۰

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

پرسونا ۳ اغلب به عنوان تاریک ترین نسخه در سری خود نامیده می شود و ظرف دو دقیقه از شروع آن واضح می شود که چرا. Persona 3 Reload، بازسازی کلاسیک ۲۰۰۶، درست مانند نسخه های قبلی خود آغاز می شود: با دختری جوان مضطرب که روی زمین افتاده است، در حالی که تلاش می کند به اندازه کافی جرات پیدا کند تا یک اسلحه را روی شقیقه خود قرار دهد. این صحنه ای تکان دهنده است، زمانی که قهرمان ما با همان دختر در حالی که وارد خوابگاه جدید مدرسه اش می شود، حتی ناراحت کننده تر می شود. رفتار او آنچه را که احتمالاً چند لحظه قبل انجام می داده نشان نمی دهد، زیرا او با جذابیت، اگرچه کمی نگران، با او سلام می کند. با این حال، مانند Persona 3 به طور کلی، در مورد شرایطی که هم ما به عنوان بازیکن و هم قهرمان داستان می توانیم ببینیم، بیشتر از آن وجود دارد.

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

فراتر از نمای بیرونی غم انگیز، یک عمل متعادل کننده زیبا وجود دارد – که به دقت تنش و آرامش، عشق و از دست دادن، رمز و راز و حل را در برابر ماهیت بیمارگونه مذکور با نوری بی امان می سنجد. بنابراین، کاملاً مناسب است که نزدیک به ۲۰ سال بعد، توسعه‌دهنده Atlus تصمیم گرفته است تا Persona 3 را دوباره بررسی کند تا گیم‌پلی خود را به همان اندازه استادانه مضامینش دوباره متعادل کند. Persona 3 Reload در انجام این کار موفق می شود و داستان فراموش نشدنی و با طنین عاطفی را در کنار تصاویر بهبود یافته و نبردهای با استراتژی مجدد درخشان ارائه می دهد. در حالی که نه به اندازه نامش دگرگون‌کننده نیست، Reload با موفقیت مدرن‌ترین و مرتبط‌ترین داستان سری Persona را بازسازی می‌کند.

به سبک واقعی پرسونا، داستان ما با یک شخصیت اصلی بدون نام که به یک دبیرستان جدید منتقل می شود، آغاز می شود: دبیرستان گککوکان. در حالی که هم مدرسه و هم شهر ساحلی جزیره تاتسومی پورت در ابتدا نسبتاً بی تکلف به نظر می رسند، اما زمان زیادی طول نمی کشد که او ساعت تاریک را کشف کند – دوره ای ترسناک و تقریباً غیرقابل تشخیص که درست بعد از نیمه شب وجود دارد که در آن سایه های قاتل بر جهان رها می شوند. به زودی پس از آن، او متوجه می شود که هم اتاقی هایش در واقع اعضای گروه ویژه اجرای فوق برنامه (SEES) هستند، یک سازمان مخفی مدرسه که مصمم است با استفاده از قدرت پرسونا با آن سایه ها مبارزه کند.

پس از حمله یک سایه به خوابگاه او، قهرمان داستان متوجه می شود که او نیز قدرت پرسونا را دارد و می تواند از یک وسیله به شکل تفنگ به نام Evoker برای احضار تجسم های فیزیکی روان خود برای مبارزه استفاده کند – شبیه یوکاری، دختری که در صحنه آغازین بازی نشان داده شده است. سپس او به عنوان رهبر رزمی SEES به آنها ملحق می شود و به یوکاری و هم تیمی های دیگر، آکیهیکو و میتسورو در از بین بردن سایه های بزرگ و جذب اعضای بیشتری به این هدف کمک می کند.

با این حال، به خطر انداختن جانش شب به شب از قهرمان ما برای داشتن مسئولیت های دیگر نیز جلوگیری نمی کند. در حالی که شب ها عمدتا برای مبارزه با هیولاها در برج تاریک تارتاروس – سیاه چاله به ظاهر بی انتهای بازی – رزرو شده است، به شما بستگی دارد که او چگونه روزهایش را اداره می کند. بین کلاس ها، دل بستگی ها، بازی های کامپیوتری و باشگاه ها، گزینه های زیادی برای انتخاب وجود دارد. این دو ویژگی – نبرد مبتنی بر نوبت و مدیریت زمان – حلقه گیم پلی اصلی Persona 3 Reload را تشکیل می دهند و از نزدیک با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، زمانی که پیوندهای اجتماعی خود را در ساعات عادی روز تقویت می کنید، شما و پرسونای شما در ساعت تاریک قوی تر می شوید. برعکس، زمانی که تارتاروس را کاوش می کنید و سایه های بزرگ را که هر ماه کامل ظاهر می شوند از بین می برید، عواقب اعمال خود را در دنیای واقعی می بینید.

