داستان بازی Baldur's Gate 3
داستان بازی Baldur’s Gate 3
Act 1 :
داستان با بیدار شدن شخصیت اصلی در داخل کشتی پرنده Nauthiloid آغاز میشود که سرنشینان آن، با قرار دادن انگلهای خاص در سر افراد، میتوانند آنها را کنترل کرده و به شخصیتهای دیگری تبدیل نمایند ولی قبل از تکمیل شدن تکامل آنها، کشتی مورد حمله جنگجویان Githyanki و اژدهای قرمز آنها قرار میگیرد. بدین ترتیب کشتی از چند قلمرو فرار میکند که یکی از آنها Avernus اولین جهنم نهگانه میباشد. قهرمان داستان در طول این مبارزه آزاد شده و پس از هدایت کشتی آسیب دیده به Faerûn در آنجا سقوط میکند. او در حالی که به دنبال راهی برای حذف انگل از داخل سر خود میگردد، با بازماندگان دیگری روبرو میشود که همگی داخل سرشان، انگلهای کنترلکننده دارند. اسامی چند نفر از آنها به شرح زیر است:
- Lae’zel: جنگجو
- Shadowheart: کشیش
- Astarion: خونآشام
- Gale: جادوگر
- Wyll: ساحره
- Karlach: بربر
بازیکن مدتی بعد با دوستان خود به Emerald Grove میرود، جایی که کشیشهای محلی و پناهندگان شهر Elturel با گابلینهای معبد Selunite درگیر هستند. با نزدیک شدن به معبد، یک نیروی ذهنی به گروه حمله میکند ولی Shadowheart میتواند با منشوری که در اختیار دارد، آن نیرو را پس بزند. آنها پس از این که غارت یا نجات Emerald Grove را انجام میدهند، به برجهای Moonrise میروند تا شاید بتوانند در آنجا درمانی برای زدودن انگلهای داخل سرشان پیدا کنند.
داستان بازی Baldur’s Gate 3
Act 2 :
بازیکن و افراد گروه متوجه میشوند که مزارع نزدیک به برجهای Moonrise توسط یک انرژی تاریک غیرطبیعی و حساس پوشیده شده است که تنها از راههای جادویی میتوان به آن نفوذ کرد. تنها پناهگاه یک میخانه کوچک به نام Last Light است که حفاظت از آن بر عهده یک کشیش به نام Isobel میباشد. همچنین مشخص میشود که Isobel دختر ژنرال Ketheric Thorm رئیس برجهای Moonrise میباشد. قهرمان بازی سپس در اعماق برجهای Moonrise به دنبال یک دستسازه به نام Nightsong میرود که مزدوران در اولین Act در مورد آن صحبت میکردند. بازیکن در اعماق برجها به Shadowfell قلمرو شخصی فردی به نام Shar رسیده و متوجه میشود که Nightsong در واقع دختر Selune یعنی Dame Aylin میباشد و در آنجا زندانی شده است. همچنین مشخص میشود که زندانی کردن Dame Aylin توسط Ketheric صورت گرفته تا بتواند از او هم به عنوان یک منبع انرژی برای جاودانگی خود استفاده کرده و هم یک قربانی برای آئین مذهبی Shar فراهم کند. در این قسمت به بازیکن حق انتخاب داده میشود که Nightsong را بکشد یا نه (دقت داشته باشید که این انتخاب به شدت در داستان بازی تأثیرگذار است.) افراد گروه در نهایت به برجهای Moonrise حمله کرده و با Ketheric و پیروان او به اسامی Orin و Enver مبارزه میکنند. مدتی بعد از مبارزه پیروان Ketheric فرار کرده و بازیکن به همراه دوستانش میتوانند Ketheric را بکشند.
Act 3 :
پس از فرار Orin و Enver آنها سعی میکنند تا بازیکن و افراد گروه را به جان یکدیگر بیندازند. مدتی بعد مشخص میشود که یک انگل کنترلکننده به نام Emperor در منطقه Astral Prism در حال محافظت از پسر اولین ملکه Githyanki یعنی Orpheus میباشد. Orpheus به عنوان منبع مقاومت ذهنی بازیکنان در برابر آلوده شدن بوده و Emperor با حبس کردن او، قصد دارد قدرت آن را تضعیف کند. بازیکن در نهایت با Orin و Enver روبرو شده و سعی دارد Elder Brain را تحت تسلط خود درآورد ولی Elder Brain بر او غلبه کرده و همه افراد گروه در آخرین لحظه توسط Emperor نجات مییابند. بسته به انتخابهای مختلف بازیکن، اتفاقات مختلفی رخ میدهند. اگر قهرمان بر سر زندانی شدن Orpheus با Emperor درگیری پیدا کند، Emperor تسلیم سرنوشت خود شده و به یک Elder Brain دیگر به نام Absolute میپیوندد. در نهایت Orpheus و بازیکن میخواهند این مأموریت را به روش خودشان پایان دهند. نبرد نهایی در بالای Elder Brain اتفاق میافتد، جایی که قهرمان یا Orpheus میتواند انتخاب کند که به دوستان خود خیانت کرده و در نقش Absolute فرمانروایی کند یا این که طرف مقابل را کشته و تمام انگلهای کنترلکننده را برای همیشه از بین ببرد.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران