از افسانه تا واقعیت داستان واقعی دراکولا
دراکولا به گونهای شخصیت پردازی شده که برای خواننده تنها حیوانی خونخوار، وحشی و زشت به نظر نیاید (در فیلمها درمورد خونخواری دراکولا اغراق میشود)، بلکه اشراف زاده تنها و مرموزی است که همهٔ اطرافیان خود را از دست داده. هم چنین یکی از شخصیتهای داستان به نام جاناتان هارکر وقتی وارد قصر کُنت دراکولا میشود با برخورد مودبانه و احترام آمیز او مواجه میگردد. براساس یادداشتهای هارکر جناب کنت دراکولا کتاب خواندن را دوست دارد و صاحب کتابخانهای بسیار بزرگ و غنی از کتب باارزش و کهن است. به گفتهٔ خود دراکولا: کتابهایش بهترین دوستانش هستند و در هر شرایطی او را یاری کردهاند. کنت دراکولا موجودی تنهاست و خود او میگوید: به علت از دست دادن عزیزان بی شماری از سالها قبل، با شادی و شادمانی وداع گفته و در حال حاضر در دنیای تاریکی از غم و اندوه زندگی میکنم که خوشی و خوشحالی در آن جایی ندارد.
دراکولا، مردی فراتر از افسانه
افسانه دراکولا از کشور رومانی نشئت میگیرد که به دلیل هیجان و وحشت خاص این روایت به تمام نقاط دنیا منتقل شدهاست. این کتاب توسط جمشید اسکندانی به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است.
کُنت دراکولای خشن و ستمگر فرمانروای قسمت جنوبیرومانی بوده است. برای فرمان بردن مردمانش قصر خود را قرمز رنگ آمیزی و با تمثالهای هولناک تخیلی مزین کرده بود. او حتی در زمان خودش هم به نام دراکولا – پسر اژدها – شناخته میشد. همیشه لباسهای تیره رنگ بر تن میکرد؛ آستر شنل خود را از مخمل قرمز دوخته بود و همیشه شراب سرخ مینوشید. به همین سبب مردم گمان میکردند که وی خونآشام است.
دراکولا در سالهای تحول قرون وسطا به عصر رنسانس، به نبرد با عثمانیان مسلمان پرداخت تا از ورود آنها به سرزمین خود جلوگیری کند. کنت دراکولا در قلعه خود در جنوب رومانی امروزی مدفون است. در جزوهای که بلافاصله پس از مرگ وی در سال ۱۴۷۶، در نورنبرگ آلمان منتشر شد، فهرستی از جنایات او آمده است، از جمله اینکه پس از غذا دادن به گدایان در دربار خود، همه آنها را به آتش کشید، چون عقیده داشت که آنها بیدلیل غذای مردم را میخورند و نمیتوانند بهای آن را بپردازند.
آخرین بازمانده وی «کنت ماروین دراکولا» در سال ۲۰۰۵ در اسپانیا درگذشت. چون وی مجرد بود و فرزند و خویشاوندی نداشت، اراضی بسیار وسیع و اموالش را دولت رومانی به تصرف درآورد.
اینک جنگل و قلعه دراکولا جزو آثار دیدنی رومانی به شمار میروند.
چندی پیش، در روزگارهایی نه چندان دور، در دهکدهای در صربستان، به طور ناگهانی فروش سیر افزایش یافت. صلیبهای چوبی بسیار متداول شدند و طبیعتاً انتظار میرود که در این اوضاع هوا هم بسیار ابری باشد و کمی نیز مه پراکنده در همهجا تا سقف خانهها چرخ بخورد.
یاد فیلمهای خونآشامی (Vampires) افتادهاید؟ خب جریان از همین قرار است. فقط تفاوتش این است که این ماجرا اصلاً در فیلمنامه یا کتابی تخیلی رخ نمیدهد. این اتفاق واقعاً در دسامبر ۲۰۱۲ در دهکدهی زاروژهی صربستان (Zarozje) رخ داده است. مردم بر این باور بودهاند که خونآشام شناخته شدهی منطقه، ساوا ساوانوویچ در منطقه آزادانه میچرخد.
جرقهی این شایعات از آنجایی زده شد که آسیابی قدیمی که محل زندگی این خونآشام بوده فرو میریزد. شهردار این شهر کوچک، میودراگ ووجتیک، گفت: «مردم نگرانند. همه افسانه را میدانند و فکر اینکه این خونآشام حالا بیخانمان شده و به دنبال مکان جدیدی برای زندگی و احتمالاً قربانیان تازهای میگردد همه را ترسانده است.
نظرات کاربران