راز عکسهای لند اسکیپ
چه چیزهایی یک عکس را جالب می کنند؟ چه چیزی می توانیم در عکس هایمان بگنجانیم که آنها را جذاب تر کند؟
یکی از بزرگترین پیشرفت های من در عکاسی زمانی حاصل شد که قدرت عکس گرفتن از “یک چیز خاص” را به جای گرفتن دوربین خود در مناطق بزرگ از “هر چیزی” کشف کردم.
منظور من از آن چیست؟ وظیفه ما به عنوان عکاس این است که از چیزهایی که برایمان جالب است عکس بگیریم و آن علاقه را به گونه ای ثبت کنیم که برای کسانی که عکس های ما را مشاهده می کنند کاملاً واضح باشد.
اگر به دنبال چیزی هستید که عکسهایتان را برای بینندگانتان جذابتر کند، فقط و فقط روی یک موضوع خاص تمرکز کنید!
درج درست یک موضوع خاص مهم ترین عنصر هر عکس است.
حتی اگر هیچ چیز واضحی وجود ندارد، تصمیم بگیرید که جالب ترین عنصر در مکان شما چیست و آن را به عنوان موضوع خود انتخاب کنید. لازم نیست بر فریم تسلط داشته باشد ،میتواند یک پیشزمینه جالب، کوهها در دوردست، آسمان شگفتانگیز، صخرههای جالب، یا یک اسکله، قایق یا درختی تنها باشد. یافتن و نمایش سوژه سریعترین راه برای ایجاد عکسهای جالب تر است.
گنجاندن سوژهها در عکسهایتان نه تنها آنها را جذاب تر میکند، بلکه داشتن سوژه، داستانگویی و ترکیببندی را آسانتر میکند.
موضوع = داستان و درام
مانند یک فیلم بدون شخصیت اصلی، عکس های بدون سوژه اغلب برای تاثیرگذاری باید تلاش زیادی کنند.
عکاسان خبری در مورد گنجاندن سوژهای برای کمک به بیان داستانهایشان از بهترینها هستند. این موضوع واقعا برای عکاسان طبیعی و منظره ای تفاوتی ندارد، در ساده ترین شکل آن، وظیفه ما این است که داستان های قانع کننده ای را فقط با استفاده از خود عکس، بدون کلمات بیان کنیم. اگر بتوانید داستانهای جذابی را بدون هیچ روایتی تعریف کنید، در راه ایجاد یک عکاسی قدرتمند با تاثیر بالا قدم برداشته اید.
البته می توانید از کلمات نیز استفاده کنید، اما در ساده ترین شکل، عکس شما باید بتواند داستان خود را بدون کمک کلمات بیان کند.
گنجاندن یک موضوع، داستان سرایی را بسیار آسان می کند. صرف نظر از اینکه سوژه یک صخره، درخت، کلبه یا انسان باشد، شما اکنون یک شی برای گفتن داستان یا چشم اندازی برای روایت داستان خود دارید.
گنجاندن یک سوژه به اضافه کردن احساسات و خلق و خوی به عکسهای شما کمک میکند. یک بار دیگر، حتی اگر موضوعی که انتخاب میکنید یک شی بیجان باشد، باز هم بینندگان شما با تصور کردن خود در موقعیت سوژه اصلی، احتمالاً با آن تصویر ارتباط برقرار میکنند.
اگر این اسکله در تصویر زیر احساسات انسانی داشته باشد، می توانید تصور کنید که چه حسی ممکن است داشته باشد؟
آیا احساس تنهایی و انزوا و یا حتی افسردگی دارید؟
موضوع و ترکیب
همانطور که قبلاً اشاره شد، انتخاب شامل یک موضوع اصلی، اغلب انتخاب ترکیب شما را بسیار آسان تر می کند.
دوباره، بیایید از عکس بالا به عنوان مثال استفاده کنیم. هنگامی که در مورد موضوع عکاسی تصمیم گرفتید، فقط باید تصمیم بگیرید که تکه های پازل در کجا به بهترین شکل به نظر می رسند. در این مثال، من چند انتخاب داشتم.
اولی: آیا میخواستم اسکله (خطوط پیشرو) مستقیماً در مرکز حرکت کند؟ پاسخ من برای اسکله ها یا جاده ها تقریبا همیشه بله است!
دوم: حالا که میدانم اسکله را در مرکز میخواهم، میخواهم سوژه را کجا قرار دهم؟ باز هم، من واقعاً فقط چند انتخاب دارم: پایین، وسط یا یک سوم بالا. دوباره، در آن روز، احساس کردم وسط بهترین ترکیب است. در زیر برخی دیگر از گزینههای آورده شده است ، من فکر میکنم شما هم موافقید که ترکیب بالا بهترین است.
موضوع و سادگی
مشکل نداشتن موضوع این است که من اغلب سعی می کنم جزئیات زیادی را وارد عکس کنم و در نهایت با یک عکس درهم، گیج کننده و یک داستان عجیب کار را تمام می کنم. با تمرکز بر روی یک موضوع، میتوانم تمام جزئیاتی را که مستقیماً به بیان آن داستان کمک نمیکنند کنار بگذارم و در نهایت عکسی بسیار سادهتر و قویتر به دست میآورم. تقریباً همیشه، کمتر کردن هرچیزی در عکاسی بهتر است.
نتیجه
با گنجاندن یک موضوع اصلی در عکسهای خود، متوجه میشوید که شروع به گرفتن عکسهای سادهتر، قویتر و احساسیتر با ترکیببندی عالی میکنید.
منبع: picturecorrect
نظرات کاربران