پنگوئن همه کارهایی که باید انجام دهد را انجام میدهد. تلویزیون مدرن با فرمولی روبرو شده است که در دنیای سریالهای ۶ تا ۱۰ قسمتی معمولاً جواب میدهد (هرچند اغلب با ۱۰ قسمت بهتر جواب میدهد). یکی از عناصر این فرمول این است که قسمتهای پایانی فصل را با یک فلشبک شروع کنند، حتی با وجود اینکه مخاطبان مشتاقانه منتظرند بدانند بعد از پایان کلیفهنگر قسمت قبلی چه اتفاقی افتاده است. این باعث میشود اطلاعات مورد نظرتان را نگه دارد، در حالی که تمرکز شما را روی چیزی شخصیتمحورتر معطوف میکند و اغلب تأثیر زیادی دارد. نویسندگان میدانند که مخاطب برای آن لحظات آغازین قفل خواهد شد و به یک حس رضایت تأخیری اجازه میدهد وقتی که در نهایت به زمان حال برمیگردند، امیدواریم با دیدگاه جدیدی نسبت به یک شخصیت یا عنصر از داستان که با پسزمینه اضافه شده بازتعریف شده است.
- نقد و بررسی قسمت اول سریال The Penguin | اپیزود After Hours
- بررسی قسمت چهارم سریال پنگوئن: «Cent’anni»
- بررسی قسمت پنجم سریال پنگوئن: Homecoming
- نقد قسمت ششم سریال پنگوئن – Gold Summit
در نقد هفته گذشته گفتم که یک فلشبک دیگر پس از اینکه پنگوئن قبلاً این همه فلشبک داشته است ممکن است با جریان سریال تداخل داشته باشد، و در حالی که لزوماً با خودم گذشته موافق نیستم – قرار دادن فلشبک در قسمت ۷ به خوبی انجام شده است – اجرای داستان مرگ جک و بنی چندان جذاب نیست. در حالی که نشان میدهد اوز حتی در کودکی نیز بیرحم و سنگدل بوده است، اما توضیح زیادی در مورد اینکه چرا اوز این کار را کرده است یا احساساتش در مورد آن بعداً چگونه بوده است، نمیدهد.
قتل برادر قطعا بر وضعیت روانی یک کودک تأثیر میگذارد! و جالب بود که بیشتر وقت را صرف بررسی آن کنیم. همچنین چیز زیادی به رابطه او با مادرش اضافه نمیکند، فقط تکرار میکند که از فرانسیس قبلاً شنیده بودیم، درباره اینکه او به اوز نیاز دارد تا چیزی از خودش بسازد، زیرا سزاوار زندگی خوبی است یا هر چیزی (با خطر تکرار خودم: او افتضاح است). فلشبک در جایی که هست، در اپیزودی درباره ربوده شدن فرانسیس توسط سوفیا و تلاش اوز برای بازگرداندن او، منطقی است. فقط از نظر شخصیتپردازی چندان دستاوردی ندارد.
جایی که “کلاهِ سیاه” موفق میشود در ثبات شخصیتهایش است. هر زمان که دو نفر از آنها برای اولین بار با هم تعامل میکنند، همیشه احساس واقعی بودن در مورد نحوه کنار آمدن این دو شخصیت (همانطور که در جای دیگر سریال شناختهایمشان) وجود دارد. هفته گذشته، این به معنای یک مکالمه عالی بین سوفیا و ایو بود، و این هفته برای سوفیا و فرانسیس نیز همینطور است. به همان اندازه که او افتضاح است، دوست دارم ببینم فرانسیس چقدر میتواند بیرحم باشد و چگونه در دفاع از خودش و اوز ثابتقدم است. این یک نوع وضعیت “هیچ کس به جز خودم با پسرم کاری ندارد” است. رفت و آمد آنها واقعاً تماشای لذتبخشی است و ذکر جک و بنی که فرانسیس را دچار زوال عقل میکند واقعاً غمانگیز است. این سریال کار بسیار خوبی در نمایش زوال عقل انجام داده است، و بخش زیادی از آن به خاطر بازی دِردر اُکانل است.
بقیه قسمت بر اوز و سالواتوره متمرکز است، زیرا رئیس ماریونی از مرگ همسر و پسرش بهتزده شده و آن را سر مردی که آنها را از او گرفته است خالی میکند. این داستانی است که بیشتر تنها راهی را میرود که واقعاً میتوانست برود، اما حمله قلبی یک چین و چروک غیرمنتظره بود. چیزی که میتوانست یک راه خروج ضعیف باشد به یک لحظه شخصیت جالب برای اوز تبدیل میشود، که بالاخره متوجه میشود چه اتفاقی در حال رخ دادن است و عجله میکند تا مطمئن شود سالواتوره میداند، درست قبل از مرگش، که او برنده شده است. اینکه این پیام به گیرنده رسیده است یا نه مشخص نیست، اما این لحظه کار خوبی در تکرار اینکه این همه برای اوز چیست انجام میدهد.
“کلاه سیاه” با یک سکانس به معنای واقعی کلمه انفجاری به پایان میرسد که اوز و خدمهاش را از کار میاندازد و شرطبندیها را برای فینال تنظیم میکند. با این حال، نمیتوانم از این احساس رها شوم که قسمت تقریباً درست همان جایی که شروع شده بود، به پایان میرسد، با فرانسیس در بازداشت سوفیا و اوز در مأموریتی برای بازگرداندن او. سالواتوره از تصویر خارج شده است و تجارت Bliss در هم ریخته است، اما به غیر از این، داستان به طور قابل توجهی پیشرفت نکرده است، و با مجموعه ضعیفی از فلشبکها، بسیاری از “کلاه سیاه” شکست میخورد.
قسمت پایانی پنگوئن روند مشکلات ریتم اواخر بازی را ادامه میدهد، زیرا همه چیز در نهایت تقریباً در همان جایی که در ابتدای “کلاه سیاه” بود، به پایان میرسد. لحظاتی در نزدیکی پایان وجود دارد که احساس میشود به سمت یک فینال هیجانانگیز حرکت میکنند، اما تلاش برای تعمیق رابطه اوز با مادرش از طریق یک فلشبک به روز مرگ جک و بنی سطحی است. این یک قسمت دیگر است که احساس میشود پر از جزئیات ضروری اما کمتر رضایتبخش است.
نظرات کاربران