۰

چرا جامعه Soulsborne به دنبال الگوها است؟

جامعه Soulsborne

چرا جامعه Soulsborne به دنبال الگوها است؟

دنیای Soulsborne برای لور داستانی ماجرای عمیقشو به دنبال لایه‌های پنهانی است که هر بازی را به بازی بعدی مرتبط می‌کند.دلیلی وجود دارد که بازی‌هایی مانند Dark Souls، Bloodborne، و Elden Ring، حتی سال‌ها پس از این خط، ادامه گفتگو را تشویق می‌کنند. FromSoftware به دلیل توجه شدید به جزئیات در کنار سختی کمرشکن بازی هایی که منتشر می کند شناخته شده است. استادان لور و کدشکن‌ها هنوز ساعت‌ها از وقت خود را صرف استخراج اعماق کاتالوگ FromSoftware برای آخرین بیت اطلاعاتی می‌کنند که می‌توانند به دست آورند. کانال‌های یوتیوب که به کاوش در تاریخ Soulsborne مانند VaatiVidya، Zullie the Witch و SmoughTown اختصاص داده شده‌اند، هر زمان که از بین می‌روند، همچنان ویدیوها را با صدها هزار بازدیدکننده به نمایش می‌گذارند. جنبه جمع‌آوری اطلاعات به همان اندازه بخشی از جامعه Soulsborne است که در واقع بازی کردن بازی ها است. خود بازی‌ها به این امر دامن می‌زنند، زیرا از نظر طرح‌ها و شخصیت‌هایشان به‌طور معروفی مبهم هستند. گاهی اوقات این غریزه می تواند برای جامعه گمراه کننده باشد. در واقع، دلایل زیادی وجود دارد که چرا توانایی چشمگیر جامعه Soulsborne در یافتن الگوها بر چیزهایی متمرکز است که ممکن است کمی بیشتر از تصادف باشند.

جامعه Soulsborne

آپوفنی تمایل به درک یک ارتباط یا الگوی معنادار بین چیزهای نامرتبط یا تصادفی است. خانواده بازی های Soulsborne عملاً از این مفهوم دعوت می کنند. بازی ها به طور معروف در مفاهیم خود گیج کننده هستند. به طور خاص، Bloodborne بدترین نمونه از پنهان کردن اطلاعات از بازیکنان است. از بسیاری جهات، چیزی نوستالژیک در مورد بازی ها وجود دارد. قبل از اینترنت، زمانی که بازی یک سرگرمی خاص تر بود، گمانه زنی های زیادی در مورد بازی های اولد اسکول وجود داشت. بسیاری از این موارد به بازی برای ایجاد جوامع و تبدیل شدن به یک تجربه مشترک کمک کرد. کاتالوگ FromSoftware عملاً حول این مفهوم از نظر دشواری ساخته شده است، بلکه بر اساس اصول اکتشاف و کشف آن نیز ساخته شده است. کل تجربه Soulsborne، در هسته خود، یک تجربه اجتماعی است. بازی Demon’s Souls Remake یک نمونه عالی از این موضوع است که دارای سکه های سرامیکی است که تجربه مشابهی را به تصویر می کشد. چندین عضو جامعه باید قبل از انتشار این خبر، چیزهایی را آزمایش می کردند. بسیاری از اسرار سری Soulsborne نیاز به نگاه های متعدد به آنها داشتند تا بتوانند تا اعماق حقیقت را کشف کنند، که خود چیزی شبیه یک راز است. داستان Bloodborne به قدری غرق در رمز و راز بود که یک ویدیوی سی دقیقه ای از یوتیوب طول کشید تا به طور کامل گستره روایت را، تا جایی که می توان آن را روایت نامید، شکست. بازی‌ها برای انتقال آنچه در واقع فراتر از حداقل‌ها اتفاق می‌افتد، بسیار کم عمل می‌کنند، زیرا در هر شرایطی، شخصیت بازیکن تنها به عنوان یک پیاده در یک دسیسه بزرگ‌تر است که بسیار طولانی‌تر از قهرمان داستان وجود داشته است. ایده “یک برگزیده” در نهایت مورد تمسخر قرار می گیرد زیرا شخصیت بازیکن در مسیری قرار می گیرد که هیچ چیز درباره آن نمی دانند. بازیکن فقط قرار است به اندازه خود شخصیت بداند و دانش گسترده تر تأثیر متا بسیار کمی بر اجرای خود بازی دارد.

این طوفان عالی برای آپوفنی می شود. این انجمنی است که قبلاً آموزش دیده است تا الگوها را بیابد و توضیحات مورد را تا حد امکان از نزدیک بخواند. بسیاری از جزئیات عجیب و غریب وجود دارد که وقتی به چشم آموزش داده می‌شود که تک تک شواهد را به سمت تئوری‌هایی که می‌توانستند بر اساس هیچ‌چیزی نبوده باشند، برجسته می‌شوند. این تمایل به وضوح بیشتر باعث می‌شود استادان لور حتی در عمیق‌ترین کدهای بازی غوطه‌ور شوند تا بینش بیشتری نسبت به آنچه توسعه‌دهندگان می‌خواستند بسازند یا منتقل کنند، به دست آورند. کتاب‌های هنری با یک شانه دندانه‌دار تمیز می‌شوند تا همه چیزهایی که احتمالاً چیزها را به سمت ایده‌هایی سوق دهد که از قبل شروع به کار کرده بودند. چندین نظریه جدید و قدیمی در نتیجه آپوفنی ایجاد شده اند، زیرا مردم اغلب نسبت به ایده های خود و شواهدی که می توانند آنها را پشتیبانی کنند، حتی اگر برای بهترین نتایج انتخاب شده باشند، تعصب دارند.

جامعه Soulsborne

مطمئناً قابل قبول بود که این بافت به معنای افسانه های پنهان باشد. این کاری است که FromSoftware به طور عملی انجام می‌دهد و حتی در Elden Ring در مکان‌های دیگری مانند مجسمه راداگان نیز نمونه است. با این حال، این ایده که ساده ترین پاسخ اغلب بهترین است، به ندرت در سری Soulsborne قابل استفاده است. یکی از معروف‌ترین نمونه‌های این نظریه، تئوری خط زمانی مشترک است. ساده‌تر از همه، این نظریه است که Demon’s Souls به Dark Souls منتهی می‌شود که منجر به Bloodborne می‌شود. ایده این است که Old One of Demon’s Souls مربوط به Great Ones Bloodborne است، که مرگ آن به دست بازیکن منجر به عصر تاریکی می شود زیرا هنرهای روح از بین رفته اند. این روح های پراکنده در Dark Souls دوباره شعله ور می شوند و پایه عصر جدید آتش می شوند. با کمرنگ شدن عصر آتش، نقاشی جدیدی با استفاده از روح تاریک به شکل خون ساخته می شود تا خانه جدیدی برای بشریت باشد که خود دنیای یهرنام است که با خون یک پیر نقاشی شده است.

در ظاهر، این یک نظریه نسبتا معقول برای ارائه است. دنیایی از شواهد برای دیدن وجود دارد، اما بسیاری از شواهد خلاف آن را نادیده می گیرد. در حالی که این می تواند شکار افسانه را برای افرادی که به دنبال حقیقت بی طرفانه هستند خسته کننده کند، بسیاری از این آپوفنیا در واقع به جامعه Soulsborne اجازه می دهد تا رشد کند. این میل عمیق به حقیقت و وضوح، بازی های قدیمی را فوق العاده مرتبط نگه می دارد. این بحث‌ها باعث می‌شود که جوامع آنلاین بازی کنند، مردم را در حال حفاری نگه می‌دارد، و بازیکنان را به اندازه کافی مجذوب می‌کند تا با گذشت زمان، بازی‌ها را انتخاب کنند.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

عرفان سعید زنوزی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *