دیالوگ های سریال دارک Dark
وقتی دو کودک در یک شهر کوچک آلمان ناپدید می شوند، گذشته گناه آلود آن همراه با زندگی دوگانه و روابط گسسته ای که در میان چهار خانواده وجود دارد، در حالی که آنها به دنبال بچه ها هستند، آشکار می شود. این سریال معمایی-درام، داستانی پیچیده پر از پیچ و تاب را معرفی می کند که شامل شبکه ای از شخصیت های کنجکاو است که همگی ارتباطی با تاریخ آشفته شهر دارند. داستان شامل عناصر ماوراء طبیعی است که به همان شهر در سال ۱۹۸۶ گره خورده است. “Dark” اولین سریال اصلی آلمانی است که برای نتفلیکس تولید شده است. در ادامه می توانید دیالوگ های سریال دارک Dark مشاهده کنید :
جوناس و مارتا: من و تو برای همدیگه ساخته شدیم، هرگز چیزی غیر از اینو باور نکن.
آدام: چیزی که می دونیم یه قطرس، چیزی که نمی دونیم یه اقیانوسه.
نوح: زندگی چیزی جز مارپیچی از درد نیست.
غریبه: اگه همین الان گذشته خودم رو تغییر بدم، اون چیزی که الان هستم رو تغییر خواهم داد.
میکل نیلسن: اوضاع فقط وقتی تغییر می کنه که ما اونا رو تغییر بدیم، اما تو مجبوری این کارو بکنی.
اچ.جی تانهاوس: تفکر ما با دوگانه گرایی شکل گرفته: ورود و خروج. سیاه و سفید، خوب و بد. هر چیزی به صورت دو جفت متضاد هم ظاهر می شه اما این اشتباهه.
نوح: اکثر مردم چیزی نیستن به جز سربازان پیاده یه صفحه شطرنج که با یه دست ناشناخته هدایت می شن.
مارتا: همه ما با یه پایان یکسان روبرو هستیم.
اینس کانوالد: درباره پارادوکس استاد جوانگ چیزی شنیدی؟ “خواب دیدم پروانه هستم. حالا که از خواب بیدار شدم دیگر نمی دانم کسی هستم که خواب دیده پروانه شده یا پروانه ای هستم که رویای آدم شدن رو می بینم.”
میکل نیلسن: چیزی به اسم جادو وجود نداره، فقط توهمه.
غریبه: خدا برای هر انسان برنامه ای داره.
مارتا: اشتباهی که در همه تفکرات ما وجود داره اینه که هر یک از ما معتقدیم موجودی مستقلیم، اما واقعیت اینه که همه ما تنها کسر کوچکی از یه مجموعه بی نهایت هستیم.
جوناس: زندگی برای کسانی که می دونن چطور ازش استفاده کنن یه هدیس.
پدر تانهاوس پیر: هر چیزی که یه زمانی زندگی می کرده برای همیشه زنده اس، در ابدیت زمان.
مارتا: در پایان، هر مرگ فقط یه شروع جدیده.
غریبه: دیروز، امروز و فردا پشت سر هم نیستن بلکه به صورت یه حلقه بدون پایان به هم متصل شدن، همه چیز به هم وصله.
نوح: ترس بدترین دشمن پیشرفته.
آدام: فقط وقتی خودمون رو از احساسات خلاص کنیم می تونیم واقعا آزاد باشیم، وقتی که راضی بشیم عزیزترین چیز خودمون رو فدا کنیم.
پسر اوا: جهنم خالیه، همه شیاطین این جا هستن.
غریبه: در پایان همه ما همون چیزی رو دریافت می کنیم که شایسته اون هستیم.
نظرات کاربران