دیالوگ های ماندگار خسرو شکیبایی
در این مقاله قصد داریم تا بغضی از دیالوگ های ماندگار خسرو شکیبایی را برای شما قرار دهیم و یاد و خاطره یکی از بزرگترین و هنرمندترین بازیگران تاریخ سینمای ایران را دوباره زنده کنیم ؛ با کنترل امجی همراه باشید.
هامون
حمید هامون : آقای رئیس، این خانوم ، این آقا و فک و فامیلاشون دست به دست هم دادن که منو نابود کنن. پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه… انگار من جنایت کردم. حالا هم باید نفقشو بدم … هم خونه رو بدم ، هم مهریه رو بدم … هم بچه مو بدم ، هم شرفمو بدم . چرا؟ چرا؟ من نمی تونم طلاق بدم؟ من نمی تونم . این زن ، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه …
هامون
تو میخوای من اونی باشم که واقعا خودت میخوای من باشم. اونی باشم که تو میخوای اون وقت دیگه من… من… نیست یعنی من خودم نیستم!
حکم
عاشق ها آدمای متوسطی هستن که با تعریف کردن از هم خودشونو بزرگ میکنن!
خانه سبز
رضا : فرید ،بابا
عشق اون نیست که وقتی دیدیش دلت برزه
عشق اونه که وقتی نمی بینیش دلت می خواد کنده شه!
خانه سبز
ببین… دلخوری، باش… عصبانی هستی، باش… قهری، باش… هر چی می خوای باشی باش… ولی حق نداری با من حرف نزنی… فـهمیـدی…؟
ستاره بود
خسرو شکیبایی : مردم منو می دیدن میگفتن مخش تکون خورده . ولی من به مامانم می گفتم من دلم تکون خورده نه مخم . مادرم می گفت گور بابا مخ تو دلت قد صدتا مخ می ارزه ، به خدا گفت ، به همین زمین قسم گفت …
اندیشه فولادوند : مادرت نپرسید عاشق کی شدی ؟ نپرسید اسمش چیه ؟
خسرو شکیبایی : مادرا که از آدم چیزی نمی پرسن . همه چیو خودشون می دونن …
دل شکسته
قدیما بهش میگفتند یقه آخوندی الان بهش میگن یقه دیپلمات حالا شما بگو: آخوندامون دیپلمات شدن یا دیپلماتامون آخوند!
اتوبوس شب
تا حالا فک میکردم جواب یک زن تنها رو کی میده، حالا فک میکنم جواب بچه شو کی میده!
پری
صفا(خسرو شکیبایی) : چه دختر خوشگلی، چند تا دوست داری؟ دختر بچه : ۲تا صفا : چقدر زیاد اسماشون چیه؟ دختر : مامان و بابابم!
دیالوگ ماندگار خسرو شکیبایی در خانه سبز – دیالوگ ماندگار خسرو شکیبایی در فیلم دل شکسته – دانلود دیالوگ ماندگار خسرو شکیبایی – مونولوگ های خسرو شکیبایی – دیالوگ ماندگار خسرو شکیبایی در فیلم هامون – دیالوگ ماندگار خسرو شکیبایی در فیلم ستاره بود –
نظرات کاربران