارند که به دنبال کندن پوست صورت شما هستند، اما آنها بسیار کلیشهای هستند – مانند یک نئاندرتال غولپیکر که سعی میکند شما را له کند، یا یک شرور خزنده با عینک دید در شب که میتواند شما را در تاریکی شکار کند. مطمئن نیستم که چرا هیچیک از این زیردستان ضعیفتر به عنوان شخصیت منفی اصلی برای اضافه کردن تنوع به دو شرور تکراری که به دست آوردیم، توسعه داده نشدند، اما مطمئناً به نظر میرسد که میتوانست به مقابله با یکنواختیای که در نهایت حاکم میشود، کمک کند.
سخن آخر
با خروج از دسترسی زودهنگام، The Outlast Trials یک بازی ترسناک تعاونی واقعاً لذتبخش و منحصر به فرد است، اما با سرعتی بیشتر از آنچه دوست داشتیم، خستهکننده میشود. هر یک از پنج مرحله به لطف وحشت اغراقآمیز آنها (با وجود استفادهی مکرر از شخصیتهای منفی) به یاد ماندنی و فوقالعاده سرگرمکننده هستند، و هوش مصنوعی دشمن به اندازهی کافی تهاجمی است. اما با تنها پنج مرحله و دو باس اصلی، تنوع زیادی برای پشتیبانی از تمام پیشرفتهایی که در نظر گرفته شده است، وجود ندارد، و حتی تمام ارتقاءهای جالب برای دنبال کردن و برخی از گزینههای سختی واقعاً دشوار که پس از اولین اجرا در هر مرحله باز میشوند، نمیتوانند دوباره به آنها جان ببخشند. کمی محتوای داستانی بیشتر میتوانست تا حد زیادی به حفظ علاقهی ما در بلندمدت کمک کند. در چند ساعت اول خوشیهای قاتلانهای که The Outlast Trials ارائه میدهد، خاطرات سرگرمکننده و هولناکی رقم زده میشود، اما این تازگی به محض اینکه همه چیز را یک بار دیدید، به سرعت فروکش میکند.
نظرات کاربران