۰

داستان بازی Prince of Persia 2008

داستان بازی Prince of Persia 2008

داستان بازی Prince of Persia 2008

داستان بازی Prince of Persia 2008

هزاران سال پیش، نبردی بین دو خدای خیر و شر یعنی «اهورامزدا» و «اهریمن» شکل می‌گیرد. در انتهای این نبرد باستانی اهورا و یارانش پیروز می‌شوند و اهریمن را شکست می‌دهند. آن‌ها اهریمن و یارانش را در داخل یک درخت زندانی می‌کنند. پس از شکست اهریمن، اهورا وظیفه دارد تا او را داخل درخت نگه دارد و اجازه ندهد تا دوباره بر جهان حاکم شود.

اهورا تا هزاران سال به ماموریت خود مشغول بوده و اهریمن و یارانش را در داخل درخت نگه می‌دارد اما کم‌‌کم از قدرت‌های او کاسته شده و برخی از نیروهای اهریمن از درخت آزاد می‌شوند.

بازی از جایی شروع می‌شود که یک جوان در صحرایی طوفانی گرفتار شده و به دنبال الاغ خود به اسم «فرح» می‌گردد. در طول جستجو، این جوان روستایی که «پرنس» نام دارد، با یک دختر جوان به اسم «الیکا» روبرو می‌شود.

الیکا در واقع شاهزاده اهورا بوده و در حال فرار کردن از دست سربازان است. الیکا با جادویی که دارد، سربازان را فراری می‌دهد و به پرنس می‌گوید که تا سالیان سال هیچ کسی چنین قدرت‌های جادویی را نداشته و حالا الیکا انتخاب شده تا صاحب این نیروی جادویی باشد.

او به پرنس می‌گوید که قصد دارد تا به یک معبد رفته و پرنس تصمیم می‌گیرد تا به او کمک کند. آن‌ها در داخل معبد، همان درختی را می‌بینند که اهریمن در داخل آن قرار دارد. در همین زمان پدر الیکا وارد معبد شده و سعی می‌کند تا درخت را قطع کند.

در واقع پدر الیکا سلطان کشور است. پس از نبردی بین پرنس و پدر الیکا، در نهایت سلطان موفق می‌شود درخت را قطع کند و نیروی اهریمنی آزاد می‌شود.

پرنس و الیکا از معبد خارج شده و مشاهده می‌کنند که تاریکی تمام دنیا را فرا گرفته است. الیکا به پرنس می‌گوید با وجود این که دنیا را تاریکی فرا گرفته اما همچنان اهریمن زندانی معبد است و برای این که بتوانند جلوی او را بگیرند باید چهار سرزمین مقدس را از آلودگی پاک کنند. در هر یک از این زمین‌های مقدس، یکی از فرماندهان اهریمن قرار دارد.

داستان بازی Prince of Persia 2008

داستان بازی Prince of Persia 2008

وظیفه پرنس و الیکا این است که به این سرزمین‌ها رفته و نیروهای اهریمن را شکست داده و زمین‌ها را از آلودگی و تاریکی پاک کنند. در طول مسیر متوجه می‌شویم که الیکا پیش از این اتفاقات مرده بود و پدر او برای زنده کردن الیکا از اهریمن کمک می‌گیرد.

در عوض پدر الیکا روح خود را به اهریمن می‌فروشد، همین موضوع سبب شد تا پدر او آلوده شده و به اهریمن کمک کند و قدرت‌های جادویی الیکا نیز پس از آن که به زندگی برگشته، به او رسیده است. پرنس و الیکا در نهایت می‌توانند چهار سرزمین مقدس را از آلودگی پاک کنند. آن‌ها به معبد بر می‌گردند تا با اهریمن مبارزه کرده و در نهایت او را دوباره به داخل درخت برگردانند اما مشاهده می‌کنند که پدر الیکا تبدیل به یک موجود شیطانی شده است.

پرنس و الیکا با او مبارزه کرده و این موجود اهریمنی را شکست می‌دهند اما اهریمن آزاد می‌شود. در این زمان متوجه می‌شویم که برای زندانی کردن اهریمن، باید الیکا جان خود را قربانی کند تا اهریمن به داخل درخت برگردد. الیکا طلسمی که باعث نابودی اهریمن می‌شود را اجرا کرده و خودش نیز می‌میرد.

پرنس بدن بی‌جان الیکا را به خارج از معبد می‌برد. در همین میان، خاطرات الیکا به ذهن پرنس آمده و او تصمیم می‌گیرد تا با اهریمن معامله کند. پرنس دوباره درخت زندگی را قطع کرده و نور حیات را وارد بدن الیکا می‌کند.

با این کار الیکا دوباره به زندگی باز می‌گردد اما اهریمن سراسر جهان را به دست می‌گیرد. در سکانس پایانی مشاهده می‌کنیم که پرنس، الیکا را بغل کرده و او زنده می‌شود اما اهریمن پشت سر آن‌ها بوده و در حال نابود کردن جهان است.

در بسته الحاقی بازی، مشاهده می‌کنیم که الیکا برای زنده شدن از دست پرنس ناراحت بوده و با او دعوا می‌کند اما پرنس می‌گوید که با کمک یکدیگر می‌توانند اهریمن را از بین ببرند. آن‌ها در طول مسیر با پدر الیکا مبارزه کرده و در نهایت او را شکست می‌دهند اما الیکا به پرنس می‌گوید که باید به تنهایی جلوی اهریمن را بگیرد و از پیش پرنس می‌رود.

در این زمان صدای اهریمن را می‌شنویم که به پرنس می‌گوید منتظر انتقام من باش.

منبع : https://t.me/GameNewNews

برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *