وقتی به دیالسی پولی Remnant 2 نگاه میکنم، نمیتوانم به یاد ناخوشایندترین دیالسیهای Destiny نیفتم. آیا باید آن را تهیه کنید؟ احتمالا نه. آیا چیز زیادی به تجربه بازی اضافه میکند؟ نه واقعا. اگر طرفدار بازی اصلی هستید، آیا به هر حال تسلیم میشوید و آن را میگیرید؟ تقریبا مطمئنا. این مورد در مورد The Awakened King صدق میکرد، که آرکیتایپ عالی Ritualist را به همراه برخی سلاحها و تجهیزات جدید و مناسب ارائه میکرد، اما چیز دیگری نداشت.
Forgotten Kingdom تقریباً مشابه است، اما به نظر میرسد مناطقی را که فاقد آن است جابجا میکند. اگر داستان کلی The Awakened King، هر چه که بود، شما را جذب کرد، پس پایان ناگهانی این دیالسی شما را گیج خواهد کرد.
با این حال، اگر مراحل قبلی شما را تحت تأثیر قرار نداد، شاید یکی دو سیاهچالهی این بخش بتوانند این کار را انجام دهند. صرف نظر از این، این مجموعه دیگری از “احتمالات” برای یک بیوم شناخته شده با چند دشمن جدید، چند مبارزه با باسهای مناسب، یک آرکیتایپ جدید عالی که مطمئناً در آینده تضعیف نمیشود، چند سلاح و تجهیزات خوب و – همانطور که حدس میزنید – چیز زیادی دیگر است.
آنچه از داستان دیالسی فهمیدم این است که شما وارد نسخهی درخشانی از یاشا میشوید و سعی میکنید در عین مبارزه با سازههای لیدوسا، “تاریخ گمشده” یک قبیله را کشف کنید. لیدوسا یک روح سنگی است که آرزوی آزادی دارد و برای رسیدن به این هدف شما را نفرین میکند. یک NPC جدید جذاب به نام والت وجود دارد که کمی بیشتر درگیر است و در نهایت، شما بیشتر در مورد انگیزههای لیدوسا میآموزید. با این حال، از نظر روایی چیز دیگری در جریان نیست. این موضوع تقریباً باعث میشود برای پاسخ به پایان بازی اصلی مشتاق شوم. شاید حتی سرنخهای بیشتری در مورد تئوریهای مربوط به “رویای دِرَن” از The Awakened King.
در مورد دشمنان، حداقل یک نوع دشمن از بازی اصلی به ارث رسیده است، با این تفاوت که دیگر آلوده به ریشه نیستند. سازههای سنگی لیدوسا میتوانند از جذاب تا آزاردهنده باشند، بهویژه موجود بالدار که سه بار شیرجه میزند و قبل از جیغ کشیدن گوشخراشی که شما را گیج میکند، ظاهر میشود. دشمنان دیگر خوب هستند، اگرچه چیدمان برخی از آنها قابل بحث است.
مبارزه با چندین سرباز سنگی و یک گیاه کشنده در یک فضای باز آنقدر سخت نیست، اما خروج از تخت خون و تلاش برای عبور از پل در حالی که از همه طرف مورد حمله قرار میگیرید، اصلاً سرگرمکننده نیست. چنین لحظاتی کم و بیش هستند، اما زمانی که رخ میدهند، آزاردهندهتر میشوند.
باس های جدید شامل Cinderclad Monolith با پرتابهها و لیزرهای شبیه به بازیهای سبک تیر جهنمی هستند که خیلی اذیتم نکرد، هرچند که مبارزه با آن چندان پیچیده نبود. Stonewarden به دلیل حملات شدید و یک حملهی منطقهای که تقریباً میتوانست شما را یکجا بکشد، احتمالاً چالشبرانگیزترین رئیس بود. با این حال، تماشای احضار ردیفهای سازههای سنگی توسط آن و پرتاب کردنشان به جلو و سپس منفجر کردن همهی آنها مانند یک بازی شطرنج دیوانهوار، سرگرمکننده بود.
لیدوسا تا حدودی ناامیدکننده بود و نتوانست به شکوه و جلال روسای بزرگ بازی اصلی برسد. او همچنان برخی مکانیکهای جالب داشت، مانند فاز دوم با دیوارهای سنگی که به سرعت نزدیک میشدند. یک پایان مخفی وجود دارد که سرنوشت شادتری را برای او رقم میزند، اما در نهایت نبرد با رئیس را رد میکند که متاسفانه نتوانستم آن را باز کنم.
باس های دیگر مانند The Emissary و The Charred Sentry اساساً نسخههای نخبه دشمنان موجود هستند. آنها از نظر مکانیکهای خود چندان خلاقانه نیستند، اما میتوانند گاهی اوقات هیجان بازی را بالا ببرند. حداقل Protector of the Grove چرخش جالبی روی حیوانات به ظاهر بیآزار در حال دویدن در یاشا میدهد. گفتنی است تعداد دشمنان نخبه در اینجا بیشتر از The Awakened King است.
سیاهچالها تا حدودی مرا تحت تأثیر قرار دادند، زیرا روشهای جدیدی برای بازی ارائه میکردند. Proving Grounds پر از تلههای دارت است و فضای بستهی آن میتواند منجر به برخی درگیریهای پرتنش شود. Earthen Coliseum شما را به چالش میکشد تا مسیر درست را برای پیشرفت پیدا کنید، مبادا به سطح پایینتر آبی آن سقوط کنید و با دشمنی طاقتفرسا روبرو شوید. هر دو مسیر جدیدی هستند – حیف که بقیهی این بیوم همان جنگلهای معمولی، پریدن از شکافها، دویدن در روستاهای درختی و غیره است که یاشا قبلاً ارائه میداد.
همانطور که قبلاً ذکر شد، Archetype جدید، Invoker، بسیار سرگرمکننده است. احضار یک موج جزر و مد و یا باران رعد و برق برای از بین بردن هر دشمنی در نزدیکی، خندهدار است. ترکیب این با Miasma از Ritualist باعث خنده زیادی میشد، زیرا میتوانستید بنشینید و تماشا کنید که دشمنان و روسای مختلف دچار چندین وضعیت شده و در عین حال از صاعقه آسیب زیادی ببینند. داشتن دو استفاده برای Miasma و چهار استفاده برای Eruption به همین ترتیب سرگرمکننده است. برای آسیب بیشتر، آیتمهای جدیدی مانند گردنبند Fragrant of Thorn یا حلقهی Token of Favor را اضافه کنید، که باید به جبران ضعیف شدن Ritualist کمک کند.
متأسفانه، باز کردن قفل Invoker شبیه تماشای خشک شدن رنگ است. این شامل پیدا کردن اتاقی با شن روان، ایستادن در یک نقطه برای چند دقیقه، “مردن” و بیدار شدن در منطقهای دیگر است. شما یک آیتم را جمعآوری میکنید، آن را به Ward 13 برمیگردانید و بوم، Archetype جدید را دارید. در حالی که من خواستار یک سری مراحل گسترده نیستم، احساس میکنم این فرآیند میتوانست بیشتر از AFK رفتن باشد.
تا جایی که به سلاحهای جدید مربوط میشود، فقط فرصت امتحان کردن Monolith را که از رئیس نهایی به دست آمد، پیدا کردم و از لیزر شنی (که برای آسیب بیشتر Exposed را اعمال میکند) و توفان شن که به دنبال اهداف دیگر میگردد، لذت بردم. آیتمهای دیگری نیز وجود دارد، از جمله آخرین سلاح “پنهان”، Polygun – اما تنظیمات من از بازی اصلی برای بیشتر DLC کارآمد بود.
از نظر زیبایی، یاشا زیبا به نظر میرسد، اگرچه نسخه بازی اصلی به دلیل آلودگی Root، فضای پیشبینینشدهی به یاد ماندنیتری داشت. با این حال، معماری داخلی و توجه به جزئیات قابل توجه است. با یک مورد عملکرد مشکوک مواجه شدم، اما بیشتر موارد عملکرد بازی خوب بود. اضافه شدن یک اصلاحکننده FOV در PS5 نیز قابل قدردانی است.
برمیگردیم به ابتدای نقد: اگر طرفدار Remnant 2 هستید، داشتن The Forgotten Kingdom تقریباً ضروری است. محتوای جدید کوتاه است، اما پیدا کردن تمام حلقههای جدید، باز کردن مودهای جدید سلاح و کشف تمام رازهای کوچک، شما را برای مدت طولانی سرگرم میکند. شاید ترکیبات جدید و قدرتمندی برای Invoker پیدا کنید، مخصوصاً با توجه به اینکه ساختارهای تمرکز بر ضربههای بحرانی ضعیف شدهاند. شاید من فقط انتظار بیشتری از تجربهی روایی یک دیالسی دارم. با این حال، حتی به تنهایی، روایت The Forgotten Kingdom چیزی کم دارد. این بیشتر یک داستان کوتاه است تا The Awakened King که حداقل به نوعی با داستان لوزوم ارتباط پیدا میکند. در حالی که از آیتمهای جدید، سیاهچالها و برخی باسهای جدید لذت بردم، اما تجربه کلی آنچنان جذاب نیست. اشتباه برداشت نکنید – مبارزه همچنان رضایتبخش است و حتی در سطوح دشواری پایینتر نیز با چالشهایی روبرو میشوید. فقط به نظر میرسد Remnant 2 به چیزی فراتر از این بستههای کوچک دیالسی نیاز دارد تا مضامین روایی و مکانیکهای خود را گسترش دهد. زمان به ما خواهد گفت که آیا دیالسی سوم نتیجهگیری مناسبی برای کل این خط داستانی “خواب” در پسزمینه ارائه میکند یا بیشتر از همین روند ادامه میدهد، اما فعلاً، The Forgotten Kingdom باید بازیکنان سرسخت و خوشاخلاق را راضی کند.