مصاحبه کمیاب استنلی کوبریک ۲۰۰۱ : پایان یک ادیسه فضایی
از زمان اکران در سال ۱۹۶۸، استنلی کوبریک ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی توسط بسیاری به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلم های ساخته شده مورد احترام قرار گرفت. جلوه های ویژه، به تصویر کشیدن سفرهای فضایی و نحوه داستان سرایی بسیار جلوتر از زمان خود بود. مهمتر از آن، این فیلم نشان داد که فیلمسازی علمی تخیلی میتواند یک شکل هنری باشد، که پتانسیل این ژانر را آشکار کند و این افسانه را که صرفاً برای بچهها است، برای همیشه از بین ببرد. تصویری از بشریت را ترسیم کرد که هم شگفتانگیز و هم تاریک است و در عین حال نگاهی طولانی و تاریک به اسرار کیهان ارائه میکرد.
پس شاید تعجبی نداشته باشد که دهه ها پس از اکران آن، تماشاگران فیلم هنوز درباره معنای واقعی پایان مبهم این فیلم علمی تخیلی بحث می کنند. ۲۰۰۱: پایان یک ادیسه فضایی با بقیه فیلم ادامه می یابد، زیرا در بهترین حالت پاسخ های خود را به صورت مورب فاش می کند و برخلاف سنت قدیمی هالیوود که تا حد امکان برای تماشاگر واضح باشد. معماهای عمدی آن دوستداران فیلم را بی پایان گیج کرده است و در واقع بخشی از آن چیزی است که بسیاری از مردم در مورد آن بسیار جذاب می یابند. حتی هزاران مقاله و تحلیل یوتیوب برای توضیح نتیجهگیری وجود داشته است، اما تعداد کمی از آنها متوجه میشوند که خود کوبریک مصاحبهای نادر انجام داده است که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است.
ریشه های A Space Odyssey با داستان کوتاه آرتور سی کلارک، “نگهبان” آغاز می شود. استنلی کوبریک از داستان کلارک الهام گرفته بود و می خواست آن را در یک فیلم بسازد، بنابراین از کلارک برای تنظیم یک طرح درخواست کمک کرد. کلارک و کوبریک به جای اینکه از داستان کوتاه کلارک کار کنند، با یکدیگر همکاری کردند تا رمانی تمامقد بسازند تا مبنایی برای آنچه در نهایت تبدیل به ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی شد، کار کنند. پیش از پایان بحث برانگیز ۲۰۰۱: A Space Odyssey’s، داستان به راحتی قابل پیگیری بود. شروع فیلم به دنبال سپیده دم بشریت است، در حالی که گروهی از میمون ها یک تکه سیاه را کشف می کنند که به طور مرموزی در اردوگاه خود قرار داده شده است. آنها به زودی از قدرت ابزارها – یا به طور دقیق تر، سلاح ها – استفاده کردند و نشان دادند که یکپارچه ارتباطی با تکامل آنها به موجودات پیچیده تر دارد. سپس، در یکی از نمادینترین برشهای تاریخ سینما، استخوانی که در هوا پرواز میکرد به یک ایستگاه فضایی شناور یا بهطور مشخصتر، سلاحی که به سمت ملتی در زیر آن نشانه رفته بود، منتقل شد. پیام ظریف اما غیرقابل انکار بود. میلیون ها سال بعد، بشریت هنوز از غرایز خشونت آمیز آن میمون ها در امان نمانده است. یک یکپارچه در ماه پیدا شد و بنابراین وجود هوش فرازمینی را تایید کرد و این مصنوع سیگنالی را به مشتری ارسال کرد. گروهی از فضانوردان با همراهی ابر رایانه HAL 9000 که پیش از هوش مصنوعی محبوب در ژانر علمی تخیلی بود، این انتقال اسرارآمیز را دنبال کردند تا برخی از پاسخها را دریافت کنند – و همه اینها فقط در اولین اقدام است.
در طی مصاحبه ای برای مخاطبان ژاپنی، از کوبریک پرسیده شد که آخرین صحنه ۲۰۰۱: A Space Odyssey چه معنایی دارد، و او توضیح داد که دیو “توسط موجودات خداگونه گرفته شده بود؛ موجوداتی با انرژی و هوش خالص”. این همان چیزی است که رنگ ها و توهمات قرار بود نشان دهند. او سپس اتاق را به عنوان “یک باغ وحش انسانی” توصیف کرد، جایی که دیو در آن مشاهده شد و هیچ حسی از زمان نداشت. ایده اتاقی با تزئین عجیب و غریب از روشی نشأت میگیرد که محوطههای باغوحش تلاش میکنند تا طبیعت وحشی را تقلید کنند، اما هرگز کاملاً معتبر نیستند. این همچنین تغییر اغلب دلهره آور دیو در طول زمان را توضیح می دهد، به نظر می رسد که قبل از تغییر دیدگاه خود را به عنوان یک مرد به طور فزاینده مسن تر مشاهده می کند. اگر درک و تجربه بشر از زمان تنها بخشی دیگر از “محفظه باغ وحش” بود، ممکن بود آنطور که ساکنانش انتظار داشتند کار نکند.کوبریک در توضیح گیج کننده ترین قسمت پایان گفت: “او به نوعی ابر موجود تبدیل شده و به زمین فرستاده می شود… و ما فقط باید حدس بزنیم که وقتی او به عقب برگردد چه اتفاقی می افتد.” این نشان می دهد که یافتن یکپارچه مشتری به دیوید اجازه داد تا به مرحله بعدی تکامل انسان برود، اگرچه پیامدهای آن نامشخص است. برخی از طرفداران انتخاب کوبریک برای توضیح پایان را دوست ندارند، زیرا او میگوید: «سعی میکنم از انجام این کار اجتناب کنم»، زیرا خطر از بین بردن تجربه تفکر برانگیز را دارد. با این حال، این حس عجیبی از بسته شدن به فیلم می دهد، با این حال، از لحظه ای که یک میمون چیزی بیشتر شد شروع می شود و با پله بعدی بشریت از نردبان به پایان می رسد. این به معنای واقعی کلمه داستان گونه ها از ابتدا تا انتها است، و سؤالات رمزآلود آن نمی تواند کمال رضایت بخش توضیح کوبریک را تحت الشعاع قرار دهد، زیرا بیگانگان و هدف آنها هرگز واقعاً آشکار نمی شوند. اکثر آنها موافقند که تفسیر شخصی او از جذابیت ۲۰۰۱: A Space Odyssey کم نمی کند، زیرا معنای عمیق تر اوج هنوز برای بحث باز است.
نظرات کاربران