حقیقت هایی از جزیره نومه نور سرزمین میانه
حقیقت هایی از جزیره نومه نور سرزمین میانه
نومهنور جزیرهای میان سرزمین میانه و آمان بود، اما به آمان نزدیکتر بود. جزیره را والار به پاس همکاری علیه مورگوت، به انسانها بخشیدند.
اولین پادشاه نومهنور، الروس برادر الروند بود. او نیمالف بود و برخلاف خانوادهاش انسان بودن را به الف بودن ترجیح داد.
در نومهنور همه سوار بر اسب سفر میکردند، زیرا از سوارکاری لذت میبردند. نومهنوریان اسبها را دوست داشتند و با آنان آبرومندانه رفتار میکردند و در اصطبلهای اشرافی نگاهشان میداشتند. اسبها به گونهای تربیت شده بودند که با یک ندا به سوی صاحبانشان میآمدند. گاهی علاقهی زیادی بین مرکب و صاحبش بود و سوارکار مرکب را تنها با نیروی اندیشه به سوی خود میخواند.
بخش وسیعی از جادههای نومهنور سنگفرش نبود و برای سوار کاری مناسب بود.
انسانها هنگام رفتن به نومهنور از الفها جواهرات به یادگار بردند و آنها را بسیار دوست میداشتند، زیرا در نومهنور معادن سنگ قیمتی نبود. مدتها بعد انسانها توانستند از آنجا آهن و مس استخراج کنند.
بزرگترین صنعتگران اداین اسلحهسازان بودند که دانش این کار را از نولدور آموخته بودند. با این حال هیچ مردی در نومهنور شمشیر به کمر نمیبست و سلاحها بسیار کم به منظور جنگ ساخته میشدند.
تفریح اکثر نومهنوریها تیر اندازی با تیر و کمان به صورت پیاده یا نشسته روی اسب بود. نومهنوریها شنا و غواصی و مسابقات سرعت با قایقهای پارویی و بادبانی را بسیار دوست داشتند.
کشتیهای الفی گیردان اداین را به نومهنور رساند. سالها طول کشید تا نومهنوریها جرأت کنند و به سفر دریایی بروند. برای اولین بار میان اداین کشتیسازانی که زیر نظر الفها تعلیم دیده بودند موفق به ساخت کشتی شدند و هربار کشتی بزرگتر و بهتری میساختند.
بیشتر دریانوردان از بین ماهیگیران انتخاب میشدند. جان سخت ترین مردمان جزیره ماهیگیران بودند. ماهی در تمام سواحل به وفور یافت میشد و قوت غالب مردم نومهنور بود.
وئانتور ناخدای ناوگان شاه تار-الندیل، اولین دریانورد نومهنور بود. او با کشتی به سرزمین میانه سفر کرد و همان سال به نومهنور بازگشت. از آن پس دریانوردی کاری شجاعانه بین مردان جسور نومهنور شد.
از بزرگترین ملوانان نومهنور میتوان به آلداریون داماد وئانتور اشاره کرد.
نظرات کاربران