داستان بازی Watch Dogs Legion
داستان بازی Watch Dogs Legion
شاخهای از سازمان «ددسک» در لندن مستقر است که توسط فردی به نام «سابین برانت» و هوش مصنوعی جدید او یعنی «بگلی» رهبری میشود. این گروه در ابتدای داستان بازی، موفق به شناسایی متجاوزین مسلحی شدهاند که کاخ «وستمینستر» را بمبگذاری کرده بودند. سابین یک مأمور به نام «دالتون ولف» را از ددسک برای خنثی کردن این بمبها فرستاد. اگرچه دالتون تا حدودی در این عملیات موفق بود اما او خیلی زود پی برد که متجاوزین از سمت یک گروه هکر سرکش به نام «زیرو دی» هستند و قصدشان بمبگذاری در سراسر لندن است. با خاموش شدن بگلی، دالتون متوجه شد که حملهای به ددسک صورت گرفته است و از این رو مأموریت خود را با نفوذ به پشت بام پارلمان و خنثی کردن سایر بمبهای کار گذاشته شده توسط زیرو دی تکمیل کرد. با این حال زمانی که دالتون جلوی تخریب شدن پارلمان را گرفت، توسط رهبر زیرو دی کشته شد و سپس یک سری بمبهای اضافی در سراسر لندن منفجر شد. به دنبال آشوب ایجاد شده، دولت بریتانیا با «نایجل کاس»، مدیر عامل شرکت نظامی «آلبیون» تماس گرفت و از آنها خواست تا با شکار کردن اعضای ددسک آرامش را به شهر بازگرداند.
چند ماه بعد، آلبیون بدون نظارتهای سیاسی به مجری قانون شهر تبدیل شده بود و عملا شهر در یک وضعیت امنیتی قرار گرفته بود. این اقدام آنها با کمک SIRS که یک آژانس اطلاعاتی متشکل از تمام شبکه اطلاعاتی بریتانیا بود، صورت میگرفت. در نتیجهی این شرایط، آزادیهای شخصی شهروندان لندن به شدت محدود شده بود و زندگی آنها به طور مداوم تحت نظارت بود. جرایم سازمان یافته در حال افزایش بود و کسانی که مخالف اقدامات آلبیون بودند یا دستگیر و یا ناپدید میشدند. SIRS به کمک ctOS و جذب نیروی جدید، به تدریج ددسک را دوباره بازیابی کرد و مخفیگاه این گروه و بگلی دوباره فعال شدند. SIRS به کمک افراد جدیدش به دنبال یافتن نیروهای بیشتر بود تا شهر را آزاد کند و مردم را به شورش علیه ستمگران سوق دهد. همچنین آنها تحقیقات در مورد بمبهایی که به پای ددسک نوشته شده بود را شروع کردند.
این گروه در طول تحقیقات خود موفق به یافتن «نایجل کاس» و «ماری کلی»، یک رئیس سندیکای جنایی شدند که از بمبگذاریها سود میبردند و هر یک، از شرایط کنونی به نفع اهداف خود استفاده میکردند. در مقطعی از تحقیقات، فردی به نام «ریچارد مالیک» که عضوی از SIRS بود با ددسک تماس گرفت. اگرچه اطلاعات او ظاهرا درست بود و رئیس کنونی SIRS یعنی «امیلی چایلد» را مقصر بمبگذاری میدانست اما ددسک خیلی زود پی برد که مالیک دروغ گفته است. چرا که چایلد افشا کرده بود که او نقشه کشیده تا در آنها نفوذ کند و کار را برای آلبیون در شکار کردنشان راحت کند. ددسک در اقدامی برای دستگیر کردن مالیک، باری دیگر برای یک بمبگذاری دیگر که باعث کشته شدن چایلد شده بود، گرفتار شد و این موضوع به مالیک اجازه داد تا SIRS را تصاحب کند. گروه با کمک بگلی اقدام به دستگیری مالیک کرد اما آنها در زمان پاک کردن سابقهی اقدامات خود، از طریق مالیک متوجه شدند که فرد دیگری پشت بمبگذاریهای زیرو دی است. ددسک که هیچ گزینهی دیگری در اختیار نداشت تمرکز خود را روی کاس و کلی گذاشت.
داستان بازی Watch Dogs Legion
ددسک با کمک یک بازپرس سابق پلیس کشف کرد که کلی در زمینهی آدمربایی از یک مرکز دیپورت بزرگ فعالیت میکند و افراد ربوده شده را به عنوان برده یا با هدف تجارت اعضای بدن آنها استفاده میکند. گروه با شواهد کافی اقدام به دنبال کردن «کلی» کرد و به یک محل مزایده برده رسید. آنها اقدام به آزادسازی زندانیان کردند که این زندانیان نیز به خاطر جنایتهایی که «کلی» انجام داده بود، او را کشتند. در ادامهی داستان بازی، ددسک روی کاس متمرکز شد و پی برد که او به خاطر سرخوردگیهایی که در اجرای قانون و سیاست داشته است، قصد دارد تا به کمک یک ارتش پهپاد خودکار، صلح را در سراسر لندن برقرار کند که البته این اقدام او بیشتر زیانبار بود تا سودآور.
ددسک با کمک یکی از دوستان سابق کاس که یک سیستم کامپیوتری را برای این پهپادها طراحی کرده بود، موفق به تعطیل کردن این پروژه پهپادی شد و همین طور مدارک مرتبط به جرایم کاس را در رسانهها منتشر کرد. کاس در واکنش به این اقدام، خطاب به دستگیرکنندگان خود اعلام جنگ کرد و این موضوع باعث شد تا ددسک به پایگاه اصلی او در برج لندن نفوذ کند و کار او را یکسره کند.
در حالی که ددسک از پیروزی خود خوشحال بود، زیرو دی به طور ناگهانی اقدام به هک کردن گروه کرد و فناوری متعلق به آنها را ربود. با ردیابی این هک مشخص شد که SIRS پشت بمبگذاری و زیرو دی بوده است و در واقع او و کاس قبلا در کنار هم کار میکردهاند تا این که کاس برای کنترل تکنولوژی جمعآوری اطلاعات به SIRS خیانت کرده است. SIRS در واکنش به این خیانت قصد داشت تا ددسک را بازیابی کند تا از کاس انتقام بگیرد و آن چیزی که از او ربوده شده بود را پس بگیرد. وقتی گروه از تلاشهای SIRS در متوقف کردن آنها سر باز زد، ددسک پی برد که SIRS قصد دارد با استفاده از این تکنولوژی یک پچ را برای بگلی بسازد تا بتواند به وسیلهی آن کنترل زیرساخت ctOS را در اختیار بگیرد. هدف او استفاده از این هوش مصنوعی برای ایجاد یک آشوب بزرگ در سطح کشور بود تا جامعه را مجبور به چشمپوشی از تکنولوژی و راهاندازی مجدد آن کند. گروه برای جلوگیری از فرستاده شدن این پچ اقدام به خاموش کردن پاگلی کرد و SIRS که قصد متوقف کردن آنها را داشت نیز کشته شد.
در صحنهی پایانی داستان بازی، دولت بریتانیا در قرارداد خود با آلبیون به عنوان مجری محلی قانون، تجدید نظر کرد و سابقهی ددسک نیز پاک شد و آنها به خاطر افشای جرایم و فسادهای شهر مورد تحسین قرار گرفتند. در صحنهای دیگر ددسک موفق به بازیابی پاگلی به وضعیت پیش از اقدامات SIRS شد و از آن برای افشای فساد در سراسر شهر بهره گرفت.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.