۰

بررسی Elden Ring: Shadow of the Erdtree |شاهکار جدید میازاکی

بررسی Elden Ring: Shadow of the Erdtree

بررسی Elden Ring: Shadow of the Erdtree |شاهکار جدید میازاکی

در طول بازی ۵۰ ساعته Elden Ring: Shadow of the Erdtree، به فکر این بودم که راز یا گنجی در بالای سرم در انتظار من است، روی شاخه های درخت خرخره خرابه های باستانی راوه بچرخم. یک ساعت بعد و بیش از صد هزار رون سبک تر، متوجه شدم که همه چیز بیهوده است. با این حال، این وعده کاوش در دنیایی مرموز و پر از اسرار و جوایز بالقوه است که بازی را بسیار خاص می کند. در سال ۲۰۲۲، ما از Elden Ring به عنوان شاهکار FromSoftware استقبال کردیم، شاهکاری که “مسیر پیش روی بازی های جهان باز را به طور کلی روشن می کند.” در همین حال، گسترش Shadow of the Erdtree آن، این ایده را بیش از پیش تقویت می‌کند، با داشتن مناطق به یاد ماندنی و مبهوت‌کننده و – بله – عنصر اصلی سولز لایک رئیس‌هایی که گهگاه خشم‌انگیزان هستند.

بررسی Elden Ring: Shadow of the Erdtree

برای شروع DLC Elden Ring، ابتدا باید Starscourge Radahn و Mohg، دو باس اختیاری از بازی پایه را شکست دهید. دومی در پشت یک فرآیند پیچیده قفل شده است، که به این گسترش یک مانع عجیب و غریب برای ورود به هر کسی می‌دهد که می‌خواهد سریع در آن گیر کند. اگر موفق شوید، خود را در قلمرو سایه خواهید یافت. این جهان جدا و متمایز از سرزمین های بین است، اگرچه برخی از مکان ها به عنوان آنالوگ عمل می کنند. اینها شامل قلعه Ensis و Shadow Keep مانند Caria Manor است، سیاه چال بزرگی با چندین گذرگاه و مناطق باز که با پایتخت سلطنتی لیندل قابل مقایسه است. حتی برخی از مکان‌ها توسط Scarlet Rot به اندازه کافی آسیب دیده است که باعث ایجاد کابوس برای بازیکنان کهنه‌کار می‌شود.

به همین ترتیب، با مزارع ساحل سرولین و گور پنهان چارو، با گل‌های آبی و قرمز که در امتداد حومه شهر شکوفا می‌شوند، روبرو خواهید شد. همچنین خرابه‌های Rauh پوشیده از سایبان جنگلی، پیاده‌روی در میان گذرگاه‌های کوهستانی با برخورد رعد و برق در مسیر شما، جنگل‌های ترسناک، و رودخانه‌ها و آبشارهای متعددی که به مقصدهای جدید منتهی می‌شوند، وجود دارد. دنیای Shadow of the Erdtree به اندازه Limgrave و Caelid گسترده است، با این حال سطح عمودی بیشتری در اینجا وجود دارد، که مرا به سمت غار های مخفی از کنار صخره ها نگاه می کند. ت در بعضی مواقع، گیج کننده است، اما وعده کشف باعث شد که پیش بروم.

من نمی‌توانم رازهای زیادی را که در ده‌ها ساعت کار با DLC کشف کردم، را بازگو کنم، اما می‌گویم که با جهش شجاعانه از روی پلتفرم‌های مخاطره‌آمیز، برخورد تصادفی با دیوارها برای کشف توهمات، و انجام احساسات یا ژست‌ها به چندین مورد برخورد کردم. در نقاط خاص مورد علاقه تا آنجا که اکتشاف انجام می شود، تنها شکایت من این است که مناطق کشف نشده همه در نقشه جهان ظاهر می شوند و حس یافتن آنها توسط خودتان را از بین می برند، همانطور که همیشه می دانید چیزی در آنجا وجود دارد. همچنین هنوز چیزی به اندازه نقشه زیرزمینی Nokron و Nokstela بازی پایه شگفت‌انگیز ندیده‌ام.

بررسی Elden Ring: Shadow of the Erdtree

من می توانم در تمام طول روز طرح و نقشه سطح Shadow of the Erdtree را ستایش کنم، اما از داستان سرایی آن کمی ناامید شده ام. در سراسر قلمرو سایه، چندین شخصیت را ملاقات کردم که در حال شکار برای Miquella the Empyrean بودند – یکی از معدود موجوداتی که می تواند به خدایی صعود کند. برای مدتی، احساس می‌کردم که در کنار ماجراجویان دیگر با انگیزه‌های خودشان در حال کاوش هستم، و در حالی که در ابتدا از آرک‌های آن‌ها لذت می‌بردم، بازی آخر لحظات واقعاً دردناکی را ارائه می‌کند.

به عنوان مثال، یک شخصیت به ظاهر مرده ناگهان به عنوان یک احضار در دسترس قرار گرفت، در حالی که شخصیت دیگری خود را به عنوان یک گزینه معرفی کرد، حتی اگر من هرگز از قبل با او روبرو نشده بودم. به طور مشابه، یک زوج از آخرین مکان های شناخته شده خود ناپدید شدند و دیگر هرگز ظاهر نشدند. بعضی از آنها را پیدا کردم اما نتوانستم بیشتر از این پیشرفت کنم زیرا نکات مرموز آنها نتوانسته است کجا بروم یا چه کاری انجام دهم. حتی برای یک بازی سولز لایک مبهم است، و این عصبانیت به آنچه که می‌توانست یک روایت واقعاً رضایت‌بخش باشد لطمه می‌زند.

بررسی Elden Ring: Shadow of the Erdtree

خوشبختانه، مبارزه Shadow of the Erdtree و سطح چالش ناامید کننده نیست. من متوجه شده‌ام که باس‌ها و حتی دشمنان معمولی در اینجا سریع‌تر از بازی پایه هستند، زیرا شیر رقصنده در Bellurat و Rellana در Castle Ensis حملات متوالی متعددی را به‌سرعت انجام می‌دهند. همچنین یک باس اژدهای مرگبار وجود دارد که نامش مطمئناً اشاره ای به Balerion the Black Dread از دنیای بازی تاج و تخت جورج آر آر مارتین است. یک نوع خاص از دشمن، یک هارلکین نیمه انسان مانند با چاکرام، با چند ضربه تند تند در یک زنجیره ترکیبی خسته کننده حمله می کند. پس از آن، کلوسی‌های «غول منقل» با گلوله‌های آتشین و پرتوهای شعله‌های آتش‌نشانی خود را با یک ضربه می‌کشند.

در اینجا نبردهای واقعاً دشواری وجود دارد، اما اگر من پافشاری کنم، همیشه احساس می‌کردم که قابل غلبه هستند. قدرت‌آپ‌های جدید فقط با DLC که با نام‌های Scadutree Fragments و Revered Spirit Ashes شناخته می‌شوند، کمک ارزشمندی هستند، که اولی حمله و دفاع شما را تقویت می‌کند، در حالی که دومی احضار شما را تحریک می‌کند. همچنین تسلیحات شگفت‌انگیز Shadow of the Erdtree، از جمله مشعل جنون‌آور Nanaya، تیغه دوقلو Euporia با توانایی چرخشی‌اش، و Dancing Blade of Ranah، که Ash of War باعث می‌شود شخصیت من برای مدت‌های طولانی بچرخد و ببافد، مفید هستند. تعداد زیادی زره ​​اضافی نیز وجود دارد، و برخی مانند مجموعه‌های Fire Knight، Armor of Night و Gravebird بسیار خیره‌کننده به نظر می‌رسند. با این حال من به شدت به آیتم های بازی پایه اعتماد کردم.

در پایان، Shadow of the Erdtree گواه دیگری بر خاص بودن الدن رینگ است. با بیش از ۵۰ ساعت گذراندن جسارت در مناظر زنده و وهم‌آور، تلاش برای مبارزه با باس‌ها، تحمل مشکلات پلتفرم، و گهگاه به بن‌بست‌های روایتی، می‌توانم بگویم که جدیدترین ساخته فروم سافت‌ور سر و گردن بالاتر از سایر الحاقات بازی‌های ویدیویی قرار دارد. و میتوان آنرا جز بهترن آثاری که در سال ۲۰۲۴ منتشر شده است گذاشت

برچسب‌ها:,

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *