داستان بازی Warcraft 3: Reign of Chaos
داستان بازی Warcraft 3: Reign of Chaos
بازی در دنیای خیالی Azeroth جریان دارد. چندین سال قبل از وقایع بازی، ارتش شیطانی معروف به Burning Legion که قصد نابودی Azeroth را داشتند، نژادی به نام «اورک» را به فساد و تباهی کشانده و آنها را از طریق یک پورتال برای حمله به Azeroth اعزام کردند. (این رویدادها قبلاً در نسخههای Orcs & Humans و Tides of Darkness و Beyond the Dark Portal به تصویر کشیده شدهاند.) پس از چندین سال نبرد، اورکها توسط ائتلافی از «انسانها»، «کوتولهها» و «اِلفها» به نام Alliance شکست خورده و اورکهای بازمانده در اردوگاههای اسارت جمع شدند، جایی که به نظر میرسید عطش خود را برای نبرد از دست دادهاند. بدون هیچ دشمن مشترکی، سپس یک دوره صلح آغاز شد اما Alliance همچنان فشار شدیدی را به آنان وارد میساخت. بازی داستان سه قهرمان مختلف را دنبال میکند: Arthas Menethil، انسانی جوان و ایدهآلگرا و همچنین ولیعهد قاره Lordaeron. دومین قهرمان Thrall نام دارد، یک جنگجوی اورک که مردمش را به قاره Kalimdor آورده تا از اسارت انسانها و سقوط قریبالوقوع قاره Lordaeron فرار کنند. سومین قهرمان Tyrande Whisperwind، رهبر گروه «اِلفهای شب» است که باید با ورود انسانها و اورکها به سرزمینهای مقدس خود و تهاجم نیروهای شیطانی مقابله نماید.
داستان بازی Warcraft 3: Reign of Chaos
بازی با Thrall آغاز میشود که از طریق یک رؤیا، در مورد بازگشت Burning Legion مطلع شده و موجود ناشناسی به نام Prophet به او میگوید که رویای او، بیشتر به یک «بینش» شبیه است تا یک «کابوس». Thrall سپس نیروهای خود را از Lordaeron به سمت سرزمینهای فراموششده Kalimdor هدایت میکند.
در همین حال، Arthas از دهکده Strahnbrad در برابر اورکها دفاع کرده و سپس به Jaina Proudmoore ملحق شده و به او کمک میکند تا در مورد طاعونی که به سرعت در حال گسترش است و با کشتن انسانها، آنها را تبدیل به Undead میکند، تحقیق نماید. Arthas در ادامه قادر است Kel’Thuzad سرمنشاء این طاعون را کشته و با پاکسازی شهر آلوده Stratholme باعث میشود تا Jaina با انزجار، راه خود را از او جدا کند. Prophet که نتوانسته رهبران انسانها را متقاعد کند که به غرب فرار کنند، از Jaina میخواهد به Kalimdor برود.
در ادامه Arthas تا قاره یخی Northrend
به تعقیب Mal’Ganis (یکی از فرستادگان Burning Legion که در اصطلاح، به آنها Dreadlord گفته میشود) رفته و در آنجا به دوست قدیمی خود، Muradin Bronzebeard جهت پیدا کردن شمشیری قدرتمند به نام Frostmourne کمک میکند و هنگامی که مطلع میشود نیروهایش توسط Emissary (نماینده ردهبالاهای Alliance) فراخوانده شدهاند، عقل خود را از دست داده و تصمیم میگیرد کشتیهای خود را برای جلوگیری از بازگشت نیروها آتش بزند. Arthas و Muradin سرانجام میتوانند Muradin را پیدا کنند اما متوجه میشوند که این شمسیر، نفرین شده است. با بیتوجهی به این هشدار، Arthas روح خود را برای به دست آوردن شمشیر پیشکس میدهد که منجر به مرگ Muradin توسط یک تکه یخ و آزاد شدن شمشیر میگردد. او اکنون با این شمشیر، میتواند Mal’Ganis را کشته و پس از بازگشت به Lordaeron، اقدام به کشتن پدرش، شاه Terenas خواهد کرد.
در حال حاضر Arthas تبدیل به یک شوالیه Undead شده و با یکی دیگر Dreadlordها به نام Tichondrius ملاقات میکند که او را به احیای Kel’Thuzad (یکی از آنتاگونیستهای این سری) مکلّف میسازد. Arthas پس از نبش قبر و کشتن مربی سابقش Uther، خاکستر پدرش را داخل قبر ریخته و به طرف Quel’Thalas، سرزمین اِلفهای ردهبالا عازم میشود.
او در ادامه Sylvanas Windrunner ژنرال تکاور شهر Silvermoon را میکشد تا او را بهعنوان یک «بانشی» زنده کند. سپس مخزن مقدس Sunwell را خراب کرده و Kel’Thuzad را نیز به عنوان یک Lich (جادوگر Undead) احیا خواهد کرد. Kel’Thuzad فاش میکند که ارتش شیطانی Burning Shores به زودی سر میرسند تا جهان را از بین ببرند و همچنین استادش Lich King برای کمک به این ارتش خلق شده است ولی Kel’Thuzad در حقیقت آرزو دارد این ارتش نابود شود. سپس او و Arthas یک پورتال باز کرده و Archimonde (یکی از اولین شیاطین) و ارتش Burning Shores را احضار میکنند که آغازگر پاکسازی Lordaeron با نابودی منطقه Dalaran خواهد بود. Archimonde سپس Arthas و Kel’Thuzad را رها میکند اما Kel’Thuzad به Arthas میگوید که Lich King تمام این اتفاقات را پیشبینی کرده و قصد دارد ارتش Burning Shores را سرنگون سازد.
داستان بازی Warcraft 3: Reign of Chaos
مدتی بعد Thrall به Kalimdor رسیده و پس از ملاقات با Cairne Bloodhoof (رهبر قبیله Tauren)، در راه یافتن یک Oracle با گروهی از انسانها درگیر میشود. در همین حال، قبیله Warsong از اورکها، برای ساخت سکونتگاهی دائمی در Ashenvale میمانند اما با قطع درختان جنگل جهت جمعآوری منابع، خشم گروه «اِلفهای شب» و Cenarius (رهبر نیمهخدای اِلفها) را برانگیخته خواهند کرد. برای شکست دادن آنها، Grom Hellscream (رهبر قبیله Warsong) از یک فواره آلوده به خون Mannoroth (فرمانده بربر ارتش Burning Legion) نوشیده و از این طریق، قادر خواهد بود تا Cenarius را بکشد اما قبیلهاش تحت کنترل ارتش درمیآید.
سپس مشخص میشود که Oracle در واقع همان Prophet است و Thrall موفق میشود او را از اقدامات Grom مطلع سازد. اکنون Thrall به کمک Jaina و با پیروی از دستورات Prophet، به نیروها ملحق شده و پس از دستگیری Grom او را از فساد Mannoroth نجات میدهند. Thrall و Grom شروع به دنبال کردن Mannoroth کرده و میتوانند او را بکشند ولی Mannoroth در آخرین لحظات، Grom را خواهد کشت و بدین ترتیب، اورکها از کنترل اهریمنی Mannoroth آزاد میشوند.
در ادامه Tyrande از دیدن خرابی جنگل توسط انسانها و اورکها، خشمگین شده و آنها را مقصر مرگ Cenarius میداند، بنابراین سوگند یاد میکند که هر دو را نابود کند. او به زودی متوجه میشود که ارتش Burning Legion به Kalimdore رسیده، بنابراین به منظور ایستادگی در برابر دشمنان، اِلفهای قدرتمندی تحت عنوان Elf Druid را بیدار کرده و با معشوقش، Malfurion Stormrage قادر خواهند بود Illidan Stormrage (برادر Malfurin) را بر خلاف میل Malfurin از زندان آزاد کنند.
مدتی بعد Illidan با Arthas ملاقات میکند که به او درباره جمجمه قدرتمند Gul’dan میگوید که Illidan با استفاده از جمجمه و تبدیل شدن به یک اِلف شیطانی، از قدرت خود برای کشتن Tichondrius استفاده میکند اما توسط برادرش از جنگل اخراج خواهد شد، زیرا او اکنون از نژاد شیاطین است. در همین حال، Prophet با احضار کردن Thrall و Jaina و Tyrande و Malfurion به آنها میگوید که او در واقع Medivh (آخرین نگهبان و خائن نسخه Orcs & Humans) میباشد که برای جبران گناهان گذشته خود بازگشته است. همین طور که ارتش Burning Shores به سمت کوهستان Hyjal به قصد نابودی کل جهان میتازد، انسانها همراه با اورکها و اِلفها، یک اتحاد تشکیل میدهند تا نقشهای طراحی کنند. آنها موفق میشوند رسیدن ارتش را آنقدر به تاخیر بیاندازند که بسیاری از ارواح گذشته در «درخت جهانی» جمع شده و Archimonde را نابود کنند اما با انجام این کار، اِلفها جاودانگی خود را از دست داده و قدرت آنها بر طبیعت، به مرور زمان از بین میرود که البته اهمیتی به این موضوع نمیدهند.
در نهایت با شکست خوردن ارتش Burning Legion، صلح برای باری دیگر به Kalimdore میرسد و Medivh میگوید باید به دنیا بیاموزد که برای مراقبت از Azeroth، دیگر نیازی به نگهبان نیست و او از تکمیل شدن وظیفهاش راضی شده است. سپس ناپدید شده و اظهار میکند که اکنون جای خود را در میان افسانههای گذشته خواهد یافت.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.