داستان بازی Returnal
داستان بازی Returnal
قهرمان داستان، یک کاوشگر به نام «سلین» از شرکت فضانوردی ASTRA بوده که قصد دارد روی یک سیاره به نام «آتروپوس» فرود آمده و یک سیگنال مرموز به نام «سایه سفید» را بررسی کند اما سفینه در حین فرود، دچار نقص فنی شده و سقوط میکند. سلین بعد از این حادثه سعی دارد با مرکز ASTRA ارتباط برقرار کند اما به خاطر جو نامناسب سیاره، این کار نشدنی است، پس سفرش را از همین نقطه آغاز میکند. مدتی میگذرد و سلین متوجه اجسادی میشود که دقیقا با خودش مشابه هستند.
این اجساد نشان میدهند که سلین بعد از هر بار مردن، دوباره به زمان سقوط سفینه برمیگردد. او در واقع داخل یک چرخه زمانی گیر افتاده است. سلین مسیر خود را ادامه داده و با موجودات وحشی سیاره روبرو میشود. بعد از مبارزه مشخص میشود که یک تکنولوژی پیشرفته از موجودات این سیاره وجود داشته ولی حالا آن موجودات منقرض شدهاند. سپس به خانهای میرسد که درست شکل خانه دوران خردسالیاش میباشد. او هر بار که داخل این خانه میشود، با یک فضانورد که لباس فضایی قدیمی به تن دارد، روبرو میگردد که این موضوع میتواند خاطرات گذشته او را به مرور زنده کند.
داستان بازی Returnal
دتی از این چرخه زمانی گذشته که سلین به یاد می آورد سال ها قبل، مادرش «ثیا» به خاطر مشغله کاری زیادی که داشت، به اندازه کافی به او اهمیت نداده و این موضوع باعث شده که سلین از مادرش متنفر باشد. سرانجام مادرش در یک سانحه تصادف فلج میشود. سلین مسیر خود در سیاره آتروپوس را ادامه داده و پی میبرد که یک گوی فضایی باعث سقوط سفینهاش شده است. سرانجام بعد از کلی جستجو میتواند منبع سایه سفید را پیدا کرده و خاطرات بیشتری از گذشته خود را به یاد بیاورد. اکنون شرکت ASTRA میتواند پیغام کمک او را دریافت کرده و یک سفینه برای نجات او بفرستد.
سلین با سفینه نجات به زمین برمیگردد و چندین سال بعد در سنین پیری میمیرد اما بعد از مرگ، دوباره وارد همان چرخه زمانی شده و به سیاره آتروپوس برمیگردد. او در کمال ناراحتی و افسردگی، دوباره به جستجو در این سیاره بیگانه میپردازد. بعد از مدتی سلین به اعماق سیاره رفته و میتواند ماشین قدیمی مادرش را پیدا کند. از این قسمت به بعد، بازی بر اساس میزان جستجو و کشفیات بازیکن ادامه می یابد:
داستان بازی Returnal
۱) اگر سلین، کلیدهای ماشین مادرش را پیدا نکرده باشد، به پایین پرتگاه میرود و در آنجا با یک اختاپوس غولپیکر مواجه می شود. سپس میتواند سانحه تصادف مادرش را دوباره زنده کند. طبق این حادثه، ثیا در جاده مشغول رانندگی بوده و سلین نیز که یک خردسال است، داخل ماشین است که ناگهان یک فضانورد، وسط جاده پدیدار میشود. این اتفاق، باعث میشود ثیا کنترل ماشین را از دست داده و به صورت ناخواسته، ماشین را داخل یک دریاچه بیندازد. زمانی که مادر و دختر در حال غرق شدن هستند، سلین از هوش رفته و دوباره به همان چرخه زمانی و لحظه سقوط سفینه بازمیگردد.
۲) اگر سلین، کلیدهای ماشین مادرش را پیدا کرده باشد، درب ماشین را باز کرده و با یک جنازه شبیه جنازه مادرش برخورد میکند. سپس جنازه بلند شده و یک درگیری بین او و سلین رخ میدهد. مدتی از مبارزه میگذرد که سلین دوباره به سانحه تصادف برمیگردد ولی این بار میبیند که آن فضانورد وسط جاده، همان مادرش بوده است. بعد از اتمام یافتن این خاطره، سلین خود را زیر آب یافته و به سطح شنا میکند. این بدان معناست که او بالاخره از چرخه زمانی نجات یافته است.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران