نقد و بررسی فیلم کیف سیاه Black Bag 2025
۰

نقد و بررسی فیلم کیف سیاه Black Bag 2025

استیون سودربرگ، کارگردان، و دیوید کوئپ، فیلمنامه‌نویس، زوجی خلاق و فوق‌العاده هستند. پس از تریلر پارانویایی پاندمی “کیمی” و درام ماورایی اول شخص “حضور”، جدیدترین همکاری آن‌ها، “کیف سیاه”، نیز ترکیبی ماهرانه از ژانر و سبک است که شبکه‌ای از درگیری‌های عاشقانه را بر ژانر جاسوسی ترسیم می‌کند. این فیلم که برای این زوج پویا مناسب است، درباره‌ی مشارکت است: زمانی که جورج وودهاوس (مایکل فاسبندر)، افسر اطلاعاتی رده‌بالای بریتانیایی، از یک خائن احتمالی مطلع می‌شود، فهرست کوتاه مظنونانش شامل همسرش، کاترین (کیت بلانشت)، نیز می‌شود. یک معمای شیک و لذت‌بخش با طعنه‌های ظریف که ریشه در سوالات اعتماد زناشویی دارد، در پی می‌آید.

نقد و بررسی فیلم کیف سیاه Black Bag 2025

وقتی یک شب جورج لیستی از نام‌ها را از یک رابط دریافت می‌کند، مجموعه‌ای از بازی‌های زیرکانه آغاز می‌شود. این لیست شامل پنج مظنون احتمالی است که مسئول دزدیدن یک نرم‌افزار بالقوه مرگبار به نام سوروس هستند؛ در میان آن‌ها نه تنها کاترین، بلکه برخی از نزدیک‌ترین محرمان و آشنایان این زوج در مرکز امنیت سایبری ملی، یا NCSC، نیز حضور دارند. اتفاقاً، چهار خائن احتمالی دیگر دو زوج هستند: جیمز استوکس (رژه-ژان پیج)، جوان خوش‌آتیه، و دوست دختر روانپزشکش، دکتر زو وان (نائومی هریس)، و فردی اسمالز (تام برک)، تحلیلگر میانسال متاهل، و معشوقه‌اش، کلاریسا دوبوس (ماریسا آبلا)، تحلیلگر جوان و بی‌پرده‌ی شناسایی ماهواره‌ای. جستجوی جورج با بیزاری او از دروغگویان – به ویژه در مسائل عشق و ازدواج – هدایت می‌شود، که بازجویی‌های ظریف او از دوستان هوسرانش در یک مهمانی شام را به یک لذت تلخ تبدیل می‌کند.

خوشبختانه برای ما، پاسخ‌ها همه یکباره آشکار نمی‌شوند. برای جورج، مسئله‌ی کشف اطلاعات ذره ذره در طول چند روز است. او با دخالت در هر رابطه اهرم فشار به دست می‌آورد، که اغلب نتایج خنده‌داری دارد. با این حال، هر چه بیشتر در این هزارتو فرو می‌رود، احتمال لذت بردن از آنچه می‌یابد کمتر می‌شود، زمانی که نشانه‌ها به وضوح به سمت همسرش اشاره می‌کنند. و این فقط در پرده‌ی اول “کیف سیاه” است. از آن نقطه به بعد، پیچ و خم‌های متعددی در انتظار است که هر کدام جذاب‌تر از قبلی هستند، زیرا سودربرگ ما را بیشتر به یک استعاره‌ی اغلب طنزآمیز (و به شدت مبهم) جاسوسی برای زندگی خانگی می‌کشاند.

این‌ها جاسوس‌های معمولی فیلم که در MI6 کار می‌کنند نیستند؛ آن‌ها اطلاعات را از طریق فناوری جمع‌آوری می‌کنند، نه با درگیری فیزیکی و/یا رابطه جنسی با اهداف، و صبح‌های خود را در اتاق‌های اداری استریل احاطه شده توسط رایانه‌ها می‌گذرانند. این آن‌ها را کمتر جذاب یا سکسی نمی‌کند (سودربرگ به خوبی انتظارات ژانر را می‌داند)، اما به این معنی است که ابزار آن‌ها معمولاً اسلحه و مشت نیست. در بیشتر موارد، روش‌های آن‌ها شامل دستکاری و جاسوسی آرام است، که وقتی سوال اصلی به میزان تمایل جورج به نظارت بر همسرش در حین کشیدن نخ‌های پیچیده مختلف تبدیل می‌شود، می‌تواند بسیار مضحک باشد. فاسبندر بیشترین زمان نمایش را دارد و اجرایی فوق‌العاده حساب‌شده ارائه می‌دهد که با آرامش متمرکز شروع می‌شود. وقتی این حس کنترل از دستش خارج می‌شود، آن را در چهره‌اش می‌بینیم. از آن به بعد، احساس می‌شود که هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.

نقد و بررسی فیلم کیف سیاه Black Bag 2025

برای سودربرگ چنین مشکلات کنترلی وجود ندارد. او که بار دیگر به عنوان تدوینگر و فیلمبردار خود (با نام‌های مری آن برنارد و پیتر اندروز) عمل می‌کند، در هر صحنه مهارت رسمی عظیمی را به نمایش می‌گذارد. با این حال، او به هر سناریو اجازه می‌دهد با حس سیالیت مکالمه‌ای، علی‌رغم رفتار خشک همه، پیش برود، انگار که روح رابرت آلتمن به طور خلاصه یک کمال‌گرای وسواسی مانند دیوید فینچر را تسخیر کرده است. درست مانند عمل جاسوسی، همه چیز دقیقاً طبق برنامه ریزی شده است، اما همچنین کاملاً خودجوش به نظر می‌رسد – و نورپردازی مبهم و چراغ گازی در هر فریم آن را جذاب‌تر می‌کند. به ندرت لحظه‌ای وجود دارد که منابع نور در دوربین قابل مشاهده نباشند و یک مه مبهم و گیج‌کننده ساطع کنند. آن‌ها تصاویر را برجسته می‌کنند، اما هرگز بر آن‌ها غلبه نمی‌کنند و به گروه بازیگران (که شامل پیرس برازنان، بازیگر سابق جیمز باند، در نقش رئیس اطلاعات جورج نیز می‌شود) اجازه می‌دهند ریتم و قاب‌بندی را تعیین کنند.

نتیجه یک درام جاسوسی پیچیده و مبهم است که مانند “تینکر، خیاط، سرباز، جاسوس” برای مخاطب دگرجنس‌گرا اجرا می‌شود. علی‌رغم پیچیدگی‌های فزاینده‌اش، بیشتر درباره‌ی شخصیت‌ها و پویایی‌های بین فردی آن‌ها است تا ژئوپلیتیک‌های بزرگ‌تر در حال بازی. این‌ها عملاً یک فکر ثانویه هستند، که فضایی را برای یکی از دقیق‌ترین فیلم‌های سودربرگ تا به امروز فراهم می‌کنند: یک درام جذاب، مطمئن، جمع و جور و لذت‌بخش در قالب چیزی شیک و معتبر.

سخن آخر

فیلمی که اضطراب‌های خانگی را بر ژانر جاسوسی فرافکنی می‌کند، “کیف سیاه” استیون سودربرگ یک تریلر جاسوسی شیک، مطمئن و فوق‌العاده سرگرم‌کننده درباره‌ی یک زوج اطلاعاتی زن و شوهر است که مجبور به زیر سوال بردن اعتماد خود می‌شوند. داستان سه زوج که در یک آژانس بریتانیایی کار می‌کنند، با زمان‌بندی بی‌عیب و نقص، پیچ‌های مناسب را می‌چرخاند و شخصیت‌ها را مجبور می‌کند تا نقص‌های روابط خود را بررسی کنند، زیرا داستان اسرار دولتی به تدریج آشکار می‌شود.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *