سری بازیهای Falconeer ساخته شده توسط Tomas Sala طی سالها کاملا تغییر جهت داده است، از یک بازی مبارزه هوایی با حال و هوای حماسی به یک بازی استراتژی شهر سازی با مبارزه لحظهای. Bulwark: Falconeer Chronicles شبیه بازیهای سادهتری مانند Townscaper و Islanders است، البته در مقیاسی بزرگتر – که با زیبایی بصری و در عین حال ساده رابط کاربری آن مطابقت دارد. این بازی به همان اندازه که بر ساخت و گسترش دژ شما تمرکز دارد، بر کاوش و فتح احتمالی نیز تمرکز دارد، اگرچه عمق مکانیکی آن به اندازه Great Ursee نیست.
بازی Bulwark در همان دنیای The Falconeer اتفاق میافتد، با این حال حدود چهل سال بعد را روایت میکند. شما به عنوان یکی از سه گروه شروع میکنید – خانههای آزاد که طرفدار صلح و سازندگی هستند، بقایای امپراتوری که به امپراتوری گذشته وفادار ماندهاند، و فرقه Mancer. هر گروه مکان شروع منحصر به فرد و زیباییشناسی ساختمانی خاص خود را دارد در حالی که برای ارتقاء به مواد مختلفی متکی است.
پس از راهاندازی استخراجکنندههای منابع لازم برای آهن، سنگ و چوب، به کارگر نیاز دارید. برجها و گذرگاههایی بسازید تا جریان ثابتی به سمت گرههای منابع نزدیک سکونتگاه خود داشته باشید و در عین حال اطمینان حاصل کنید که کارگران مذکور میتوانند به عقب و جلو سفر کنند. این را به یک شهر مناسب گسترش دهید و اسکلههایی برای حمل و نقل برخی منابع در فواصل بیشتر بسازید. کاپیتانهایی را استخدام کنید که در انتقال مواد خاصی تخصص دارند و مسیرهای تأمین را ایجاد کنید. این همه هزینه استاندارد ساخت و ساز شهر است، اما ساده و بهینه شده است.
در حالی که شما را تشویق میکنند تا بدون تبعیض بنا کنید – من به تار عنکبوت گذرگاههایم بسیار افتخار میکنم – برخی محدودیتها وجود دارد. دژها بر روی زمینهای کوهستانی Ursee ساخته شدهاند – عمق دومی به این معنی است که فضای محدودی برای گسترش دارید. پایگاهها را میتوان ارتقا داد، در حالی که برجها طبقات بیشتری به دست میآورند و فرماندهان اختصاصی پیدا میکنند، در حالی که گذرگاهها به میدانهای نبرد تبدیل میشوند.
با این حال، شما به یک جناح یا سبک بازی خاص محدود نیستید. میتوانید از سایر گروهها، از جمله بدون پرچم و دزدان دریایی آزاد، برای پیوستن به آرمان خود دعوت کنید. شما به طور تصادفی با آنها در سکونتگاههای منزوی آنها یا در حال قایقرانی برخورد خواهید کرد و میتوانید آنها را به آرمان خود دعوت کنید. انجام این کار به شما امکان میدهد تا پایگاههای آنها را تخریب کنید و به دژ خاص خود منتقل کنید و وفاداری به آن جناح را افزایش دهید. به طور مشابه، کاپیتانها و فرماندهان با پیشینههای مختلف را میتوان وارد کرد، و دومی برخی واحدهای منحصر به فرد را به گروه نبرد نقشهبردار شما قرض میدهند. شما حتی ممکن است با کاپیتانهایی با کشتیهای جنگی مواجه شوید که میتوانند به شما در تأمین خطوط تدارکاتی در برابر حملات کمک کنند.
تخصیص منابع در ابتدا کمی گیج کننده می شود، زیرا با وجود همه آن گذرگاه ها، متوجه خواهید شد که پایگاه های Mancer شما به سنگی که برای ارتقاء مورد نیاز است دسترسی ندارند در حالی که Bannerless همه آنها را به خود اختصاص می دهد. خبر خوب این است که می توانید دژ خود را به هر شکلی که صلاح می دانید تخریب و بازسازی کنید، پایگاه های خاصی را به اسکله ها نزدیک کنید و منابع خاصی را بدون هیچ گونه عواقب مادی وارد کنید. در حالی که می توانم درک کنم که کاپیتان های مختلف مسیرهای تجاری را به اشتراک نمی گذارند و مجبور به ایجاد اسکله های شروع و پایان خاصی هستند، یک استخر منابع مشترک برای دژ خوب خواهد بود.
در نهایت، هنگام متعادل کردن جمعیت های جناح های مختلف، مقداری ظرافت لازم است. اگر یک جناح خاص غالب شود، می تواند منجر به مزایایی شود – مانند ترتیب دادن توافقات تجاری و صلح با Bannerless در ازای پشتیبانی رزمی. حتی می توانید از شهرک های آنها برای پیوستن به آرمان خود دعوت کنید و در نهایت رهبران جناحی را با پاداش های منحصر به فرد باز کنید. انواع مختلف نقشهبرداران با آمارهای خاصی که برای سرعت یا جنگ مناسب هستند نیز باز می شوند.
با این حال، سایر گروه ها به این موضوع لطف نخواهند کرد و ممکن است هنگام اختصاص کاپیتان ها به مسیرها، عواقبی به همراه داشته باشد، برخی از کشتی های جنگی از همراهی با دزدان دریایی خودداری می کنند. ناآرامی نیز شروع به شکل گیری می کند و ممکن است هر فرصتی برای صلح با سایر سکونتگاه ها را از دست بدهید.
البته، عضویت در یک جناحی مانند فرقه Mancer به این معنی نیست که سایر سکونتگاه های همسو مایل به معامله با شما باشند. هنگام خواستگاری از یک پایگاه Mancer، پیوستن آنها به آرمان من نیاز به دانش عمیق تری از جناح داشت. از طرفی، می توانید هنگام برخورد با سایر پایگاه ها رویکرد تهاجمی تری در پیش بگیرید، جنگ اعلام کنید و با Skull Ships و Falconeers ویرانی به بار آورید.
این موضوع یکی از ضعیف ترین عناصر Bulwark: Falconeer Chronicles را برجسته می کند – مبارزه. تنها کاری که باید انجام دهید این است که در حالی که نیروهایتان به طور خودکار دشمن را تسلیم می کنند، در نزدیکی یک پایگاه بمانید. اغلب به سلامت و تعداد واحدها بستگی دارد که تشخیص آن در حین نبرد (به جز اعلان های تلفات) دشوار است. طرف های درگیر با دو نوار در بالا نشان داده می شوند که بر اساس اینکه چه کسی در حال باختن است، کم می شوند. این نشانگر سلامتی شما نیست – وارد یک منطقه جنگی فعال شوید و نقشهبردار شما می تواند بدون توجه به اینکه چقدر از نوار باقی مانده است، سقوط کند.
شما کنترل کمی روی انواع واحدهایی دارید که به گروه نبرد شما میپیوندند، و اگرچه می توانید با کشتی های سرگردانی که سلامتی آنها را دوباره پر می کنند، ملاقات کنید، اما نحوه بازیابی واحدها پس از باختن درگیری مشخص نیست. با گذشت زمان، ماندن در اطراف دژ یا یک پایگاه متحد این کار را انجام می دهد. هرچند مبارزه بیش از حد ساده به نظر می رسد، دسترسی به واحدهای افسانه ای، مانند لاک پشت غول پیکر دریانوردی با سلاح هایی که می تواند سایر پایگاه های جناح را برای تسلیم شدن تهدید کند، جالب است.
با این حال، هنگامی که خشم جناح های دیگر را برانگیختید، آنها از فرستادن کشتی های جنگی دست بر نمی دارند. تنها گزینه باقی مانده این است که به هر یک از شهرهای آنها بروید و تسلیم اجباری را تحمیل کنید. چندین گزینه دیپلماتیک بیشتر حتی اگر نقطه بازگشتی وجود نداشته باشد، مورد قدردانی قرار می گرفت.
ترجمه یک بازی سازنده شهر به کنترلر، حتی به ساده شده ای مانند Bulwark: Falconeer Chronicles، می تواند دشوار باشد. در حالی که کنترل ها پیچیده نیستند، اما می توانند دست و پا گیر باشند. شما به صورت آزادانه نقشه بردار خود را حرکت نمی دهید، در عوض نقاطی را برای حرکت او مشخص می کنید. اگر یک آیکون قابل تعامل مانند ساختن اسکله، پایگاه یا استخراجکننده منابع ظاهر شود، تنها با یک فشار دادن دکمه کافی است. با این حال، با توسعه بیشتر دژ شما، این کار دست و پا گیرتر می شود، زیرا گاهی اوقات همه چیز به موقعیت مکان نما شما بستگی دارد.
می توانید به خود ساختمان ها نیز سوئیچ کنید، که برای ارتقای آنها ضروری است، و گره ها را از پایگاه ها برای ایجاد برج ها و اتصال آنها به صورت شهودی گسترش دهید. با این حال، شما به صورت دستی از ساختمانی به ساختمان دیگر می پرید، هر بار مکان نما را گسترش می دهید و دکمه تأیید را فشار می دهید. مطمئناً یک مکاننمای رایگان برای اسکن دژ کار را آسانتر میکرد. همچنین، گزینه ای برای ارتقاء خودکار همه گذرگاه ها به میدان نبرد و برخی جزئیات در مورد نحوه عملکرد برخی از ساختمان های منحصر به فرد، مانند نقشه برداران، خوب بود.
اگرچه حلقه گیمپلی گاهی اوقات ساده به نظر میرسد، اما با پرواز در سراسر Great Ursee، برخورد با افراد تصادفی و اضافه کردن آنها به سکونتگاه خود یا کشف کمینها و مبارزه با آنها، همه چیز را تغییر میدهد. با این حال، با وجود زیبایی که این بازی میتواند داشته باشد، به خصوص با جلوههای آب و هوایی و نورپردازی متفاوت، چه طوفان باشد و چه مه در حالی که از مکانهایی مانند The Shard عبور میکنید یا در آتشفشانهای خروشان غرق میشوید، حیف است که عناصر روایت و شخصیتپردازی در بهترین حالت سطحی هستند. حداقل برای کسانی که میخواهند دژهای عظیمی بسازند که تماشایی هستند، یک حالت ساخت و ساز آزاد (Freebuild Mode) وجود دارد.
Bulwark: Falconeer Chronicles قرار نیست ژانر بازیهای سازنده شهر را بازتعریف کند و برای آنچه که ارزش دارد، سعی هم نمیکند. این بازی یک عنوان استراتژیک اکتشافی با تمرکز بیشتر ارائه میدهد که گسترش، دیپلماسی سبک و فتح در یک سرعت قابل مدیریت آسان امکانپذیر است. گزینههای کنترل اضافی و اطلاعات مربوط به مبارزه به شدت مورد نیاز هستند و به نظر میرسد که این محیط میتوانست فراتر از محدودیتهای روایت فعلیاش ارائه دهد. با این حال، تا آنجا که به بازیهای سازنده شهر مربوط میشود، این بازی محکم، چشمنواز و لذتبخش است.