در اعماق کهکشان جنگ ستارگان، جایی دور از کشمکشهای خیر و شر، موجودی باستانی و مهیب در تاریکی نهفته است. نام او آبلوث است، و عنوانش “بانوی آشوب”. او نیرویی عظیم در نیروی محسوب میشود، با تاریخی پیچیده و سرشار از قدرت، جنون و تهدیدی دائمی برای نظم کهکشان.
پیش از آنکه آبلوث با نامی وحشتناک شناخته شود، او تنها “خدمتکار” بود. زن فانیای که در سیارهای جنگلی، صدها هزار سال پیش از نبرد یاوین، به خانوادهای قدرتمند خدمت میکرد. این خانواده، “یکیها” نام داشتند، سه موجود جاودان که تجسمی از نیروی محسوب میشدند: پدر نمایندهی نظم، پسر تجسم تاریکی و دختر نماد نور.
با گذر زمان، پدر آبلوث را به عنوان مادر خانواده پذیرفت، به امید اینکه او صلح را میان فرزندان متخاصم و نیروی محض برقرار سازد. اما طمع قدرت آبلوث را فرا گرفت. او مخفیانه از چشمهی قدرت نوشید و در حوضهی دانش غسل کرد، امری که ممنوع بود. این اقدام عواقب هولناکی داشت. آبلوث فنانبودن خود را از دست داد و به موجودی تاریک و فناناپذیر مبدل شد که تنها به گسترش آشوب میاندیشید.
یکیها او را در درون سیاره محبوس کردند، اما نفوذش هنوز هم حس میشد. زمزمههای وسوسهگر او در ذهن جوانترین جدایها طنینانداز شد، وسوسهای به قدرت بیکران که آنها را به سوی آزادی او سوق میداد. این زمانی بود که لوق اسکایواکر، استاد جدای، خود را درگیر نبردی حماسی علیه این تهدید باستانی یافت.
آبلوث از قدرتهایش برای تغییر شکل استفاده کرد و در قالبهای مختلفی ظاهر شد. او حتی برای مدتی موفق شد رهبری اتحادیه کهکشانی را در دست بگیرد و از قدرت سیاسی برای گسترش نفوذش استفاده کند. اما در نهایت، شجاعت لوق اسکایواکر و متحدانش، او را به قلمرو سایهها بازگرداندند.
در آنجا، در نبردی نهایی و نفسگیر، جدای و دارث کریت، رهبر جدای باقیمانده سیث، با هم متحد شدند و توانستند آبلوث را نابود کنند. اما پیروزی آنها هزینهای داشت. هیچکس نمیدانست آیا این پایان کار آبلوث است یا خیر. آیا او روزی از اعماق سایهها بازخواهد گشت تا بار دیگر کهکشان را به آشوب بکشاند؟
به همین دلیل، جدایها هرگز غافل نشدند. آنها جستوجوی خود برای سیاره مورتیس را ادامه دادند، مکانی که یکیها در آن وجود داشتند. هدفی واحد داشتند: پیدا کردن خنجری که زمانی برای نابودی آنها استفاده شده بود. زیرا آنها میدانستند، اگر آبلوث بازگردد، تنها با تکرار آن اقدام هولناک میتوان او را برای همیشه نابود کرد.
آبلوث یادآوری است بر تاریکی نهفته در اعماق نیروی محض. داستان او نه تنها به جدال همیشگی خیر و شر در جنگ ستارگان میپردازد، بلکه خطری بسیار بزرگتر را هم نشان میدهد: تهدید آشوب بیپایان و موجوداتی که فقط به نابودی نظم کهکشان میاندیشند.
آیا او بازخواهد گشت؟ این سوالی است که تنها آینده پاسخ خواهد داد. اما تا آن زمان، داستان آبلوث، بانوی آشوب، درس مهمی را برای همه به ارمغان میآورد: هرگز نباید از تاریکی که در سایهها کمین کرده غافل شد.
نظرات کاربران