داستان بازی Far Cry 4 | فار کرای ۴
داستان بازی Far Cry 4
پس از مردن Ishwari که مادر پسر خود یعنی Ajay Ghale بود، پسرش تصمیم گرفت به وطن خود یعنی Kyrat برگردد. هدف او برای بازگشت به کشور Kyrat، پیش بردن آرزو های مادرش و ریختن خاکستر او در مکانی با عنوان Lakshmana می باشد. اما در مسیر بازگشت به وطن خود، با یک اتوبوس مسافر بری، ناگهان افراد داخل اتوبوس، توسط Royal Army مورد حمله قرارگرفتند و متاسفانه Ajay Ghale، توسط Pagan Min به زندان برده شد!
پس از اینکه، راه خود را از طریق عمارت Pagan پیدا کرد، Ajay موفق شد با کمک Sabal از آنجا فرارکند. Sabal یکی از فرمانده های Golden Path می باشد که توسط پدر Ajay تاسیس شده بود، در بازی Far Cry 4، در واقع Golden Path ها یک گروه شورشی می باشند!. Ajay کشور خود را نمی توانست ترک کند چرا که Royal Army ها، کنترل کشور را در دست گرفته بودند مخصوصا فرودگاه ها و مرزهای کشور. در نهایت اگر Ajay قصد فرار داشت در دام می افتاد.
بیست سال پس از آنکه، Ishwari و پسرش Ajay، از کشور Kyrat فرارکرده بودند، تعداد شورشیان کم شده بود، به همین دلیل با کمک Golden Path ها به جنگ می پرداختند. ناگفته نماند که نام پدر Ajay در واقع Mohan Ghale می باشد. Ajay یک سمبل و فرد محترم برای Golden Path ها (شورشیان) َشد. برنامه اصلی Ajay برای نابودی Pagan، در واقع به قتل رساند فرمانده های سه منطقه مهم او بود!. نام این فرمانده ها عبارت اند از: Paul De Pleur ، کسی که مسول تولید مواده مخدر (تریاک) و همچنین مسول اجرای اتاق های شکنجه Pagan می باشد.
او شکارهای غیرقانونی در دنیای Open World بازی Far Cary 4 انجام می دهد و ناگفته نماند که فرمانده Noore Najjar به دلیل دزدیدن خانواده خویش توسط ریس خود یعنی Pagan، قربانی ظلم های او شده بود!. Yuma Lau، سومین فرمانده Pagan است.
Amita، یکی دیگر از شخصیت های زن داخل بازی است، کسی که بیشتر وقت خود را برای پیشرفت Golden Path ها می گذراند. ناگفته نماند که او یکی از بهترین فرمانده های گروه شورشیان می باشد.
دو لیدر وفاداره گروه شورشیان یعنی Amita و Sabal، برای Ajay وظیفه ایی مشخص می کنند، آن وظیفه مقابله با یکی از فرمانده های Pagan که Noore نام دارد است. در نهایت Noore در مبارزه با Ajay کشته می شود. گروه شورشیان به عنوان کسانی که امنیت استان های جنوبی کشور Kyrat’s را برقرار کردند شناخته شدند. Ajay توسط یک شخصیت که هویت کامل او مشخص نبود مورد تماس قرارگرفت، آن شخصیت Willis Huntley می باشد، یک مامور CIA که پیشنهاد های هوشمندانه ایی برای شورشیان در مقابل کشتن معاونان Yuma (یکی از فرمانده های Paga) داشت.
پس از آنکه Ajay، تعداد بسیار زیادی از افراد Yuma را کشت، Willis Huntley اقرار می کند که مامور مخفی CIA بوده است و به هیچ عنوان Pagan را ملاقات نکرده است!. در نهایت Willis Huntley به Ajay خیانت می کند!. اما در این میان Pagan همچنان به مناطق شمالی Kyrat برای نابود کردن گروه شورشیان فشار وارد می کند.
Ajay، در زندان های Yuma که در کوه ها ساخته شده اند گیر می کند، اما در نهایت او موفق می شود از آنجا فرارکند. در ادامه، Ajay متوجه می شود که Yuma آرام آرام، از ریس خود یعنی Paga نفرت پیدا می کند. دلیل نفرت او، علاقه بسیار شدید Paga به مادر مرحوم Ajay در گذشته می باشد!. گروه شورشیان به نواحی شمالی Kyrat فشار وارد می کنند، در این هنگام که Ajay سعی می کند با گروهی دیگر از شورشیان ارتباط برقرار کند، Paga مطلع می شود که فرمانده او یعنی Yuma قصد توطئه و خیانت به وی را دارد!.
بین دو فرمانده Amita و Sabal اختلاف هایی به وجود آمده بود که شدت گرفت!، در این میان، Ajay مجبور شد یک تصمیم نهایی بگیرد که چه کسی گروه Golden Path را فرماندهی می کند؟. در نهایت این تنش و اختلاف ها موجب جنگ داخلی خواهد شد و Ajay می تواند آن ها را بکشد و یا به آن ها دستور بدهد که گروه را ترک کنند. در نهایت Golden Path تحت نظارت یک فرمانده می شود و Ajay به گروه Golden Path کمک می کند تا به قلعه Pagan حمله کنند.
تصمیم نهایی در قالب دو پیشنهاد می باشد. پیشنهاد اولی که Pagan مطرح کرد: به Ajay می گوید که به من شلیک کن!. پیشنهاد دومی که Pagan مطرح کرد: به من گوش بده!. اگر در این هنگام Ajay به Pagan شلیک کند، بازی بطور کامل تمام خواهد شد. اگر Ajay به Pagan گوش بدهد، Pagan یک راز بسیار مهم را فاش می کند و آن این هست که پدر Ajay، مادر او یعنی Ishwari را در روز های اول تاسیس گروه Golden Path برای جاسوسی، نزد Pagan فرستاده بود.
داستان بازی Far Cry 4
حال در اینجا داستان جالب خواهد شد!. Pagan که از نیت اصلی Ishwari یعنی همان جاسوسی خبری نداشت، عاشق او می شود!، البته Ishwari در طول گذشته زمان اندکی علاقه به PAGAN پیدا می کند!. نتیجه این عشق و علاقه به دنیا آمدن یک دختر با اسم Lakshmana است، همان مکانی که در پاراگراف اول داستان ذکر کرده بودیم که Ajay قصد داشت برود و خاکستر مادر خود را آنجا بریزد، درحالی که اصلا خبر نداشت عنوان آن مکان، نام خواهر خود می باشد!.
اما متاسفانه یک اتفاق بسیار بد برای Ishwari رخ می دهد!. پدر Ajay یعنی همان Mohan Ghale، دختر Ishwari که در واقع دختر Pagan هم به حساب می آمد را کشت. دلیل کشتن دخترکی که چندین سال بیش نداشت، خیانت مادر وی به Mohan Ghale می باشد (به جای جاسوسی کردن، عاشق Pagan شد).
Ishwari حس انتقام پیداکرد و همسر قبلی خود یعنی Mohan Ghale را قبل از ترک کردن کشور خود کشت! در زمان کشتن Mohan Ghale، او کودکی داشت که سن او کم تر از هفت سال بود، آن کودک Ajay بود!. Pagan پس از گفتگویی که با Ajay داشت، مکان آرامگاه Lakshmana را به او نشان داد. در این هنگام Ajay، خاکستر مادر خود را که در اول داستان قصد داشت در محلی با عنوان Lakshmana بریزد، در آرامگاه وی پس از متوجه شدن ماجرا ریخت.
Pagan، یک بالگرد برای خود تهیه کرد و با رفتاری مسالمت آمیز، کشور را ترک نمود. در این هنگام که Pagan داخل بالگرد در راه ترک کردن کشور هست، Ajay می تواند انتخاب کند که به بالگرد شلیک کند. پس از انتخاب کردن این مورد، بالگرد در کشور Kyrat سقوط می کند و جسم Pagan نزدیک بالگرد می باشد. Ajay پس از بررسی جسد Pagan، یک قلم طلایی پیدا خواهد کرد که قیمت آن نزدیک ۳۰۰,۰۰۰ روپیه می باشد به همراه یک کتیبه که بر روی آن نوشته شده است: “دوستت دارم عشق من، Ishwari”. بعد از کشته شدن Pagan، گروه شورشیان یعنی همان Golden Path، کنترل کامل کشور Kyrat را در دست می گیرند.
حال در اینجا ما دو فرمانده در گروه شورشیان داشتیم. اگر Amita فرماندهی اصلی را برعهده بگیرد، تمام بچه ها را در قالب سرباز آموزش خواهد داد تا با بقایای گروه Royal Army مبارزه کنند و در نهایت Amita دلیرانه کشته می شود و خواهرش یعنی Bhadra راه او را ادامه می دهد. اما اگر Sabal، فرماندهی اصلی را برعهده بگیرد، تمام افراد Amita را به قتل می رساند و خواهر او Bhadra را، به منطقه Tarun Matara تبعید می کند. حال برای انتخاب این دو فرمانده، Ajay یک اسلحه در دست دارد که باید یکی از آن ها را به قتل برساند، حال که داستان کلی را متوجه شدیم، مطلع هستیم که کدام فرمانده را انتخاب کنیم!
منبع : https://t.me/GameNewNews
نظرات کاربران