۰

بررسی فیلم نابخشوده Unforgiven

بررسی فیلم نابخشوده Unforgiven

کلینت ایستوود در اثر درخشان خود (نابخشوده) شمایل مردی درهم شکسته، ویران، نا امید و منزوی را به نمایش میگذارد که در باتلاق تنهایی خویش گرفتار آمده است. شمایلی که اگر پیگیر کارنامه فیلمسازی ایستوود باشید ،آن را در چند اثر ماندگار دیگر او نیز (گرن تورینو / عزیز میلیون دلاری) خواهید یافت. ایستوود در آثار مذکور خسته و افسرده و تلخ جلوه میکند و به هیچ وجه نشانی از آن قهرمان با عظمت دوران جوانی را در او نخواهید یافت. ایستوود گویا به انتهای راه رسیده و مرگ را طلب میکند .
نابخشوده به عنوان اولین سکو نمایش، در اجرا ماموریت خود موفق میشود تا مخاطب را با تمام وجوه درونی و بیرونی این شخص آشنا کند.

نابخشوده با نمایی اکستریم لانگ شات کار خود را آغاز میکند: نمایی که در آن غروب آفتاب، کلبه ای چوبی ، یک درخت و مردی که مشغول دفن کردن همسرش بوده در آن نمایان است. مرد با فاصله ای نسبتا زیاد از کلبه در سمت راست قاب مشغول انجام کار است . این نما معرفی مختصر و درعین حال دقیقی از ضد قهرمان اثر را ارائه میکند. ویلیام مانی (ایستوود) مردی تک و جدا افتاده است که در عالم تنهایی خود ، عشق و امید اصلی خویش در زندگی را نیز به خاک میسپارد. گویا مانی در تنهایی خود مشغول تاوان دادن گشته است. تصویری که هرچند به لحاظ زمانی کوتاه است اما به خوبی مخاطب را با دنیا تیره ی ویلیام مانی آشنا میکند.

بررسی فیلم نابخشوده Unforgiven

نابخشوده برای معرفی ضدقهرمانش به چند سکانس دیگر نیز متوسل میشود: همچون سکانسی که در آن جوانی جایزه بگیر (اسکافیلد کید) برای ارائه یک پیشنهاد کاری نزد مانی می آید .نور پردازی این سکانس به شکلی انجام میشود که چهره ویلیام در حالت( نیمه تاریک / نیمه روشن) قرار میگیرد . تمهیدی بصری که نشان از چند وجهی بودن شخصیت ویلیام دارد. (ایستوود در عزیز میلیون دلاری نیز از چنین دکوپاژی بهره میبرد)
میزانسن در ادامه نیز به گونه ای چیده میشود که ناتوانی و عجز مانی را مشاهده کنیم. همچون نماهای مربوط به سر و کله زدن او با خوکها که هربار به زمین خورده و موفق نمیشود آنها را کنترل کند . یا سکانس مربوط به تلاش او برای سوار شدن به اسب که پس از چندبار تلاش بالاخره موفق میشود !

اما شاید بهترین نمونه برای این امر سکانس مربوط به تمرین تیراندازی مانی باشد : همچون نمایی فول‌شات از مانی که درمقابل یک قوطی فلزی (با فاصله ای نسبتا کم) قرار گرفته و مشغول شلیک تیر خطا به آن است. حضور فرزندان مانی در پس زمینه قاب نیز بر موضع ضعف و ناتوانی مانی تاکید میکنند. مردی که برخلاف تصورات مخاطب از یک قهرمان ژانر وسترن ،ناتوان و از کار افتاده جلوه میکند و در نگاه اول شرایط تغییر زیست خود و بزنگاه های داستانی را نیز ندارد.

بررسی فیلم نابخشوده Unforgiven

نابخشوده اثری است که بر وجوه تلخ و دهشتناک زندگی تاکید میکند. ضدقهرمان فیلم گرفتار در باتلاقی است که خود در تشکیل آن مهمترین نقش را ایفا نموده است. باتلاقی که گویا ویلیام را رها نمیکند و در هرمقطع از زندگی او سعی در غرق نمودن او را دارد، ویلیام خود نیز بر این نکبت و تباهی آگاه است پس به همین دلیل در سکانس گفتگو با یکی از زنان فاحشه (در کلبه ای خارج از شهر) بر زشت بودن خود تاکید میکند: نمایی دونفره از چهره ویلیام و فاحشه را به یادآورید ، چهره زخمی زن به نسبت چهره ویلیام نزدیکتر به لنز دوربین بوده و جراحت و زخم چهره درقاب نمایان است.

 در حالیکه دیالوگها مبتنی بر ناپسند بودن چهره ظاهری زن هستند، ویلیام تاکید میکند که از نظر زشتی و تباهی چند گام از طرف مقابل جلو تر است. ویلیام به هیولا بودن خود اعتراف میکند و زشتی ظاهری زن را بی اهمیت میداند. نابخشوده عذاب وجدان و تاوان گذشته را پر اهمیت میداند و ضد قهرمانش را در موقعیتهایی قرار میدهد تا بر گناهکاری و نابخشوده بودن وی تاکید شود، ویلیام در هر وضعیتی در موقعیت ضعف و ناتوانی قرار دارد. حتی در مقابل یک تن فروش که از نظر جایگاه شغلی/ اجتماعی در مرتبه پایینی قرار دارد.

 

بررسی فیلم نابخشوده Unforgiven

ویلیام آمرزیده شدن و رستگاری را نادیده میگیرد و برای انتقام آماده میشود. آخرین سکانس حضور او در قاب نیز بر چنین مسئله ای تاکید میکند : نماهای تکنفره از او سوار بر اسب و زیر بارش شدید باران، تهدید زبانی اهالی شهر و همچنین حضور پرچم آمریکا در پس زمینه قابی که او درآن مشغول دیالوگ گفتن است( به نشانه اینکه تمام خاک آمریکا در اختیار ویلیام و امثال اوست ) بر تباهی ابدی و روح ویران او اشاره میکنند. ویلیام اگرچه با گذر زمان دست و پنجه نرم کرده، پیر گشته و تعدادی از عزیزان خود را هم از دست داده اما نمیتواند از اصل و ریشه خود دوری کند، ویلیام نماینده شر و نابودی است. با قتل و گناه جان میگیرد و ابراز وجود میکند و هراسی هم از آن ندارد.
به واقع ویلیام با وجود تمام تلاش‌هایش یک محکوم به تباهی است. یک بازنده مطلق در مواجهه با وجدان خویش….یک نابخشوده

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *