۰

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

در این مقاله قصد داریم تا دیالوگ های فیلم تلقین Inception باه کارگردانی کریستوفر نولان و برنده ۴ جایزه اسکار را برای شما قرار بدهیم ، پس با ما همراه باشید :

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

یوسف: عملکرد مغز توی خواب حدود بیست برابر حالت عادی میشه و وقتی توی یه خواب وارد یه خواب دیگه میشی اثر اون تشدید می شه

مال: تو مدام چیزی که می دونی رو به خودت میگی، اما به چی اعتقاد داری؟ چه احساسی داری؟
کاب: گناه!

کاب: باید برم خونه، این تنها چیزیه که در حال حاضر برام مهمه
آریادنی: چرا نمی تونی بری خونه؟
کاب: چون فکر می کنن من اونو کشتم
آریادنی: (سکوت)
کاب: ممنونم
آریادنی: برای چی؟
کاب: چون نپرسیدی این کارو کردم یا نه!

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

مال: تو مدام چیزی که می دونی رو به خودت میگی، اما به چی اعتقاد داری؟ چه احساسی داری؟
کاب: گناه!

کاب: رفتن به عمق تنها راه برای جلو رفتنه!

آریادنی: ناخودآگاه من خیلی آروم به نظر می رسه
آرتور: حالا صبر کن، اوضاع بی ریخت می شه، هیچکس دوست نداره احساس کنه یه نفر دیگر داره ذهنش رو دستکاری می کنه

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

کاب: به نظرم احساسات مثبت همیشه به احساسات منفی غلبه می کنن

کاب: یه فکر درست مثل یه ویروس مقاوم و بسیار مسریه، کوچک ترین بذر یه فکر می تونه رشد کنه، می تونه رشد کنه تا تعریف بشه یا تو رو نابود کنه

آریادنی: کیه که بخواد ده سال توی یه خواب گیر بیفته؟
یوسف: بستگی به نوع خوابش داره

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

مال: بزار یه معما بهت بگم، تو منتظر یه قطاری، قطاری که تو رو یه جای خیلی دور می بره، تو می دونی که دوست داری این قطار تو را به کجا ببره اما نمی تونی مطمئن باشی. با این حال مهم نیست، بهم بگو چرا مهم نیست این قطار تو رو به کجا ببره؟
کاب: چون ما با هم خواهیم بود

کاب: من دیگه نمی تونم با اون (مال) باشم چون اون دیگه وجود نداره
مال: من تنها چیزی ام که تو هنوز باورش داری
کاب: ای کاش این طور بود، من اینو بیشتر از هر چیز دیگه ای می خوام اما نمی تونم تو رو با این همه پیچیدگی، این همه کمال، این همه نقصت تصور کنم. به خودت نگاه کن. تو فقط سایه ای از همسر واقعی منی، تو بهترین چیزی هستی که می تونستم انجام بدم اما متاسفم! تو به اندازه کافی خوب از آب درنیومدی

آریادنی: چرا خواب انقدر برات مهمه؟
کاب: چون توی خواب هام ما با همیم

دیالوگ های فیلم تلقین Inception

ایمز: اونا هر روز میان اینجا که خواب ببینن؟
پیرمرد طاس (به سمت کاب): نه! اونا میان که بیدار بشن. خواب به واقعیت اونا تبدیل شده. تو کی هستی که غیر این بگی پسر؟

ساتیو: پس نمی خوای یه قدم از روی ایمان برداری؟
می خوای پیر بشی در حالی که پر از حسرت هستی و منتظری که توی تنهای بمیری؟

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *