داستان کامل بازی A Way Out
داستان کامل بازی A Way Out
در سال ۱۹۷۲ شخصی به نام Vincent Moretti به جرم کلاهبرداری و قتل بازداشت میشود و در زندان با Leo Caruso ملاقات میکند که به جرم دزدی، حمله و سرقت مسلحانه به مدت شش ماه زندانی شده است. در حالی که یک گروه اراذل و اوباش به دستور جنایتکاری با نام Harvey وارد کافهتریا میشوند تا Leo را به قتل برساند، Vincent مداخله کرده و در نتیجه هر دوی آنها به درمانگاه فرستاده میشوند و یکی از اراذل نیز پس از کشتن یک نگهبان زندان با چاقو، تا سر حد مرگ مورد ضربوشتم قرار میگیرد. Vincent در آنجا کشیک میدهد تا Leo یک فلز را از داخل دفتر بدزدد و هنگامی که متوجه میشود Leo قصد فرار دارد، پیشنهاد میدهد تا هر دو برای فرار به یکدیگر کمک کنند. Leo در ابتدا قبول نمیکند اما وقتی Vincent در مورد دشمنی دیرینهی خود با Harvey میگوید، با اکراه موافقت به همکاری میکند.
این دو در عملیات فرار خود پیشرفت میکنند، ملافههایی را میدزدند تا از آنها طناب درست کنند و همچنین یک آچار را برای باز کردن نردهی آهنی سرقت میکنند و سرانجام در یک شب بارانی قادر خواهند بود از زندان فرار کنند. پس از فرار از دست پلیس در بیابان، یک کمپ خالی پیدا میکنند و برای تهیهی غذا ماهی میگیرند. Vincent در اینجا میگوید قبلاً یک بانکدار بوده و Harvey قبل از قتل برادرش به عنوان اخطار، از او خواسته تا پولشویی کرده و Vincent را برای قتل آماده سازد. Leo نیز قصد دارد داستان خودش را بگوید اما وقتی هلکوپتر پلیس سر میرسد، صحبتهایشان قطع شده و دوباره شروع به فرار میکنند. آنها به خانهی یک زوج پیر رسیده و قبل از رسیدن پلیس به آنجا، میتوانند لباسهای جدید و یک تفنگ شاتگان سرقت کنند. این دو به محض رسیدن نیروهای پلیس، با استفاده از کامیون آن زوج پیر فرار میکنند و لحظاتی بعد تصادف خواهند کرد. سپس از یک قایق پارویی استفاده کرده و پس از زنده ماندن از آبشار، به شهر میرسند. Leo در آنجا میگوید که قبلاً همراه با Harvey یک جواهر ارزشمند به نام Black Orlov را دزدیدهاند اما وقتی Leo قصد فروش آن را داشته، Harvey با کشتن خریدار و سرقت جواهر، پا به فرار گذاشته و باعث شده Leo دستگیر شود.
در پارکینگ ماشینهای سنگین، Leo به ملاقات همسرش Linda و پسرش Alex رفته و سپس همراه با Vincent به یک ساختمان نیمهکاره میروند. آنها Ray یکی از زیردستان Harvey را که به عنوان سرکارگر مشغول کار است، پیدا کرده و پس از یک عملیات تعقیب و گریز، میتوانند او را دستگیر کرده و شکنجه کنند تا موقعیت Harvey را در مکزیک فاش کند. این دو به قصد انتقام از Harvey، به پمپ بنزین میروند تا از یک فروشندهی اسلحه به نام Jasmine اسلحه بخرند ولی زمانی که مکان را ترک میکنند، Jasmine در مورد آنها به Harvey اطلاع میدهد. Vincent در باجه تلفن با Emily خلبان تماس گرفته و او را متقاعد میکند تا آنها را به مکزیک برساند. همچنین از او متوجه میشود که همسرش Carol به تازگی زایمان کرده است، بنابراین همراه با Leo به طرف بیمارستان راهی میشود ولی آنها در مسیر، با یک قاتل اجیر شده توسط Harvey روبرو خواهند شد که میتوانند او را از پا در بیاورند. سپس به بیمارستان میرسند و Vincent دختر تازه متولد شدهاش Julie را میبیند اما چون مأموران پلیس آنجا را محاصره کردهاند، مجبور میشود ساختمان را ترک کند. در این حین Leo توسط پلیس دستگیر میشود اما با کمک Vincent دوباره با یکدیگر پا به فرار میگذارند. در روز بعد، Vincent و Leo به ملاقات با Emily رفته و با کمک او به مکزیک سفر خواهند کرد.
داستان کامل بازی A Way Out
با رسیدن آنها به عمارت Harvey، یک آتشسوزی رخ میدهد و پس از مبارزه با نگهبانان و شکست دادن Harvey، او را مجبور میکنند تا جواهر را برگرداند و سپس او را میکشند. Vincent و Leo با در اختیار داشتن جواهر، اکنون با هواپیمای Emily به ایالات متحده باز میگردند اما پس از فرود، توسط پلیس محاصره خواهند شد. یکی از مأموران، جواهر را از Leo گرفته و در کمال تعجب، اسلحهای را به دست Vincent میدهد. اکنون مشخص میشود که Vincent در تمام این مدت، یک پلیس FBI بوده است. (در ضمن Emily هم پلیسه!) در واقع معاملهی این جواهر که مدتها قبل توسط Leo و Harvey صورت گرفته، یک عملیات اغوا بوده و فروشندهای که توسط Harvey کشته شده، Gary برادر Vincent بوده است.
اکنون Leo باور دارد به او خیانت شده، بنابراین Vincent را گروگان گرفته و با یک ماشین پلیس از آنجا فرار میکند. در حالی که Leo سعی دارد از مسدودسازی جاده توسط پلیس فرار کند، ماشین را ناخواسته داخل آب میاندازد. هر دو از داخل ماشین غوطهور در آب فرار میکنند و Leo سراغ دزدیدن یک قایق میرود، در حالی که Vincent توسط Emily با هلکوپتر پلیس نجات مییابد.
پس از یک تعقیب و گریز دیگری که در آن Vincent سعی میکند موتور قایق را نابود کند، Leo قبل از برخورد قایق با مخازن سوخت، داخل آب پریده و به انباری در کنار بندر پناه میبرد. Emily هلکوپتر را فرود آورده و همراه با Vincent به دنبال Leo میروند که در آنجا Leo میتواند Emily را گرفته و با هدفگیری اسلحه به سمت او، هشدار دهد تا آنجا را ترک کند، زیرا این درگیری بین او و Vincent است. در این حین Vincent سر رسیده و تیراندازی بین او و Leo آغاز میگردد. این درگیری با مجروحیت هر دو نفر در بالای پشتبام به اتمام میرسد، جایی که یکی از آنها قادر خواهد بود با شلیک اسلحه، کاراکتر مقابل را به قتل برساند.
اگر Vincent زنده بماند، Linda را از مرگ Leo مطلع میکند و با استعفا دادن از FBI، دوباره به همسرش Carol رسیده و با یکدیگر دخترشان را بزرگ میکنند.
اگر Leo جان سالم به در ببرد، نامهی عذرخواهی Vincent را گرفته و به Carol تحویل میدهد. سپس در حالی که مراسم خاکسپاری Vincent برگزار میشود، با خانوادهاش شهر را ترک خواهد کرد.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران