۰

معرفی آرفاروزن آخرین پادشاه نومه نور

معرفی آرفاروزن آخرین پادشاه نومه نور

آرفاروزن

آرفاروزن به معنی «طلا» می‌باشد. اسم کوئنیایی او که در طومار پادشاهان نوشته شده‌است «تار-کالیون» (‎Tar-Calion ‏) می‌باشد به معنی «نور»( ‎Ar-Pharazôn ‏) بیست و پنجمین فرمانروای نومه‌نور. آر-فارازون در سال ۳۱۱۸ دوران دوم بدنیا آمد. پدرش گیمیل‌خاد پسر کوچکتر آر-گیمیل‌زور بیست و سومین پادشاه نومه‌نور بود.
مردمان نومه‌نور روزبه‌روز با افزایش طمعشان نسبت به نامیرا شدن از والار و الف‌ها فاصله می‌گرفتند. در زمان پادشاهی آر-گیمیل‌زور ورود الف‌ها به نومه‌نور ممنوع شد و یاورانِ‌الف‌ که هنوز با آنها ارتباط داشتند مجازات شدند. پسر بزرگتر آر-گیمیل‌زور، تار-پلانتیر، جانشین وی شد کسی که تلاش کرد روابط با الف‌ها و والار را از سر بگیرد و بهبود بخشد ولی دیگر خیلی دیر بود. گیمیل‌خاد، برگزیده پدرش، به اذیت و آزار یاورانِ‌الف در هنگام پادشاهی برادرش ادامه داد.

فارازون مردی قوی و خوش‌چهره بود. او همچنین مغرور و خودسر بود و آرزوی قدرت و ثروت بیشتری را داشت. او به فرماندهٔ بزرگی مبدل شد و جنگ‌های زیادی بر سرگرفتن قلمرو بیشتر برای نومه‌نور با مردمان سرزمین میانهانجام می‌داد و ثروت زیادی برای خود فراهم کرد. بعد از مرگ گیمیل‌خاد در ۳۲۴۳ فارازون به نومه‌نور بازگشت و رهبر آن سری افرادی شد که بر ضد تار-پلانتیر و یاورانِ‌الف بودند.
تار-پلانتیر در سال ۳۲۵۵ درگذشت. تنها فرزند او دخترش میریل بود کسی که باید بر اساس قوانین جانشینی ملکه فرمانروای نومه‌نور می‌شد. ولی فارازون او را به ازدواج با خود مجبور کرد –در حالی که ازدواج با پسر عمو ممنوع بود – و چوگان پادشاهی را غصب کرد. و خود را به عنوان آر-فارازون بیست و پنجمین فرمانروای نومه‌نور معرفی کرد.

آرفاروزن

آر-فاروزن قدرتمندترین فرمانروای تاریخ نومه‌نور بود. او گسترش قلمروهای نومه‌نور در سرزمین میانه را در سر داشت. ولی هنگامی که فارازون از سرزمین میانه به نومه‌نور بازگشت، سائورون بر قلمروهای نومه‌نور تخطی کرد و خود را به عنوان پادشاه انسان‌ها نامید. سائورون به خاطر نقشی که نومه‌نوری‌ها در جنگ الف‌ها و سائورون انجام دادند و باعث شکست او شدند از آنها نفرت داشت و می‌خواست آنها را از سرزمین میانه بیرون کند.
آر-فاروزن در سال ۳۲۶۱ ناوگانی به مقصد سرزمین میانه فراهم ساخت تا سائورون را مطیع خود سازد. او نمی‌خواست که هیچ فرمانروایی قدرتمندتر از او وجود داشته باشد و می‌خواست که لقب پادشاه انسان‌ها را از آن خود کند. ناوگان او در اومبار واقع در ساحل هاراد لنگر انداخت. ساکنان آنجا قبل از اینکه نیروهای آر-فارازون و خادمان سائورون جنگ با هم‌دیگر را رد کنند آنجا را ترک کردند.
آر-فارازون تقاضا کرد سائورون دست بسته خود را تحویل دهد و سائورون نیز قبول کرد. سائورون متوجه شد که با نیروهایش نمی‌تواند بر نومه‌نوریان پیروز شود پس تصمیم گرفت آن‌ها را از درون نابود کند. در سال ۳۲۶۲ آر-فارازون سائورون را به عنوان زندانی به نومه‌نور برد.
ولـــی در عرض سه سال سائورون به معتمدترین مشاور آر-فارازون تبدیل شد. سائورون برای بدست آوردن اعتماد فارازون از حیله و تملق استفاده می‌کرد و علومی پنهانی که برای انسان‌ها ناشناخته بود به آن‌ها آموخت. او -آرفارازون را ترغیب می‌کرد که جهان برای توست تا بر آن حکمروایی کنی و مورگوت، ارباب تاریکی‌ها، به او در رسیدن به قدرت و ثروت کمک می‌کند. سائورون ادعا کرد که ارو( ایلوواتار) وجود ندارد و فقط ساخته والار است برای اینکه انسان‌ها را مجبور به اطاعت از خود کنند و آر-فارازون را متقاعد کرد که به جای ارو، مورگوت را بپرستد.
یاورانِ‌الف آموزش‌های سائورون را رد کردند. رهبر آن‌ها آماندیل دوست آر-فارازون در دوران جوانی بود. آر-فاروزن آماندیل را یکی از مشاوران خود کرده بود ولی در این‌موقع او را از سمتش برکنار کرد.

سائورون به او اصرار کرد که نیملوت، درخت سفید را که هدیهٔ الف‌ها به مردمان نومه‌نور بود، از بین ببرد. ولی آر-فارازون علاقه‌ای به انجام این کار نداشت زیرا پیش‌گویی تار-پلانتیر مبنی بر این که وقتی درخت سفید بمیرد سلسلهٔ شاهان نیز تمام می‌شود، را در گوش داشت. ولی بعد از دزدیده شدن میوهٔ درخت توسط دزدی با چهرهٔ پوشیده شده (نوهٔ آماندیل، ایزیلدور) آر-فارازون درخت را قطع کرد

معرفی آرفاروزن آخرین پادشاه نومه نور

آرفاروزن

معرفی آرفاروزن آخرین پادشاه نومه نور

‌آرفارازون در سال ۳۳۱۰ شروع به ساخت تجهیزات و جنگ‌افزارهای بزرگی کرد. نشانه‌های اخطار والار به شکل طوفان، رعد و برق، زمین لرزه و دودی برآمده از منلتارما پدید آمدند ولی آر-فارازون به آنها توجه‌ای نداشت. در سال ۳۳۱۹ عقاب‌های بزرگ که از سرزمین‌های نامیرا آمده بودند بر فراز نومه‌نور پرواز کردند و آخرین اخطار را دادند. در جواب آنها، آر-فارازون سوار کشتی خود آلکارونداس شد و به کشتی‌های جنگی و دیگر جنگ‌افزارهایش دستور حرکت به سمت غرب را داد.

ارو آن یکتا امر به باز شدن دریا کرد و دریا کل نیروی عظیم آر-فارازون را در خود بلعید و جزیرهٔ نومه‌نور به زیر آب رفت. یاورانِ‌الف به رهبری پسر آماندیل الندیل به سرزمین میانه فرار کردند و قلمروهای گاندور و آرنور را بنیاد نهادند. سرزمین‌های نامیرا از جهان جدا شدند طوری که دیگر هیچ انسانی نمی‌تواند به آنجا برسد.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *