داستان ترسناک راهبه‌ی بی‌چهره
۰

داستان ترسناک راهبه‌ی بی‌چهره

داستان ترسناک راهبه‌ی بی‌چهره

شایعه شده بود که یک مدرسه‌ی کاتولیک تسخیر شده است. یک روز، یک دختر نوجوان بعد از پایان کلاس‌ها دیر ماند تا تکالیف مدرسه‌اش را تمام کند. وقتی داشت در راهروی خلوت قدم می‌زد، از کنار یک کلاس باز عبور کرد.

 از گوشه‌ی چشمش، سایه‌ای را دید که در کلاس ایستاده بود. برگشت و از در به داخل نگاه کرد. یک راهبه آنجا ایستاده بود و روی تخته سیاه چیزی می‌نوشت. راهبه ناگهان برگشت و رو به او کرد و دختر از ترس نفسش بند آمد. آن زن پیر هیچ صورتی نداشت. 

داستان ترسناک راهبه‌ی بی‌چهره

ویژگی‌های صورتش صاف و صیقلی مانند یک تخم مرغ بود. دختر نوجوان جیغ کشید و با وحشت فرار کرد. او چیزی را که روی تخته سیاه نوشته شده بود، دیده بود. با دست‌خطی درهم و عنکبوتی، این کلمات نوشته شده بود: «کمک کن من در جهنم هستم.»

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *