داستان ترسناک متل ارزان
۰

داستان ترسناک متل ارزان

متل ارزان یک افسانه شهری ترسناک درباره دو دوست از دانشگاه است که برای شب نیاز به اقامت دارند. این داستان برای اولین بار توسط یک فیلسوف رومی به نام سیسرو در حدود ۵۰ قبل از میلاد به زبان لاتین گفته شد.

داستان ترسناک متل ارزان

دو جوان دانشجو در دانشگاه شیکاگو بودند. برای تعطیلات بهار، آنها تصمیم گرفتند به دیدن برخی از دوستان خود در شهر دیگری بروند. یکی از دانشجویان در خانه ای با چند نفر آشنا اقامت داشت، اما به دلیل برخی سردرگمی ها، آنها تختخوابی برای دوست خود نداشتند. پس از گفتگوی، دوست تصمیم گرفت در عوض در یک هتل ارزان قیمت اقامت کند.

آن شب، آنها برای نوشیدن به یک بار محلی رفتند و شب را در یک کلوپ شبانه محبوب به پایان رساندند. تقریباً ساعت ۴ صبح بود که تصمیم گرفتند شب را تمام کنند. مرد اول به دوست خود خداحافظی کرد و به خانه ای که در آن اقامت داشت بازگشت.

آن شب، دانشجو در حالی که در رختخواب دراز کشیده بود، کابوس وحشتناکی دید. در خواب، او می‌توانست دوست خود را در هتل ببیند که فریاد کمک می‌زد. او توسط یک مرد چاق و طاس که چاقویی در دست داشت تعقیب می‌شد. دانشجو با وحشت تماشا می‌کرد که چگونه دوستش توسط مرد گوشه‌گیر شد و با وحشیگری به قتل رسید.

این خواب آنقدر وحشتناک و واقعی بود که دانشجو با عرق سرد از خواب بیدار شد. او در تاریکی دراز کشید، سعی کرد نفس بکشد و سعی کرد خود را متقاعد کند که این فقط تصور او است.

پس از آرام کردن خود، او توانست دوباره بخوابد. با این حال، این بار او خواب دیگری دید که در آن مرد چاق و طاس همان را دید که جسد مرد را به بیرون کشاند. در پارکینگ. همانطور که او تماشا می کرد، مرد جسد را به عقب یک وانت سفید انداخت و آن را با خاک و خاک رس پوشاند.

باز هم دانشجو با عرق سرد از خواب بیدار شد. قلب او تند تند می زد و تصمیم گرفت که باید به دوست خود سر بزند. او لباس پوشید و راهی هتل ارزان قیمت شد. پس از رسیدن به اتاق دوست خود، در را باز دید. اتاق خالی بود و اثری از دوستش نبود.

دانشجو مشکوک شد و با پلیس تماس گرفت. وقتی آنها رسیدند، او از آنها التماس کرد که ناپدید شدن دوست خود را بررسی کنند. پلیس در زد. در دفتر هتل و مرد چاق و طاس بیرون آمد. همان مرد چاق و طاس که دانشجو در کابوس های خود دیده بود.

دانشجو با عجله به سمت پارکینگ دوید و در جای خود ایستاد. تنها وسیله نقلیه پارک شده در آنجا یک وانت سفید با انبوهی از خاک رس در عقب بود. دانشجو در خاک رس حفاری کرد و جسد خونین دوست خود را کشف کرد. وقتی پلیس جسد مرده را در پشت وانت دفن شده دید، بلافاصله صاحب هتل را دستگیر و به قتل متهم کرد.

این افسانه شهری مبهم در برخی از مناطق ایالات متحده یافت می شود و الهام گرفته از یک داستان ارواح است که در ابتدا توسط سیسرو، فیلسوف رومی که در حدود ۵۰ قبل از میلاد در ایتالیا زندگی می کرد، ثبت شده است.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *