۱۰ بازی بزرگ جهان باز با بهترین دنیا سازی در تمام دوران
بازیهای ویدیویی اولیه، بهویژه آنهایی که در بازیهای آرکید حضور داشتند، نگران شخصیتهای پیچیده یا جهانهای غوطهور نبودند. بازیکنان به خوردن گلوله ها با Pac-Man و پریدن از روی بشکه ها در Donkey Kong رضایت داشتند. بازیهای مدرن کاملاً از این تغییر کردهاند، و در حالی که برخی از عناوین سبک آرکید هنوز ساخته میشوند، توسعهدهندگان اغلب میخواهند جهانهای عظیمی برای بازیکنان بسازند تا در آن غوطهور شوند. بهویژه یک ژانر، ژانر جهان باز، بازیهایی با این مفهوم را توسعه میدهد. ذهن
در سالهای اخیر، بازیهای جهان باز به یکی از تاثیرگذارترین بازیهای بازار تبدیل شدهاند و بازیکنان به دنیایی که در این عناوین موجود است وابسته شدهاند. فرنچایز Assassin’s Creed با Assassin’s Creed II پیشگام این ژانر بود، در حالی که بازی های اخیر مانند Yakuza Kiwami 2 و Final Fantasy VII Rebirth آن را کامل کردند. این عناوین ممکن است همگی گیم پلی فوق العاده ای داشته باشند که با سکانس های اکشن پر جنب و جوش پر شده است، اما شاید بهترین جنبه های آنها در دنیای شگفت انگیزشان باشد.
۱۰_بازی Fallout 4 زندگی را در یک زمین بایر پسا آخرالزمانی تنفس می کند
عنوان Fallout 4 برای یک بازی در مورد یک سرزمین بایر پسا آخرالزمانی، به طرز شگفت انگیزی مملو از زندگی است که به سطح خارق العاده این عنوان از جهان سازی همهجانبه می افزاید. هر یک از بازیهای سری Fallout کار خارقالعادهای انجام میدهند تا دنیای خود را با مکانهای جذاب و NPCهای سرگرمکننده احساس کنند. Fallout 4 بهترین کار را انجام می دهد، زیرا روایت و شخصیت های آن کاملاً از مناظر متروک بازی خارج می شوند.
در طول زمان اجرای گسترده بازی، بازیکنان از دنیای پر جنب و جوش شگفتآوری عبور میکنند و با گروههای مختلف بازمانده تعامل دارند. این گروهها بهترین بخش جهانسازی بازی هستند، زیرا نه تنها به داستان اضافه میکنند، بلکه به بازیکن برای اعمالشان هدف میدهند. در حالی که سایر بازیهای آخرالزمانی صمیمانهتر بودهاند، اما هیچکدام از آنها شمع واقعیگرایی و حس علمی تخیلی شگفتانگیز Fallout 4 را ندارند.
۹_ بازی Persona 5 به نوعی دنیای انیمیشن خود را باورپذیر می کند
با افزایش تقاضا برای بازیهای الهامگرفته از انیمه، پیدا کردن عناوینی که در باورپذیر کردن شخصیتها و دنیای خود و همچنین روایت جذابی عالی باشند، دشوار است. خوشبختانه برای طرفداران این ژانر، فرنچایز Persona هرگز این مشکل را نداشته است، زیرا یکی از محبوب ترین فرنچایزهای JRPG در تمام دوران است. در حالی که طرفداران به سرعت به Persona 3 به عنوان اوج این سری نگاه می کنند، Persona 5 با اختلاف بهترین جهان سازی را در این سری دارد.
Persona 5 ترکیبی خارقالعاده از انیمه و درام پلیسی است و سازندگان کار خارقالعادهای انجام دادند تا این عناصر را با هم در دنیایی خارقالعاده طراحی کنند. دنیا پر از فعالیتهای جانبی است که باعث میشود دنیا بیشتر از بسیاری دیگر از بازیهای جهان باز احساس زندگی کند. علاوه بر این، هر یک از آنتاگونیست های بازی و تعامل آنها با فانتوم Thieves به پیشبرد داستان کمک می کند و به بازیکن انگیزه می دهد تا رمز و راز بازی را کشف کند. بسیاری از بازیهای انیمه با غوطهور شدن و تجربههای بینظیر خود را از دست میدهند، اما Persona 5 نمونهای عالی از یک بازی انیمه است که جهانسازی و داستانگویی را کامل میکند.
۸_ بازی Assassin’s Creed II پیشگام ژانر Open-World بود
برخی از فرنچایزهای بازی در طول سال ها مترادف با ژانرهای مربوط به خود شده اند تا جایی که به عنوان پیشگامان بازی شناخته می شوند. از Super Mario Bros گرفته تا Halo، بسیاری از نامهای نمادین روندهای بازی را به جایی که امروز هستند هدایت کردهاند. یک فرنچایز مخصوصاً این کار را برای ژانر جهان باز انجام داد، اما تا قسمت دوم آن مورد توجه طرفداران قرار نگرفت.
Assassin’s Creed II ممکن است از نظر چرخه گیم پلی خود به خوبی پیر نشده باشد، اما جهان سازی آن بهترین چیزی است که این فرنچایز ارائه می دهد. از ترسیم واقع گرایانه زندگی ایتالیایی دوره رنسانس گرفته تا شخصیت های دوست داشتنی آن، هر اینچ از Assassin’s Creed II سرشار از زندگی است. علاوه بر این، داستان آن نیز کاملاً با دنیای فرنچایز مطابقت دارد، زیرا به تنظیم لحن برای ورودیهای بعدی کمک میکند. مجموعههای خیرهکننده و یکی از نمادینترین سرنخهای بازی (Ezio Auditore da Firenze) به جهانسازی Assassin’s Creed II کمک کرده است تا در آزمون زمان مقاومت کند.
۷_ بازی Fable بهترین تصویر از فانتزی قرون وسطی است
در سالهای اخیر، بسیاری از تجربههای بازی با مضمون قرون وسطی Soulslikes بودهاند که جذابیت آنها را برای گیمرهایی که بیشترین سرمایهگذاری را دارند محدود میکند. در حالی که بازیهای RPG رومیزی هنوز راه خوبی برای کشف این ژانر هستند، یکی از عنوانهای اوایل دهه ۲۰۰۰، داستانسرایی فانتزی قرون وسطایی را قبل از اینکه Soulslikes برای اولین بار بهعنوان یک ژانر شروع کند، کامل کرد.
با زی Fable یکی از محبوب ترین سری های اکشن RPG است که مایکروسافت تا به حال منتشر کرده است و دلیل خوبی هم دارد. تعداد کمی از بازیها به یک بازیکن اجازه میدهند که به اندازه Fable روی جهان تأثیر بگذارد، به جز سری Grand Theft Auto. هر تعامل بین بازیکن و هر NPC تأثیر بسیار زیادی بر روایت دارد. علاوه بر این، هر ذره از دنیای فابل مملو از فضای سبز سرسبز و معماری مناسب دوره است که باعث می شود دنیای آن حتی باورپذیرتر شود. بسیاری از بازیها در دوران مدرن سعی کردهاند ژانر قرون وسطایی را کامل کنند، اما تعداد کمی از آنها به سطح عظیم جزئیات و جهانسازی موجود در Fable نزدیک شدهاند.
۶_ بازی Myst فرمول پازل را با مناظر جذاب و وهم انگیز کامل می کند
سبک بازی پازل به سختی کامل می شود و حتی تولید آن سخت تر است، زیرا اکثر بازی ها در دوران مدرن از تعداد متفاوتی از پازل ها استفاده می کنند تا یا طول بازی را افزایش دهند یا به بازیکنان اجازه کاوش را بدهند. علاوه بر این، بازیهای پازل معمولاً بر ساختن یک جهان تمرکز نمیکنند، زیرا تمرکز اصلی بازیهای پازل نمادین مانند Bejeweled و Peggle بر روی خود پازلها است، با ورودی کمی از شخصیتها. البته استثنائاتی نیز وجود دارد که بازی هایی مانند Puzzle Quest به خاطر داستان های شگفت انگیزشان برجسته هستند. با این حال، یک بازی معمایی به طور خاص بیش از ۳۰ سال است که به دلیل جهان سازی خود مشهور است.
بازی Myst یکی از جذابترین بازیهای پازلی در تمام دوران است و موفقیت آن چندین دنباله را به همراه داشت. بازی در جزیره Myst اتفاق می افتد و بازیکنان برای سفر در زمان و کشف دوره های مختلف تاریخ در جزیره، پازل هایی را تکمیل می کنند. در حالی که پازل ها ممکن است برای برخی چالش طاقت فرسا باشد، اما دشواری آنها به بازیکنان فرصت می دهد تا از تمام جزئیات پیچیده جزیره درک کنند. جهان سازی Myst ممکن است در مقایسه با بازی های دیگر انتزاعی باشد، اما هنوز هم فراگیرترین دنیایی است که ژانر بازی های پازل ارائه می دهد.
۵_ بازی Control کاملاً در خط بین ناراحت کننده و هیجان انگیز قرار می گیرد
بازیهای ترسناک معمولاً برای متعادل کردن عامل ترسناک خود با نوشتن خوب مشکل دارند. طی سالها، طرفداران مجبور بودهاند شکافهای داستان بازیهای بسیاری را با تئوریهای طرفداران پر کنند (مثلاً: Five Nights at Freddy’s). با این حال، به ویژه یک توسعهدهنده بازی، بر دنیای ترسناک تسلط دارد و بهترین پروژه آنها این کار را به خوبی انجام میدهد. Control که توسط Remedy Entertainment توسعه یافته است، ادامهای از جهان موجود در Alan Wake است و از آن بازی ساخته شده است تا برخی از بهترین جهانسازیها را در هر بازی ترسناک ایجاد کند.
بازیکنان نقش جسی فادن را بر عهده می گیرند و قدیمی ترین خانه را که یک مخزن به سبک X-Files برای اشیاء جالب و تسخیر شده است، کشف می کنند. این اشیاء به همراه موجوداتی که ساختمان را تسخیر کرده اند (The Hiss) کمک می کنند تا روایت فوق العاده بازی را به تصویر بکشد. علاوه بر این، اسناد مکتوب خاصی در سراسر ساختمان یافت می شود که به توضیح انگیزه های جسی و موجودات کمک می کند. در نهایت، بهترین جنبه جهان سازی بازی، شخصیتی است که آن را به هم پیوند می دهد، Ahti. با ساخت دنبالهای که در حال حاضر در دست ساخت است، طرفداران برای ادامه کشف یکی از خوش ساختترین جهانهای تاریخ بازیهای ترسناک هیجانزده هستند.
۴_ بازی Red Dead Redemption 2 دارای یک دنیای وسترن ستاره ای است
در اشکال هنری مانند تلویزیون و فیلم، ژانر وسترن اغلب به عنوان یادگاری از دوران فراموش شده تلقی می شود، زیرا تعداد بسیار کمی از پروژه های غربی اغلب به موفقیت اصلی می رسند. در حالی که استثنائات نادری وجود دارد، این استثناها در بازیها کمتر دیده میشوند، زیرا این رسانه در سالهای اخیر تجدید حیات در وسترنها را تجربه کرده است. بازی هایی مانند Weird West و Wild West برجسته هستند، اما Red Dead Redemption 2 اوج جهان سازی غربی در بازی است.
بازی Red Dead Redemption 2 یکی از خوش ساخت ترین دنیاهای تاریخ ژانر جهان باز را به نمایش می گذارد. از مناظر وسیع پر از مناظر سرسبز گرفته تا درگیری های درونی آرتور مورگان، هر بخش از بازی واقع گرایانه است و دنیای آن را فراگیر و پر جنب و جوش می کند. علاوه بر این، دیالوگهای بازی نیز فوقالعاده خوب نوشته شدهاند که باعث میشود دنیای آن برای طرفداران ارتباط بیشتری پیدا کند. Red Dead Redemption 2 مگنوم اپوس مدرن راکستار گیمز است و جهانسازی آن بخش بزرگی از دلیل آن است.
۳_ بازی Yakuza Kiwami 2 پر جنب و جوش ترین درام جنایی بازی است
این روزها بازسازی ها و ریمسترها در گیمینگ بسیار رایج هستند و گهگاه از بهترین بازی هایی هستند که در هر سال عرضه شده اند. از Resident Evil 4 تا Final Fantasy VII Rebirth، صنعت بازی در بازآفرینی برخی از کلاسیکترین عناوین بازی برتری داشته است. سگا با این مفهوم غریبه نیست، زیرا سری Yakuza، و به ویژه بازسازی Yakuza 2 (Yakuza Kiwami 2) یکی از بهترین بازسازیهای تاریخ بازی است، زیرا جهانسازی فوقالعادهای دارد.
