نقد و بررسی فیلم سوسک آبی Blue Beetle 2023
سال بسیار بدی برای استودیو دی سی بود. Shazam 2 و The Flash فیلم های بدی بودند که هر دو شکست خوردند. و اکنون ما Blue Beetle را داریم، فیلمی که ظاهر و احساس یک رویداد کراس اوور بزرگ Arrowverse را در CW دارد. متاسفم که می گویم وضعیت DC با این فیلم اصلاً بهتر نشده است.
سوسک آبی درباره فارغ التحصیل اخیر کالج جیمی ریس (Xolo Mariduena) است که سعی می کند به خانواده اش کمک کند تا خانه خود را حفظ کنند. در عوض، او با ویکتوریا کرد (سوزان ساراندون)، میلیاردر شیطانی که یک شرکت فناوری به نام صنایع کورد را اداره میکند، برخورد میکند و خود و خواهرش را از کار تمیزکاری اخراج میکند. اما سپس جیمی با خواهرزاده ویکتوریا، جنی (برونا مارکزین)، که دوست ندارد عمه ویکی شرکت را به یک تولیدکننده اسلحه تبدیل کند، قاطی می شود. و پس از یک سری تصادفات، جیمی با یک وسیله بیگانه باستانی مواجه می شود که او را به یک ابرقهرمان تبدیل می کند و ویکتوریا قصد دارد تعدادی ابر سرباز زره پوش را برای بازگرداندن آن اسکاراب بفرستد.
سوسک آبی سه مشکل واقعا بزرگ دارد. اول: در ابتدا قرار بود مستقیماً برای HBO Max منتشر شود و محصول نهایی آن را نشان می دهد. ارزان و بی مزه به نظر می رسد، فیلمبرداری تنها از استانداردترین زوایای تلویزیون و کادربندی استفاده می کند، و سکانس های اکشن هرگز جذاب به نظر نمی رسند. Blue Beetle به جای فصل مقدماتی یک قهرمان DC روی صفحه نمایش بزرگ، پخش برنامه تلویزیونی مانند The CW’s Arrow یا The Flash را دارد.
دومین مشکل بزرگ: Blue Beetle از فرمول یک فیلم ابرقهرمانی تقریبا کمدی پیروی می کند و به یک بنبست می رسد و این در این مرحله ذهن را خسته می کند. به لطف شرایط دنیای واقعی ما که ۱۵ سال گذشته را صرف تماشای فیلم های کامیک با این لحن کرده ایم، هیچ یک از طنزها تأثیر واقعی ندارند. شوخیهای خوبی وجود دارد، اما تداخل بیامان کمدی در موقعیتهای بسیار سنگین، به همان اندازه که در MCU چندین سال است، خستهکننده است.
این مشکل بهطور نامتناسبی بر شخصیتهایی که باید قهرمانهای کمکلاس فیلم او باشند تأثیر میگذارد: خانواده جیمی (خواهر، مادر و پدرش، عموی عجیب و غریب و مادربزرگش). این افراد با وجود اینکه هیچ یک از آنها قدرت فوق العاده ای ندارند، سطح مشارکت خانواده Shazam در داستان را دارند. اما آنها به طور همزمان به عنوان تسکین کمیک عمل می کنند، و از آنجایی که پنج نفر از آنها وجود دارد، بسیار نادر است که شوخی ها به طور کامل متوقف شوند. اگر ۱۵ سال گذشته را صرف تماشای دهها فیلم ابرقهرمانی با این لحن نمیکردم، احتمالاً بهتر عمل میکرد.
با این اوصاف، جورج لوپز به عنوان عموی مخترع عجیب و غریبی که مهارت و دانشش با یک شرکت بزرگ مانند صنایع کورد رقابت میکند- او بهترین و سرگرمکنندهترین بخش هر صحنهای است که در آن حضور دارد. با بازیگر اشتباه، نقشی عجیب و غریب مانند این می تواند بسیار آزاردهنده باشد – اما لوپز آنقدر آن را مهار می کند که می تواند بین جدی و طنز بدون اینکه ناخوشایند باشد تغییر کند.
و سومین مسئله مهم: اسکاراب بیگانه که به جیمی ریس قدرت سوسک آبی را می دهد، قرار است یک شخصیت باهوش به نام Kahji Da باشد، و او همان نقش هوش مصنوعی در لباس مرد آهنی تونی استارک یا لباسهای مرد عنکبوتی که برای پیتر پارکر ساخته بود را ایفا می کند. اما او هرگز حتی به این اندازه شخصیت را مدیریت نمی کند. او هرگز نشان نمیدهد که از خود ارادهای دارد – او فقط یک دستیا صوتی است. با وجود این، شخصیت ها در مورد او و با او صحبت می کنند که انگار یک شخصیت واقعی و مستقل است.
فیلم ابدا فیلم خوبی نیست!
نظرات کاربران