ماجرای عجیب اتوبوس بیماران روانی یک افسانه شهری ترسناک درباره مردی است که برای تیمارستان محلی کار میکند و به طور اتفاقی اجازه فرار به بیماران را میدهد.
راننده اتوبوسی بود که برای بیمارستان شهرستان کار میکرد. یک روز، او بیست بیمار روانی را به تیمارستان دولتی منتقل میکرد. در راه، او تشنه شد و تصمیم گرفت برای چند نوشیدنی در یک بار توقف کند.
وقتی به اتوبوس برگشت، با کمال تعجب دید که اتوبوس خالی است. بیماران روانی به طریقی موفق شده بودند آزاد شوند و همه فرار کرده بودند. راننده اتوبوس نگران از دست دادن شغلش، به فکر افتاد. او اتوبوس را پایین جاده راند و در اولین ایستگاه اتوبوسی که پیدا کرد توقف کرد.
درها را باز کرد و همه افرادی که منتظر بودند سوار اتوبوس شدند. راننده اتوبوس آنها را به تیمارستان برد و به کارکنان گفت که این بیماران به خصوص خشن هستند و باید تحت کنترل باشند.
ماهها طول کشید تا کارکنان تیمارستان متوجه اشتباه خود شدند. تا آن زمان، بسیاری از مردم واقعاً دیوانه شده بودند. بیماران روانی واقعی هنوز پیدا نشدهاند!