۰

بهترین دیالوگ های فیلم هابیت

بهترین دیالوگ های فیلم هابیت

گالادریل: «

چرا آن هابیت ؟!

گندالف : نمیدونم! سارومان معتقد است که تنها قدرت زیاد می تواند جلوی اهریمن را بگیرد، ولی این چیزی نیست که من بهش رسیدم،

 من پی بردم که این چیز های کوچک… و کردار روزانه ی افراد عادی است… که تاریکی را مهار می کند.

 کارهایی ساده، از روی مهربانی و عشق، چرا بیلبو بگینز! خب شاید به خاطر اینکه من می ترسم و اون بهم شجاعت میده.

گندالف: «شجاعت واقعی این نیست که زندگی رو بگیری، بلکه اینه که زندگی رو ببخشی.»

بيلبو: « روز خوش!

گندالف: منظورت چيه؟ منظورت اينه كه روز خوشی برام آرزو ميكنی؟

 يا اينكه امروز روز خوشيه، چه من دلم بخواد و چه نخواد؟

 يا شايد منظورت اينكه بگی در اين روز خاص، احساس خوشی داری؟

 يا اينكه روزيه كه ميشه در اون خوش بود؟

بيلبو: فكر كنم همه شون با هم!

تورین : «من هر کدوم از این دروفهارو به سپاهی از تپه های اهنین ترجیح میدم.

چون وقتی انهارو فراخواندم به یاریم شتافتند.

وفاداری…شرافت… و قلبی راضی.

بیشتر از این چه میخواهم؟

گندالف: «دنیا که در کتاب ها و نقشه ها نیست. دنیا اون بیرونه.»

دیالوگ های فیلم هابیت

دیالوگ های فیلم هابیت

تورین: «می تونم بپرسم کجا رفته بودی؟!

گندالف : رفتم یه نگاهی به جلو بندازم.

تورین : چی شد که برگشتی؟!

گندالف : پشت سرم رو نگاه کردم.»

بیلبو: «مطمئنماین داستان ها رو از خودت در آوردی.

گندالف: خب هر داستان خوبی، لایق شاخ و برگ دادنه..»

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *