در قسمت سوم، Star Wars: Skeleton Crew به چیزی که احتمالا هستهی اصلی سریال خواهد بود، نزدیک میشود: بچهها دنبال یک سرنخ میروند تا به دنیای اصلیشان، ات اتین، نزدیکتر شوند، و بزرگترها – والدینشان و جدیدترین عضو خدمهی کشتی، که نقشش را جود لا بازی میکند – سرنخهایی را برای رمز و رازهای بزرگتر پخش میکنند. و اگر این قسمت را ملاک قرار دهیم، این فرمت ممکن است واقعا خوب جواب بدهد. راحت میتوان تصور کرد که «اسکلت کرو» یک سریال تلویزیونی سنتی با ۲۰ قسمت باشد، که در آن بچهها هر هفته با شخصیتهای عجیب و غریب جدیدی در یک سیارهی عجیب و غریب جدید روبرو میشوند تا اینکه بازیگران جوان به سن نامناسبی برای نقشهایشان برسند. اما کافی است در مورد بچهها صحبت کنیم (که همانطور که اینجا میفهمیم، حتی نمیدانند جنگ ستارگان اتفاق افتاده است)، قهرمان قسمت «خیلی جالب، به عنوان یک مسئلهی اخترشناسی» جود لا است که به عنوان جود نا ناوود اولین حضور جدیاش را دارد. یا او کاپیتان دزد دریایی بیآبرو سیلوو است؟ یا او مجرم خطرناکی است که به کریمسون جک معروف است؟ هر چه اسم واقعیاش باشد (احتمالا هیچکدام)، ما قطعا میدانیم که او یک جدی است… آه، بجز اینکه او هرگز به بچهها نگفته که یک جدی است، او فقط اجازه داده است که آنها باور کنند چون ظاهرا قدرتهای نیرو را دارد.
رمز و راز ات اتین داستان «اسکلت کرو» را پیش میبرد، و ما در این قسمت به برخی پاسخها میرسیم (این سیاره یک «جواهر» در دوران جمهوری قدیم بوده است و به طور عمدی از تمام نقشههای فضایی مدرن پاک شده است)، اما سوالهای جذابتر آنهایی هستند که در مورد هویت واقعی ناوود هستند. «اسکلت کرو» سزاوار قدردانی است که ما را احمق فرض نمیکند (یا در واقع، بچههای احمق)، و نیمی از بچهها بلافاصله متوجه میشوند که او احتمالا دروغ میگوید که یک جدی است. SM-33 به سختی میتواند نفرتش را نسبت به این مردی که به نظر میرسد باور دارد جای یک ربات در آشپزخانه است، پنهان کند.
این سریال در حال باز کردن در برای بینندگان است تا متوجه شوند که باور کردن اینکه او یک جدی است، احمقانه است، و ما در پایان قسمت، ظاهرا تایید این موضوع را دریافت میکنیم، همراه با یک طفره رفتن ظریف از سوال در مورد اینکه چرا او ظاهرا قدرتهای نیرو را دارد. این واضحا یک سریال کودکانه و متمرکز بر کودک است، و سریالی با اعتماد به نفس کمتر نسبت به خودش و بینندگان ظاهرا جوانترش، این سوال را تا حد امکان طولانی میکرد. ثابت کردن اینکه نه، او احتمالا یک جدی نیست، شما را با سوالهای «چرا او قدرتهای نیرو را دارد؟» و «چرا او سه اسم دارد؟» رها میکند، که رمز و رازهای بهتری هستند. همچنین، او هنوز هم میتواند یک جدی باشد! و این یک پیچش عالی خواهد بود!
لا باید نقش اصلی را در این سریال ایفا کند، زیرا اکثر همبازیهایش یا کودک هستند یا جلوههای ویژه، و پس از این یک قسمت، به نظر میرسد که او در سمت مثبت قابل قبول است. او کار خاصی انجام نمیدهد، اما وظیفهاش را به عنوان یک آدم بیعرضه/پرستار بچهی ناخواسته به خوبی انجام میدهد. بچهها بیشتر اوقات سرگرمکننده هستند، و تماشای بازی لا در کنار آنها در ادامهی سریال، آزمون بهتری از تواناییهای او خواهد بود.
کاپیتان کریمسون جود نا سیلوو (یا هرچه) کنار، نمیتوانید در مورد «آستروگراسیون» صحبت کنید بدون اینکه در مورد زنی که این خط را میگوید صحبت کنید. «اسکلت کرو» پرده برداری از خیم (با بازی مهمان علیا شاوکت) را به تعویق میاندازد، اما وقتی متوجه میشوید که او نوعی جغد-گربه بامزه است که یک شنل پوشیده، ارزشش را دارد. بسیاری از آثار جنگ ستارگان برای طراحی بیگانههایشان به آشنایی تکیه میکنند، با دانستن دیزنی که طرفداران قدیمی از دیدن همان دوجین موجود عجیب و غریب که بارها و بارها در کانتینای موس آیسلی بودند، لذت میبرند، اما خیم – و محیطش، که واضحا برای یک چیز کوچک طراحی شده بود که میتواند پرواز کند – نشان میدهد که این فرنچایز هنوز قدرت دارد.
طراحی خیم همچنین بازتابی از حس شوخ طبعی عجیب و غریب است که «اسکلت کرو» در حال پذیرش آن است، اگرچه میتواند کمی سختتر آن را بپذیرد (فراموش نکنید که «گوینز»، الهام آشکار «اسکلت کرو»، طنزی احمقانه در کنار افسونهای چشمگیر خود داشت). شوخی نام SM-33 هنوز بد است، اما شوخی تکراری موش سفید که تقریبا در هر صحنهای از سوراخ چشمش بیرون میآید و سپس، مهمتر از همه، هرگز برنمیگردد (حتی اگر ناگزیر بعدا دوباره بیرون بیاید)، محکم است. اگر «اسکلت کرو» بتواند این کار را شاید ۱۰ بار دیگر انجام دهد، تا پایان واقعا خندهدار خواهد بود.
نتیجه گیری
خوشگذرانی دو قسمت اول یک تصادف نبود. با پیوستن جود لا به گروه به عنوان مردی که ممکن است یک جدی باشد و قطعا یک آدم بیعرضه است، چشمانداز «اسکلت کرو» شکل گرفته است. اگر مسیر را حفظ کند، این میتواند یک کلاسیک جدید جنگ ستارگان باشد.
نظرات کاربران