Yakuza Kiwami 2 از جایی که Yakuza Kiwami متوقف شد، داستان کازاما Kiryu را روایت میکند که سعی میکند پس از ترک قبیله Tojo به بازسازی آن کمک کند و از جنگ با Omi Alliance اجتناب کند. بازی در بخشهای اکشن خود میدرخشد، اما جزئیات کوچک در دنیای آن و داستان شخصیتها لذتبخشترین بخشهای بازی هستند. هر مغازه کوچکی پر جنب و جوش است و مانند مکانی است که در زندگی واقعی به طور منظم به آن میروید، در حالی که هر فعالیت تفریحی لذتبخش است و شخصیت گاهی سختگیر Kiryu را میافزاید. علاوه بر این، آنتاگونیستهایی مانند ریوجی گودا و تورانوسوکه سنگوکو با نگرشهای گستاخانه و خودپسند خود، کیریو را متعادل میکنند. تنوع شخصیتها به واقعگرایی جهان میافزاید و Yakuza Kiwami 2 را به بهترین جهانسازی در میان هر درام جنایی در تاریخ بازی تبدیل میکند.
۲_ بازی Cyberpunk 2077 دارای یک دنیای آینده نگر و خارق العاده است
عناوین علمی تخیلی اخیر در بازی اغلب به اقتباسهایی مانند جنگ ستارگان با کیفیت ترکیبی یا پلتفرمهای شگفتانگیز ستارگان پازل/اکشن مانند دوولوژی Ghostrunner تنزل یافتهاند. هنگامی که Cyberpunk 2077 در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، با باگ های وحشتناکی مواجه شد که بازی را برای طرفدارانی که سخت افزار رده بالایی نداشتند، غیرقابل بازی کرد. با وجود این، طرفداران همچنان این بازی را به دلیل شخصیتها و دنیای آیندهنگر جذاب آن دوست داشتند.
در ابتدای بازی، بازیکنان میتوانند عضو یکی از سه دسته باشند که هر کدام داستان و نحوه اجرای لحظات خاص را کاملاً تغییر میدهند. علاوه بر این، دنیای Cyberpunk 2077 مملو از NPC با دیالوگهای جذاب است که بازیکن را در مورد اسرار عمیقتر جهان پر میکند و در عین حال باعث میشود بازیکنان به آنها اهمیت دهند. به طور کلی، Cyberpunk 2077 به یکی از بهترین تجربههای بازیهای علمی تخیلی در حافظه اخیر تبدیل شد و دنیای شگفتانگیز آن بخش بزرگی از دلیل آن است.
۱_ بازی Final Fantasy VII Rebirth دارای بهترین و زیباترین دنیای فرانچایز است
بازی Final Fantasy VII Rebirth نه تنها یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۴ تاکنون است، بلکه برخی از بهترینهای جهانسازی در تاریخ بازیها را نیز در خود دارد. برخلاف اولین بازی از این سه گانه (Final Fantasy VII Remake) که به طور کامل در Midgar اتفاق می افتد، دنباله آن بازیکنان را مجبور می کند مجموعه وسیعی از محیط های مختلف را کشف کنند. از Mount Corel گرفته تا Gold Saucer، هر یک از افراد محلی Final Fantasy VII Rebirth دارای زمین بسیار متفاوت و زیبایی بصری کاملاً متفاوت هستند، در حالی که NPC های منحصر به فرد و جذاب را نیز به نمایش می گذارند.
بهترین بخشهای جهانسازی Final Fantasy VII Rebirth از طریق شخصیتهای آن نشان داده میشود. Cloud Strife و Tifa Lockhart هسته سادهتر بازی را تشکیل میدهند، در حالی که Aerith Gainsborough و Barret Wallace به بازی مرکز احساسی آن را میدهند. لحظات شخصیت به نشان دادن انگیزه هر شخصیت برای مقابله با Sephiroth کمک می کند، و فلاش بک های حیاتی باعث گریه طرفداران می شود و همچنین دنیای وسیع بازی را غنی می کند. Final Fantasy VII Rebirth در حال حاضر دارای گیم پلی فوق العاده ای است، اما جهان سازی آن یکی از غنی ترین ها در تاریخ بازی است.
نظرات کاربران