مادام وب در موقعیت عجیبی قرار گرفته است، زیرا به احتمال زیاد، پس از ۱۵ سال سلطه فرهنگی فرنچایز دنیای سینمایی مارول، ایده نسبتا خوبی از آنچه یک فیلم مارول “خوب” را تشکیل می دهد، داریم. به طور خاص، باید ۲۰۰ میلیون دلار یا بیشتر هزینه داشته باشد و به لطف جلوه های ویژه رایانه ای مداوم و حضور افتخاری ستاره ها، اینگونه به نظر برسد.
اما هیچ یک از این موارد مادام وب را توصیف نمی کند، فیلمی مستقل از سونی که بخشی از MCU نیست، شبیه فیلم های ونوم، موربیوس و فیلم آینده کریون. این یک فیلم ابرقهرمانی استاندارد مارول نیست – شباهت های بیشتری به فیلم های ترسناکی مانند جمعه سیزدهم و مقصد نهایی دارد. این یک نکته مثبت است و در نتیجه، مادام وب در واقع چیز جدید و تازه ای را برای مخاطبان فیلم های کمیک ارائه می دهد.
اما این فقط تا حدی کافی است ؛ همانطور که این فیلم ها اغلب چنین می شوند، مادام وب در نهایت در اوجی زشت و سنگین با جلوه های ویژه گرفتار می شود که حتی برای داستان منطقی نیست و از چیزی جالب به نسخه ای ضعیف از هنجار مارول تبدیل می شود.
مادام وب داستان کاسی وب (با بازی داکوتا جانسون) را دنبال می کند، یک تکنسین فوریت های پزشکی در نیویورک که تنها قدرت او پیش بینی است – او گاهی اوقات می تواند آینده را ببیند. در ابتدا این یک شهود است که به او کمک می کند در رانندگی با آمبولانس به سطحی از مهارت برسد که در حد فیلم های سریع و خشمگین باشد. اما قدرت های او زمانی به طور کامل آشکار می شوند که او در حین کار تجربه ای نزدیک به مرگ دارد، تقریباً غرق می شود اما توسط شریک زندگی اش، بن (با بازی آدام اسکات) نجات پیدا می کند. از آنجا او شروع به دیدن تصاویری از آینده می کند، به طور معمول زمانی که کسی را که می شناسد یا خواهد شناخت، در معرض مرگ قرار می گیرد. و این دیدها او را به نجات سه دختر نوجوان سوق می دهد که قرار است توسط یک شخصیت شرور در قطار مترو به قتل برسند، کسی که اساساً شبیه مرد عنکبوتی با اندامی چاق است.
با این حال، این مرد یکی از مردان عنکبوتی شناخته شده ما نیست، اما ارتباطی با کاسی دارد. ۳۰ سال قبل، زمانی که مادر کاسی باردار بود، او در حال جستجوی عنکبوتی مرموز با خواص درمانی فوق العاده در آمازون بود. این مرد با توانایی های عنکبوتی، زیکه سیمز، به همراه مادر کاسی بود، به دنبال عنکبوت برای اهداف خودش بود و در نهایت برای به دست آوردنش به او شلیک می کند. لاس آراناس سعی می کنند از یکی از عنکبوهای قدرتمند برای نجات او استفاده کنند، اما آنها فقط موفق به نجات بچه کاسی می شوند. و زیکه با عنکبوتش فرار می کند.
از آن زمان به بعد، زیکه توسط تصاویری از مرگ خودش به دست سه زن عنکبوتی تسخیر شده است – این سه نوجوانی هستند که کاسی در مترو نجات می دهد و او باید حتی در حالی که در حال کنترل توانایی های خودش است از آنها محافظت کند. اما کاسی به هیچ وجه قدرت فیزیکی فوق بشری ندارد و این دخترها هنوز توسط هیچ عنکبوتی گزیده نشده اند. بنابراین آنها باید تنها با استفاده از هوش خود و پیش بینی های کاسی از شر این مرد-عنکبوتی شیطانی جان سالم به در ببرند.
بنیان اصلی این داستان به مادام وب همان حس و حال یک فیلم اسلشر را می دهد – صحنه های متعددی را می بینیم که زیکه به طور وحشیانه ای دختران را به قتل می رساند، قبل از اینکه فیلم زمان را به عقب برگرداند و به کاسی فرصتی برای جلوگیری از وقوع آن بدهد. این یک ساختار بسیار شبیه به “مقصد نهایی” است و به خاطر استفاده از نمادهای مرد عنکبوتی به این شکل خرابکارانه، امتیاز بالایی کسب می کند. تا زمانی که به این فرمول پایبند باشد، فیلم نسبتاً خوب است و با هنجار مارول کاملاً متفاوت است.
مادام وب برخلاف فیلمهای اکثر اوقات بیمعنی با جلوههای ویژه فراوان که استودیو مارول تولید میکند، حس یک فیلم معمولی را القا میکند. این فیلم در لوکیشنهای واقعی فیلمبرداری شده و بر خلاف رویه معمول مارول، در هر صحنه از جلوههای ویژه استفاده نشده است.
دکوتا جانسون در نقش کاسی وب، کاملا با تیپ شخصیتهای اصلی همیشگی مارول متفاوت است. او به طور قانع کنندهای یک فرد عادی به نظر میرسد که از شرایطش گیج شده است، در عین حال به اندازه کافی باهوش است که بدون نیاز به توضیح زیاد بفهمد چه خبر است.
از طرف دیگر، گروه نوجوانان با قدرتهای عنکبوتی کاسی، تمام تلاش خود را میکنند تا هر صحنهای را که در آن حضور دارند از آن خود کنند. ایزابلا مرسد، سیدنی سوئینی و سلست اوکانر ارتباط فوقالعادهای با هم دارند و به طور واضح از بازی در این نقشها لذت میبرند. حیف است که داستان دیگری با حضور این گروه ساخته نشود.
اما با وجود تمام نکات مثبتی که قبل از رسیدن به صحنه اوج فیلم – رویارویی نهایی بین این زنان و مرد-عنکبوتی که تعقیبشان میکرده – وجود داشت، سکانس پایانی به طرز باورنکردنی ضعیف است. چرا که با جلوههای ویژه بیش از حد پر شده و به کاسی قدرتهای عجیب و غریبی میدهد که منطقی نیستند و در کل کمکی نمیکنند. این فیلم از اثری که کلیشههای داستانی مارول را به چالش میکشد، به اثری تبدیل میشود که آنها را میپذیرد و به همین دلیل اوج داستان به نوعی خیانت شباهت دارد.
اگر آنها میتوانستند پایان بهتری برای فیلم رقم بزنند، نادیده گرفتن ایرادات داستانی نه چندان مهم مادام وب بسیار راحتتر میشد. برای مثال، ما تقریبا هیچ چیز درباره زندگی زیکه سیمز به جز تلاش او برای انتقام پیشگیرانه یاد نمیگیریم. این فرد یک عنکبوت جادویی را دزدیده است، به دلایلی که هرگز به آن اشاره نمیشود، از آن قدرت میگیرد و سپس در حالی که با روش نامعلومی ثروتمند میشود، طی ۳۰ سال بعد پیر نمیشود.
همچنین نکته عجیب این است که بخش مربوط به زمان حال فیلم در سال ۲۰۰۳ اتفاق میافتد و خواهر بن، پارتنر کاسی، در طول فیلم بچهدار میشود. طبیعتا تمایل طبیعی بر این است که فکر کنید او بن پارکر است و آن بچه هم پیتر است که بعدا تبدیل به مرد عنکبوتی میشود. با این حال، در فیلم هیچ تأییدی بر این موضوع وجود ندارد. هیچ ارتباط محکمی با دیگر محصولات مارول وجود ندارد، فقط همین نوع احتمالات مطرح میشود و بنابراین این مسائل به حاشیه رانده میشوند – به اندازه کافی قابل توجه که حواستان را پرت کنند، اما تا جایی که من متوجه شدم، هیچ هدفی را در این فیلم دنبال نمیکنند.
بنابراین، مادام وب در نهایت یک تجربه نسبتا سرگرم کننده و متفاوت از تجربیات همیشگی مارول به شمار میرود. اما بخشهایی که سرگرم کننده و متفاوت نیستند – عمدتا اوج و پایان فیلم – آنقدر خسته کننده هستند که تقریبا باعث میشوند نکات مثبت فیلم به چشم نیاید.
نظرات کاربران