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

برای من، مبارزه به یک کار خسته کننده تر از عنصر شبیه سازی اجتماعی بازی در نسخه های قبلی Persona 3 تبدیل شد، اما Reload موفق می شود هر دو بخش را جذاب نگه دارد و هیچ کدام به طور چشمگیری دیگری را تحت الشعاع قرار نمی دهند. زمانی که از خواندن آواز در کارائوکه به تنهایی برای افزایش شجاعت شخصیت خود خسته شدم، کاوش در طبقات پیچ در پیچ تارتاروس کمی تحریک ذهنی را ارائه داد. زمانی که در نبرد با شکستی مواجه شدم که برای آن کمی کم تجربه بودم، مطالعه برای امتحانات میان ترم، به نوعی، تسلی بخش بود. کلید این رفت و برگشت موفق در برخی از افزودنی های درخشان Reload نهفته است، با سمت نبرد شاهد بیشترین بهبودها است.

علاوه بر جادوها و پرسونای های جدید، Reload دو سیستم جدید را به نبرد Persona 3 اضافه می کند: Shifting و Theurgy. برای کسانی که Persona 5 را بازی کرده اند، Shifting به طور طبیعی خواهد آمد، زیرا این سیستم فقط سیستم Baton Pass با نام جدید است. این به شما امکان می دهد تا نوبت خود را به یکی دیگر از اعضای گروه خود منتقل کنید اگر نقطه ضعف دشمن را بزنید، متعاقباً تفکر استراتژیک را با ترکیبات ضربه زننده پاداش می دهد. Theurgy، از سوی دیگر، به بازیکنان یک برگ برنده قدرتمند در قالب توانایی های نهایی می دهد که اغلب نقاط ضعف دشمن را دور می زند یا رشته بعدی حملات تیم شما را تقویت می کند. هر شخصیت، همچنین الزامات پر کردن نوار Theurgy خود، بر اساس سبک مبارزه کلی خود متفاوت است. یوکاری، به عنوان مثال، قدرتمندتر می شود هرچه بیشتر هم تیمی های خود را درمان کند، در نهایت یک حرکت مبتنی بر باد را که هر مقاومت دشمن را دور می زند، باز می کند.

با هم، این مکانیک ها نبرد را روان تر، سرگرم کننده تر و، به طور صادقانه، بسیار آسان تر از آنچه در Persona 3 بود، می کند. مطمئناً، ممکن است در حال کاوش در سیاه چال هایی باشید که بسیار ساده تر از سیاه چال های پر زرق و برق و موضوعی دیده شده در Persona 5 هستند، اما چیزها به لطف نبرد به طور چشمگیری بهبود یافته اند. البته، این بدان معنا نیست که مبارزه فاقد مقاومت است. تعداد زیادی از هیولاها هنوز یک مبارزه را ارائه می دهند، بنابراین اگر وارد نبرد بدون فکر کردن در مورد ترکیبات پرسونا خود یا همراه آوردن یک عضو تیم که بتواند چند تقویت کننده یا debuff بنویسد، هنوز کاملاً ویران خواهید شد. نوشابه های آمریتا همچنان ضروری هستند و طبقات مکرر Monad – طبقات اضافی با یک دشمن تکی، بسیار قوی که اساساً جایگزین عمق های Monad بازی های اصلی می شوند – چیزها را چالش برانگیز نگه می دارند. علاوه بر این، دو حالت دشواری بالاتر از حالت عادی برای کسانی که احساس پرخاشگری خاصی دارند وجود دارد.

در مقایسه، جنبه شبیه سازی اجتماعی بازی تغییرات قابل توجهی از نظر مکانیکی را مشاهده نکرد. مهم ترین افزودنی شامل گنجاندن فعالیت های شبانه کاملاً صداگذاری شده در پشت بام خوابگاه است، که شامل تماشای فیلم با دوستان، پخت و پز گروهی، باغبانی و مسواک زدن بهترین پسر دنیا، کورومارو است. علاوه بر صرف وقت در طول شب های یکباره کسل کننده Persona 3، این فعالیت ها راهی سرگرم کننده برای بهبود روابط و آمار اجتماعی خود، و همچنین باز کردن توانایی های جدید برای اعضای گروه شما هستند. و بهترین از همه، می توانید کمی بیشتر از شخصیت اصلی را ببینید.

با این حال، Reload ممکن است برای کسانی که انتظار تجربه ای بیشتر از تحول را دارند، ناامید کننده باشد. علاوه بر از دست دادن ویژگی های داستان محور مهمی که در نسخه های دیگر وجود دارد، مانند قهرمان زن P3P و فصل اضافی P3 FES، Reload نسبت به Persona 4 Golden و Persona 5 Royal محتوای جدید بسیار کمی اضافه می کند، بنابراین انتظار نداشته باشید. هرگونه شخصیت جدید، مکان، رویداد، نقطه داستانی یا بهبود قابل توجه کیفیت زندگی خارج از آن فعالیت های شبانه خوابگاه. در حالی که من خود را کمی ناامید از کمبود هرگونه تازگی یافتم، مورد دوم برای من نقطه ناراحتی جزئی شد، زیرا امیدوار بودم که برخی از تنظیمات جزئی به تقویم بازی ایجاد شود تا حداکثر کردن هر پیوند اجتماعی این بار کمتر از یک تلاش هرکول باشد.

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

با این حال، نمی توانم انکار کنم که هنوز ارزش تلاش را دارد، زیرا Persona 3 – و متعاقباً Persona 3 Reload بسیار وفادار – حاوی برخی شخصیت ها و داستان های واقعاً باورنکردنی است. در حالی که همه داستان های جانبی جذاب نیستند چندین مورد وجود دارند که ضربات عاطفی واقعی وارد می کنند و مضامین مرکزی بازی را در مورد عشق، از دست دادن و نحوه شناخت یکدیگر تقویت می کنند. در میان برخی از شخصیت های به یاد ماندنی بازی می توان به Hayase، یک ورزشکار رقیب اشاره کرد که در حال تلاش برای حمایت از خانواده خود و تحقق رویای خود پس از مرگ پدرش است؛ زوج Kitamura مسن که در حال گذر از از دست دادن پسرشان و پیری خود هستند؛ Maiko، دختر جوانی که در میانه طلاق آشفته والدینش قرار گرفته است؛ Mutatsu، راهب میانسالی که خانواده خود را رها کرده است؛ و Akinai، مردی که تنها کمی مسن تر از قهرمان داستان است که با بیماری terminal و انزوا دست و پنجه نرم می کند. Persona 3 Reload پر از داستان های به یاد ماندنی است که هم پیچیده و هم ظریف هستند.

این مضامین به طور مشابه در بازیگران اصلی Reload نشان داده می شوند، اما این بدان معنا نیست که این شخصیت ها صرفاً جانشین های موضوعی هستند. هر عضو SEES چند وجهی، عمیقاً انسانی است و دیدگاه و بار خود را به گروه می آورد. به همین دلیل، آنها همیشه با یکدیگر چشم در چشم نیستند، که باعث ایجاد برخی پویایی ها و فرصت های رشد می شود. به طور خاص، من عاشق رابطه بین میتسورو و یوکاری هستم، که در ابتدا کمی تنش دارد قبل از اینکه به یکی از قوی ترین روابط در بازی تبدیل شود. در حالی که ممکن است طبیعی باشد که فرض کنیم این تنش ناشی از تمایل به یک مرد واحد است، دلگرم کننده است که بنویسم که این در مورد چیزی مهمتر است، و کنار هم آمدن آنها نتیجه غلبه بر هم لحظات خشم و ناامیدی با هم است.

و با این حال، این رابطه تنها یکی از بسیاری است که عمیقاً تکان دهنده است، و به طور کامل از نبردهای درونی که هر شخصیت با آنها روبرو است جدا شده است، مانند کینه یوکاری نسبت به مادرش که به طور غیرمسئولانه از غم و اندوه می میرد یا تنهایی میتسورو. حتی شخصیت های کمدی بازی مانند Junpei، یا شخصیت هایی که معمولاً نقش “مجموعه” بازی را پر می کنند، مانند Aigis یا Koromaru، همگی کمی جدی تر گرفته می شوند و اجازه می یابند غم و اندوه و مرگ خود را به روش های زیبا کاوش کنند. تعداد کمی از بازی ها هستند که زندگی را جشن می گیرند و به کسانی که به آن معنا می دهند معنا می بخشند، و حتی تعداد کمتری هستند که به ما یادآوری می کنند که حقیقت دشوار این است که همه چیز زیباست زیرا محکوم به فنا هستیم – و من نمی توانم فکر کنم که هیچ کدام از آنها به اندازه Persona 3 Reload این کار را بهتر انجام دهند.

همه این داستان ها و شخصیت ها با صداپیشگی خیره کننده، که اکنون به طور گسترده در بازی استفاده می شود، و بصری به طور چشمگیری بهبود یافته، که بازی PS2 را که زمانی ایستا به نظر می رسید به چیزی تبدیل می کند که با Persona 5 از نظر زیبایی شناسی رقابت می کند، تقویت می شوند. با این حال، احساس نمی شود که Reload لزوماً به دنبال تقلید از جدیدترین بازی Persona است، بلکه از آن به عنوان نقطه شروعی برای گسترش هویت خود استفاده می کند. یک سیالیت منحصر به فرد در Reload وجود دارد که در رابط کاربری آن منعکس شده است – احساس عمق و غم و اندوه که هم شخصیت اصلی را، هم شهر بندری که در آن زندگی می کند، و شاید حتی احساسات بازی را به عنوان یک کل منعکس می کند. پرتره های شخصیت و انیمیشن ها هرگز در بازی Persona به این خوبی به نظر نرسیده اند، و حرکات Theurgy روحیه و شخصیت زیادی را به نبرد وارد می کنند. و همچنین، آنها واقعاً عالی هستند. من نزدیک به ۷۰ ساعت بازی کردم و هنوز از دیدن میتسورو که با حالتی شبیه شیوا انگشتانش را می چسباند و حریفان خود را منجمد می کند خسته نشده ام.

این سیالیت و سبک همچنین در موسیقی Reload نیز به کار رفته است، که بازگشت رپر ژاپنی Lotus Juice (که به نظر می رسد تنها پس از انتشار بازی اصلی در سال ها تکنیک خود را کامل کرده است) و همچنین خواننده جدید Azumi Takahasi را به همراه دارد. صداهای منحصر به فرد این دو با هم به زیبایی در تنظیمات جدید بازی از “Burn My Dread” و “Deep Breath Deep Breath” کار می کنند، که هر دو همچنان تمام تنش هایی را که زمانی داشتند حفظ می کنند در حالی که به طرز شگفت انگیزی کمی بیشتر ملودیک و بالغ به نظر می رسند. و اکنون غیرممکن است که به موسیقی Persona 3 فکر کنم بدون اینکه “It’s Going Down Now” و “Color Your Night” به ذهنم بیایند، که فقط گواهی بر این است که هر دو آهنگ چقدر مناسب و سرگرم کننده هستند. از نظر صوتی، Atlus همچنان سخت است.

به زبان ساده، Reload بهترین راه برای تجربه داستان Persona 3 است، و داستان Persona 3 داستانی است که ارزش تجربه را دارد. در حالی که ممکن است نسخه نهایی نباشد – یا حتی یک بازسازی در همان رگ مانند چیزی مانند Persona 5 Royal – اما تغییرات و به روز رسانی های کافی را برای آن فراهم می کند که یک بازی بسیار ارزشمند برای بازیکنان تکرار کننده و تازه واردان باشد.

نقد و برسی بازی Persona 3 Reload

نکات مثبت:

  • داستان فراموش نشدنی و با طنین عاطفی
  • شخصیت‌ها و داستان‌های جانبی عمیق و ظریف
  • گیم‌پلی بهبود یافته که نبرد را روان‌تر و سرگرم‌کننده‌تر می‌کند
  • بصری به طور چشمگیری بهبود یافته
  • صداپیشگی خیره‌کننده

نکات منفی:

  • محتوای جدید نسبتاً کم
  • عدم وجود برخی ویژگی‌های داستان محور از نسخه‌های دیگر، مانند قهرمان زن P3P و فصل اضافی P3 FES

در نهایت، Persona 3 Reload یک بازی عالی است که ارزش تجربه را دارد. اگر از طرفداران Persona هستید، یا اگر به دنبال یک بازی JRPG با داستانی فراموش نشدنی و شخصیت‌های دوست‌داشتنی هستید، Reload را حتماً امتحان کنید.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *