چرا فرودو پس از ارباب حلقه ها، سرزمین میانه را ترک کرد؟
در حالی که پایان سه گانه ارباب حلقه ها پیتر جکسون بسیار طولانی است، اما هنوز تمام اتفاقات پس از شکست سائورون را به تصویر نمی کشد. داستان فلوشیپ به سرعت به پایان می رسد، آراگورن تاج گذاری می کند و هابیت ها به زندگی خود باز می گردند – با این حال چیزهای بیشتری در داستان آنها برای گفتن باقی مانده است. علیرغم اینکه فرودو به همراه الف ها از سرزمین میانه خارج می شود، فیلم به طور کامل توضیح نداد که چرا او با کشتی رفت و دیگر برنگشت.
فرودو همیشه خواهان یک ماجراجویی برای خودش بود، و گرچه آنطور که او انتظارش را داشت لذت بخش نبود، اما مطمئناً یک ماجراجویی به دست آورد. سفر او زخم های متعددی را برای او به جا گذاشت، چه جسمی و چه روانی، حتی برخی از آنها دارای خواص جادویی بودند که برای عذاب دادن او طراحی شده بودند. بنابراین، با وجود تلاش برای زندگی به بهترین شکل ممکن پس از جنگ، او متوجه شد که هرگز به آرامش نخواهد رسید.
در رمان بازگشت پادشاه، هابیتها پس از بازگشت آخرین نبردی را انجام دادند، زیرا سارومان و چندین اورک، شایر را غارت کرده و تسخیر کرده بودند. و در حالی که فیلمها از این پایان میگذرند، هر دو داستان با فرودو، سام، مری و پیپین به پایان میرسند که همه در نهایت برای استراحتی بسیار مورد نیاز قرار میگیرند. یا حداقل به اندازه ای که می توانستند استراحت کنند، به محض اینکه همه باید دور هم جمع می شدند تا به بازسازی همه چیزهایی که در طول جنگ از دست داده بودند کمک کنند.
در این مدت، فرودو معاون شهردار شد و به هابیت ها کمک کرد تا دوباره به شکوفایی برسند. این عنوان دائمی نبود. او به زودی آن را منتقل کرد و برای استراحت در بقایای بگ اند بازگشت. و با وجود رفتن عمویش بیلبو، فرودو مجبور نبود تنها در سوراخ هابیت خود زندگی کند. سم و همسر جدیدش، رزی، با او نقل مکان کردند تا با او همراهی کنند. آنها حتی در زندگی با فرودو صاحب فرزند شدند.
جراحات فرودو خیلی زیاد شد
با وجود اینکه فرودو توسط دوستان و خانواده احاطه شده بود، زخم های سفر او شروع به تلفات کردند. زخم شانه او (ناشی از تیغه نازگول) در سالگرد مبارزه او در Weathertop بسیار دردناک می شد. همین موضوع در مورد آسیب دیدگی او از شلوب نیز صدق کرد، زیرا این سوراخ معده باعث می شد در سالگرد یافتن عنکبوت غول پیکر بیمار شود.
به دلیل درد ایجاد شده در سالگردها، فرض بر این است که جراحات دارای خواص جادویی هستند که برای همیشه او را تحت تأثیر قرار می دهد. اما همچنین به عنوان نمادی برای PTSD عمل می کند – چیزی که فرودو تقریباً از آن رنج می برد. شناخته شده است که نویسنده J.R.R. تالکین در سنگرهای جنگ جهانی اول جنگید و تأثیر آن را می توان در سراسر آثارش یافت. بسیاری از طرفداران بر این باورند که آسیبهایی که فرودو متحمل شده است شبیه به آن سربازان پس از بازگشت از جنگ است.
در نهایت، فرودو دیگر نمیتوانست در زندگی روزمرهاش آرامش پیدا کند و میدانست که چیزی باید تغییر کند. با سفر به غرب، می توان فرض کرد که الف ها با جادو به آرام کردن زخم های او کمک کردند. اما حتی اگر نه، فرودو نیز به استراحت ذهنی نیاز داشت و نمیتوانست جایی بهتر از بودن با گندالف و بیلبو در سرزمینی عرفانی دور از سرزمین میانه بیاندیشد – جایی که بتواند از نو شروع کند.
چه اتفاقی برای هابیت های دیگر افتاد؟
بعد از جنگ حلقه، مری و پیپین مدت زیادی در شایر باقی نماندند. مری که در نهایت به عنوان استاد باکلند منصوب شد، با استلا بولگر ازدواج کرد و یک مورخ شد و داستانهای شایر را شرح داد. پیپین رئیس خانواده توک شد و پس از ازدواج با هابیت جوانی به نام دایموند صاحب پسری شد که نام دوستش فارامیر را بر او گذاشت. این دو هابیت تا پایان عمر خود در کنار هم ماندند و در نهایت در گوندور بازنشسته شدند. آنها در کنار آراگورن به خاک سپرده شدند و از آنها به عنوان برخی از بزرگترین قهرمانان سرزمین میانه یاد می شود.
سم وایز پس از سفر طولانی با فرودو، با رزی کاتن ازدواج کرد و بگ اند را به ارث برد، همانطور که در بازگشت پادشاه به تصویر کشیده شده است. او کتاب سرخ بیلبو و فرودو وستمارچ را ادامه داد و سالها پس از رفتن دوستش در شایر ماند. با این حال، پس از مرگ رزی، سم سالخورده ای با کشتی از طریق دریا به سرزمین مردگان رفت و در آنجا دوباره با دوست قدیمی خود فرودو متحد شد.
هابیت های ارباب حلقه ها همگی پایان خوش خود را بعد از جنگ حلقه دارند. در حالی که فرودو مدت کوتاهی پس از آن به سوی سرزمینهای بیمیل کشتیرانی کرد، دوستانش زندگی خود را در سرزمین میانه گذراندند، قهرمانانی که همیشه به یادگار ماندهاند.
نظرات کاربران