۰

نقد فیلم Gone Girl دختر از دست رفته

نقد فیلم Gone Girl دختر از دست رفته

نقد فیلم Gone Girl

نقد فیلم Gone Girl دختر از دست رفته

دیوید فینچر بعد از اینکه فیلم قبلی خود یعنی دختری با تتوی اژدها، آنچنان که باید نتوانست در گیشه موفق باشد(البته که فیلم ۲۳۰ میلیون دلار در سطح جهان فروش داشت اما نسبت به بودجه ی بالای آن رقم ناچیزی بود ولی فیلم توسط تمامی منتقدین جهان ستایش شد اما فیلمی عامیانه و مناسب گیشه نبود)، نیازمند این بود که دوباره خود را در گیشه ها ثابت کند. این بار او با بودجه ای کمتر از ۵۵ میلیون دلار به دنبال تکرار موفقیت خود در ساخت فیلم شبکه اجتماعی بود که توانسته بود هم فروش بالای گیشه ها را به دست بیاورد و هم مورد ستایش بزرگان دنیای کارگردانی و منتقدین قرار بگیرد. فینچر بر سر ساخت فیلم باشگاه مشت زنی به خوبی ثابت کرده بود که در ساختن فیلم های سینمایی اقتباس شده از رُمان ها مهارت بالایی دارد و ساختن فیلمی بر اساس کتابی که زمان زیادی از چاپ آن نگذشته و دید تازه و جنجالی دارد و هیچ فیلمی بر اساس آن ساخته نشده باعث می شد تا نوید یک فیلم موفق از نظر فروش را بدهد.

نقد فیلم Gone Girl

اصلی ترین مشکل فیلم، فیلنامه ی آن است که به دلیل اصرار نویسنده ی رُمان جیلیان فلین توسط خود او نوشته شده است. همگی از تفاوت های فیلمنامه و یک کتاب داستانی آگاه هستیم و همین باعث شده که در بعضی نقاط فیلم، اثر فینچر بیش از حد به داستان وفادار باشد که در دقایق پایانی فیلم باعث ایجاد بی حوصلگی و کشش بی دلیل فیلم شود و مانند بسیاری از درام های روانشناختی لحظات متعددی از فیلم قابل پیش بینی باشد و اگر فینچر با قدرت فوق العاده ی خود در تلنگر زدن و ایجاد حس هیجان در مخاطب تلاش نمی کرد، فیلم می توانست به درامی حوصله سر بر تبدیل شود. جدا از آن رُمان در بعضی نقاط آن تبدیل به اثری کلیشه ای برای دفاع از حقوق زن ها شده که با پافشاری فینچر بخش های زیادی از آن در فیلنامه تغییر کرد و اثر تبدیل به فیلمی فرا جنسیتی شد تا هم فروش بالاتری داشته باشد و باعث ایجاد گارد از طرف مردها نشود و هم مانند سریال ها و فیلم های نتفلیکس در برابر به اصطلاح حمایت از اقلیت ها سر خم نکرده باشد.

نقد فیلم Gone Girl

در این فیلم نیز کار عوامل پشت صحنه فوق العاده حرفه ای است. فیلم برداری توسط جِف کِرونِنْوِت انجام شده و او به خوبی توانسته این شهر نزدیک به فروپاشی و ورشکستگی را به تصویر بکشد، البته که طراحی تولید بی نقص و استاندارد دانِلد گِرَم بِرت و ترکیب آن با فیلم برداری باعث ساختن فضایی سرد، بی روح و خشن شده که در اصل امضای فضای فیلم های فینچر است. موسیقی متن فیلم،از نوع الکترونیک و غمگین است که ساخت آن را تِرِنت رِزنِر و اَتیکِس راس عهده دار هستند که با کار کارگردان در هماهنگی کامل قرار دارد و آن ها با اضافه کردن ریتم های سنتی و اُرکِسترال حس تنش زیادی به فضای فیلم افزوده اند. در عین تعجب اینبار فینچر به جای کار کردن با اَنگِس وال تدوینگر همیشگی خود که برای تدوین فیلم های دختری با تتوی اژدها و شبکه اجتماعی برنده ی جایزه ی اسکار شده بود، همکاری نکرد و به سراغ کِرک بَکستِر رفته و او هم تا جایی که توانسته فیلم را بریده تا از حوصله بر شدن آن جلوگیری کند که آنچنان در این اَمر موفق نبوده اما در بعضی نقاط فیلم اجازه داده تا برخی نماها نفس زندگی واقعی را به کالبد فیلم بدمند. محو کردن ها و ظاهر شدن های ناگهانی به صحنه های خشن فیلم باعث ایجاد جلوه ای قوی و اثری توهم زا افزوده است.

نقد فیلم Gone Girl

نقد فیلم Gone Girl

کارگردانی فینچر در این اثر در پخته ترین حالت خود قرار دارد‌. در تمامی صحنه ها با ظرافت تمام بیننده را گُمراه می کند(کاری که در آن یَد طولایی دارد)، و همانند فیلم دیگر خود زودیاک از نقش رسانه در گمراه کردن عوام صحبت می کند و نشان می دهد که رسانه چگونه ترسی دروغین را به جامعه تزریق می کند و همانند فیلم دیگر خود شبکه ی اجتماعی چنان از زمان های موازی استفاده می کند تا درک حقیقت پیچیده تر و سخت تر شود و همانند باشگاه مشت زنی از ما سوالی اساسی می کند که ما چه می بینیم و از دید چه کسی در حال تماشا هستیم تا ما را نسبت به دنیای اطراف فیلم دچار شَک و تَردید کند. ترکیب همه ی این مهارتهای در طی سالها باعث شده تا کارگردانی دیوید فینچر هیچ جایی برای ایراد گرفتن باقی نگذارد.
بِن اَفلک همیشه برای چهره ی سرد و رباتی خود مورد انتقاد قرار می گیرد و بسیاری از منتقدین تا قبل از این فیلم معتقد بودند که او در نشان دادن چهره ای انسانی ناتوان است اما او با بازی استادانه ی خود به خوبی توانست نقش شوهری درمانده و افسرده را به تصویر بکشد که تحسین همگان را برانگیخت و روساموند پایک بازیگر انگلیسی زبان نیز به خوبی توانست نقش زنی خسته و درمانده از زندگی زناشویی در محیطی خشن را که روح و جسم زنان را خُرد می کند به تصویر بکشد اما لهجه ی انگلیسی او و ناتوانی این بازیگر در تغییر آن باعث شده که با توجه به نقش او در فیلم کمی از باور پذیری نقش کم شود. دیگر بازیگران فیلم همانند دیگر اثرهای فینچر با آنکه آنچنان شناخته شده نیستد به خوبی از پس نقش های خود برآمدند و این نشان از قدرت فینچر در گرفتن بازی صد در صدی و باور پذیر از تیم بازیگری است .

نقد فیلم Gone Girl

این فیلم یکی از خاص ترین و بهترین فیلم های درام و روان شناختی است که توانسته به دور از کلیشه های جنسیتی هالیوود با بودجه ای بسیار پایین (نزدیک به ۵۱ میلیون دلار) به فروش بالای ۳۶۰ میلیون دلار برسد و پر فروش ترین فیلم فینچر شود؛ در عینِ حال مورد تحسین منتقدین قرار گرفت و صرفا فیلمی آکادمیک و به اصطلاح اُسکاری نباشد و بتواند نظر عموم را نیز به خود جلب کند.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *