۰

دیالوگ های فیلم آواتار Avatar

دیالوگ های فیلم آواتار Avatar

دیالوگ های فیلم آواتار Avatar

در این مقاله قصد داریم تا دیالوگ های فیلم آواتار Avatar را به کارگردانی جیمز کامرون، برنده ۳ جایزه اسکار در سال ۲۰۱۰ را برای شما قرار بدهیم.

دیالوگ های فیلم آواتار Avatar

نتیری: تو الان اماتیکایا هستی، می تونی کمانت رو از درخت هومتری بسازی و یه همسر انتخاب کنی، ما زن های خوب زیادی داریم، نینات بهترین خواننده ست.
جیک: ولی من نینات رو نمیخام!
نتیری: بی رال بهترین شکارچیه
جیک: آره اون شکارچیه خوبیه، اما من انتخابمو کردم، ولی اون زن هم باید منو انتخاب کنه.
نتیری: اون زن هم قبلا انتخابش رو کرده.

جیک: یک زندگی به پایان می رسه … زندگی دیگه ای شروع می شه

جیک: تو آواتارتو انتخاب نمی کنی … این آواتاره که تو رو انتخاب می کنه!

جیک: گاهی وقتا همه زندگیت با یه حرکت اشتباه و دیوونه وار تباه می شه!

دیالوگ های فیلم آواتار Avatar

جیک: من جنگجویی بودم که خواب می دید می تونه صلح ایجاد کنه. اما دیر یا زود مجبور می شی از خواب بیدار شی!

سرهنگ کواریچ: هی سالی … خیانت به نژاد خودت چه حسی داره؟ فکر می کنی یکی از اونایی؟ وقت بیدار شدنه!

جیک: اونا چی ان؟
نتیری: دانه های درخت مقدس، ارواح بسیار پاک!

دکتر آگوستین: بله! بله! می دونم تو کی هستی و به تو احتیاج ندارم، من به برادرت احتیاج دارم، می دونی، دکتری که سه سال برای این ماموریت آموزش دید.
جیک: اون مرده، می دونم این برای همه مشکل بزرگیه
دکتر آگوستین: چقدر آموزش آزمایشگاهی داشتی؟
جیک: یه بار قورباغه رو کالبد شکافی کردم!

موت: پر کردن فنجانی که از قبل پر شده کار سختیه.
جیک: فنجون من هنوز خالیه، بهم اعتماد کن، از دکتر اگوستین بپرس، من دانشمند نیستم.
موت: پس تو چی هستی؟
جیک: من یک تفنگدار دریایی بودم، یه جنگجو از دسته کله خراب ها!

دکتر گریس آگوستین: پس تو خیال کردی میای این جا، به خطرناک ترین جایی که انسان ها میشناسن، بدون هیچ تمرینی و میخای ببینی که چی میشه؟ چی توی سرت میگذره؟

دیالوگ های فیلم آواتار Avatar

سرهنگ کواریچ: تا وقتی نفس می کشم یعنی هیچی تموم نشده!

سرهنگ کواریچ: به عنوان مسئول امنیتی این وظیفه منه که شما رو زنده نگه دارم اما در مورد همه تون موفق نمی شم، اگه می خواهید زنده بمونید باید نگرش ذهنی قوی داشته باشید، از قوانین پیروی کنید، قوانین پاندورا.

جیک: شاید برای این که دکترا بهم گفتن چه کارایی رو نمی تونم انجام بدم مریض شدم!

جیک: اونا حتی کلمه ای برای “دروغ” هم نداشتن

نتیری (به جیک): تو قلب قوی داری بدون ترس، اما احمق هستی، نادان مثل یه بچه!

جیک: اون درباره شبکه ای از انرژی حرف میزد که درون هر موجود زنده ای در جریانه، اون می گفت همه این انرژی ها به ما قرض داده شدن و یه روز باید اونو پس بدیم.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *