داستان بازی High on Life
داستان بازی High on Life
در ابتدای داستان، قهرمان و خواهرش Lizzie را می‌بینیم که والدینشان به سفر رفته و قصد دارند به خرید لوازم مهمانی امشب بروند. در این هنگام یک سفینه از موجودات فضایی ظاهر شده و قهرمان به همراه خواهرش پشت یک ماشین پنهان می‌شوند. آن‌ها شاهد کشته‌شدن یکی از همسایگان به دست فضایی‌ها هستند، در حالی که یکی از همین فضایی‌ها توسط متحدانش کشته می‌شود. پس از رفتن موجودات بیگانه، بازیکن بالای جسد بی‌جان آدم فضایی رفته و در ژاکت آن یک اسلحه سخنگو پیدا می‌کند. این اسلحه با معرفی خود به عنوان یک Gatlian با نام Kenny به بازیکن می‌گوید که سیارهٔ آن‌ها توسط رئیس فضایی‌ها یعنی Garmantuous و گروهش G3 مورد حمله قرار گرفته و قصد دارند تمام نژاد بشر را به مواد مخدر تبدیل کنند. بازیکن و خواهرش برای جلوگیری از این کار، با یکدیگر همکاری کرده و با کمک Kenny خانه‌شان را به شهر فضایی Blim City تلپورت می‌کنند.
اکنون Kenn به بازیکن مأموریت می‌دهد تا یک شکارچی معروف به نام Gene Zaroothian را پیدا کند و قهرمان پس از یافتن او متوجه می‌شود این شکارچی اکنون تبدیل به یک موجود فلج بی‌خانمان شده است. Gene در ابتدا علاقه‌ای به کمک ندارد ولی بازیکن به او پیشنهاد می‌دهد که در صورت کشته شدن، او در خانه‌شان مستقر شود و این پیشنهاد باعث موافقت Gene می‌گردد. سپس Gene لباس قدیمی خود را به بازیکن داده و او را مأمور می‌کند تا یک چاقوی سخنگو به نام Knifey را پیدا کند. بازیکن پس از یافتن Knifey سراغ یکی از رهبران نژاد فضایی‌ها یعنی ۹Torg رفته و پس از کشتن او، تکه‌ای از بدنش را با Knifey جدا می‌کند.
دو رهبر بعدی که بازیکن برای کشتن آن‌ها فرستاده می‌شود عبارتند از Douglas و Krubis که اولی یک سادیست و شیفتهٔ شکنجه است و وظیفهٔ آموزش اعضای جدید G3 را بر عهده دارد و دومی یک معتاد است که وظیفه دارد دهکده‌ای از موجودات فضایی را به بردگی بکشد. بازیکن می‌تواند این دو رهبر را نابود کرده و اسلحه‌های جدیدی را نیز پیدا کند، از جمله یک سلاح قدرتمند به نام Gus که می‌تواند تیغه‌هایی چسبناک پرتاب کند و یک سلاح مؤنث به نام Sweezy که توانایی او در متوقف کردن زمان است.
با پایان یافتن این دو مأموریت، سروکله‌ی Clugg Nuggin رئیس Blim City پیدا می‌شود که از اقدامات بازیکن در مبارزه با G3 تعریف و تمجید کرده و پیشنهاد می‌دهد که بازیکن به او ملحق شود. به توصیهٔ Gene بازیکن پیشنهاد او را پذیرفته و با Clugg در دفترش ملاقات می‌کند، جایی که او دانش خود را در مورد انسان بودن بازیکن و بقای آن‌ها از تهاجم G3 آشکار می‌کند. او از بازیکن می‌خواهد کمک کند تا پناهگاهی امن برای انسان‌های باقی‌مانده فراهم سازد و همچنین یک دستگاه ویژه به او می‌دهد تا به کمک آن بتواند انسان‌های زندانی‌شده را پیدا کرده و آن‌ها را به مکانی امن تلپورت کند. بازیکن این پیشنهاد را پذیرفته و Clugg نیز از نیروهایش می‌خواهد که تمام اطلاعات حیاتی G3 را برای Gene بفرستند که Gene نیز به بازیکن توصیه می‌کند یک جت‌پک ارتقا داده شده را برای لباس خود خریداری نماید.
در همین حال Lizzie دائماً با Gene به بحث و جدل پرداخته و همچنین با دوست‌پسر فضایی خود یعنی Tweeg آشنا شده که Gene به وضوح از او بدش می‌آید. Gene سپس به بازیکن اطلاع می‌دهد که اطلاعات ارسال شده توسط Clugg موقعیت دو فرماندهٔ دیگر را نمایش می‌دهد.
اکنون نوبت به کشتن برادران Skrendel می‌رسد که نژادی شبیه به خرس‌های کوچک با نام Muplet را برای G3 به بردگی گرفته و اسلحهٔ دیگری به نام Creature را اسیر کرده‌اند. این سلاح می‌تواند با استفاده از تولید مثل غیرجنسی، زایمان کرده و از فرزندانش برای خرابکاری ماشین‌آلات استفاده کند. پس از کشته شدن برادران Skrendel با اسامی Jonathan و Angela و Muna مشاهده می‌کنیم که Garmantuous شخصاً با بازیکن تماس گرفته و به او می‌گوید که پدر و مادرش را زندانی کرده و سپس جلوی چشمان بازیکن، والدینش را می‌کشد. او همچنین فاش می‌کند که پایگاه جدیدی روی زمین راه‌اندازی کرده که برای همه غیرقابل دسترسی است.
بازیکن پس از بازگشت به خانه با Tweeg دوست‌پسر بیگانهٔ Lizzie ملاقات می‌کند که می‌تواند به او اجازه دهد با Lizzie بماند یا این‌که طبق توصیه‌های Gene از او بخواهد از این به بعد با یکدیگر ملاقاتی نداشته باشند. در هر صورت Lizzie آن‌جا را ترک کرده و Gene به بازیکن می‌گوید که هنوز برای رویارویی با Garmantuous آماده نیست. همچنین از اطلاعات جدید Clugg پرده‌برداری می‌کند که نشان می‌دهد یک اسلحهٔ بسیار قدرتمند در اختیار دکتر Jon Giblets بوده و بازیکن باید آن را به کمک یک آیتم مخصوص به دست بیاورد که به لباس او، حالت کارآگاهی را اضافه می‌کند.
داستان بازی High on Life
بازیکن سپس به سمت فروشگاه جدیدی به نام High on Life در محله‌های فقیرنشین رفته و به طور تصادفی یک جفت چکمهٔ مغناطیسی از جسد یک موجود بیگانه پیدا می‌کند. او به کمک این چکمه‌ها می‌تواند روی سطوح فلزی راه رفته و از محله فرار کند. پس از بازگشت به خانه، با دو پسر Clugg روبرو می‌شود که به بازیکن اطلاع می‌دهند بقیهٔ فرمانده‌ها با Giblets همکاری می‌کنند. سپس بازیکن را نزد Clugg برمی‌گردانند و Clugg با دادن اطلاعات جدیدی از Giblets او را روانهٔ مأموریت بعدی می‌کند.
با این اطلاعات جدید، بازیکن به آزمایشگاه Giblets می‌رود، جایی که مشخص می‌شود Giblets کارمندان G3 خود را به قتل رسانده تا روی آن‌ها آزمایش انجام دهد. کمی جلوتر سلاح قدرتمند Lezduit را پیدا می‌کند که اکنون به دلیل آزمایش‌های شدید دکتر Giblets غیرفعال است. بازیکن سپس به Giblets می‌رسد ولی او به طور تصادفی روی زمین لیز خورده و کشته می‌شود. در این زمان، سیستم امنیتی آزمایشگاه فعال شده و تعداد زیادی از دشمنان به جان بازیکن می‌افتند ولی بازیکن می‌تواند از آن‌جا جان سالم به در برده و به خانه بازگردد.
در ادامه بازیکن Lezduit را به Gene می‌دهد تا او را تعمیر کند. سپس Gene اطلاع می‌دهد که Lizzie گم شده و از بازیکن خواسته می‌شود او را پیدا کند. با مشکوک شدن به این‌که Tweeg ممکن است به نوعی در ناپدید شدن او نقش داشته باشد Gene بازیکن را به سمت فروشگاه Applebee در محله‌های فقیرنشین هدایت می‌کند که در این حین Kenny از بازیکن می‌خواهد تا بقیهٔ سلاح‌ها را نزد Gene بگذارد، چون قرار است چند دقیقه با بازیکن خصوصی صحبت کند.
پس از رسیدن به فروشگاه Kenny فاش می‌کند که در واقع خودش مسئول نابودی سیاره‌اش Gatlus بوده است. او توضیح می‌دهد که Gatlus زمانی یک سیارهٔ منزوی و ناشناخته بود. او در آن زمان می‌خواست سیاره را ترک کند، زیرا مردمش دائماً Kenny را یک سلاح به‌دردنخور تلقی می‌کردند. در همان روز یک قاچاقچی بیگانه به نام Rel Delmar به صورت تصادفی روی این سیاره فرود آمد و Kenny تصمیم گرفت به او کمک کند تا سفینه‌اش را تعمیر نماید. Kenny در واقع تصمیم داشت با او همراه شود و در نهایت این شانس را پیدا کند که به رویای خود یعنی دیدن فضای بیرون و داشتن ماجراجویی‌های بزرگ دست یابد. متأسفانه قاچاقچی بودن Rel باعث چندین درگیری با شخصیت‌های مخفی شد و در نهایت با Garmantuous روبرو شدند که بلافاصله مجذوب توانایی‌های Kenny گشتند. آن‌ها سپس او را فریب دادند تا وجود Gatlus را فاش کند و سپس Garmantuous به آن‌جا یورش برد ولی این تهاجم به رهبری Lezduit برای مدت کوتاهی به عقب رانده شد. مدتی بعد Garmantuous دوباره با یک ویروس قدرتمند به Gatlus حمله کرد که باعث شد بیشتر ساکنین آن‌جا تبدیل به زامبی شوند. Kenny که از این کار خود پشیمان شده بود، قبل از این که ظاهراً کشته شود، تمام داستان را برای Lezduit فاش می‌کند.
او اکنون نمی‌داند این موضوع را چگونه به بقیهٔ سلاح‌ها بگوید اما در همین حین Lizzie و Tweeg را بیرون فروشگاه می‌بینند. بسته به انتخاب‌های قبلی بازیکن، ممکن است دو حالت رخ دهد. اول این‌که Lizzie با Tweeg فرار کرده و با یکدیگر زندگی جدیدی را شروع کنند. در حالت دوم مشخص می‌شود که Tweeg در ازای دریافت پول، بازیکن را به G3 فروخته و سپس Lizzie را برای دریافت پول بیشتر می‌دزدد. آن‌ها در هر صورت قبل از این که افراد G3 به بازیکن حمله کنند، می‌توانند به سمت خانه فرار کرده و سپس به سیارهٔ Gatlus تلپورت کنند. در حین ورود به سیاره Kenny هشدار می‌دهد که اگر جلوی Garmantuous را نگیرند، زمین مانند این مکان تبدیل به یک سیارهٔ متروکه خواهد شد.
در ادامه Gene فاش می‌کند که سیگنال زیستی Lizzie را ردیابی کرده و بازیکن را می‌فرستد تا او را بازگرداند. بسته به انتخاب‌های قبلی ممکن است Lizzie از Tweeg جدا شده و یا او را بکشد. پس از بازگشت، موقعیت یکی از فرمانده‌های ارشد Garmantuous یعنی Nipulon توسط Clugg به دست آمده و در این حین Kenny به بقیه سلاح‌ها واقعیت را می‌گوید که باعث می‌شود همه او را سرزنش کنند.
با وجود موافقت برای ردیابی و کشتن Nipulon در سالن مواد مخدر، بقیهٔ سلاح‌ها تصمیم می‌گیرند پس از نابودی دشمنان Kenny را رها کنند. در طول مسیر Kenny همین طور سعی دارد کار خود را توجیه کند ولی به نظر می‌رسد تنها Creature مایل به شنیدن صدای اوست. بازیکن پس از پوشیدن لباس مبدل و ورود به منطقهٔ دشمن، با Nipulon مواجه می‌شود ولی Nipulon با یک مادهٔ توهم‌زا بازیکن را آلوده می‌کند. بازیکن در توهم خود، با مشکلات اخیر خود مبارزه کرده و پس از آشتی دادن Kenny با بقیهٔ سلاح‌ها سرانجام می‌تواند Nipulon را بکشد.
داستان بازی High on Life
با مرگ Nipulon بازیکن و سلاح‌ها مختصات زمین را از کامپیوترش برداشته و به خانه بازمی‌گردند، جایی که Gene و Lizzie اکنون دشمنی کمتری با یکدیگر دارند و در نهایت تعمیر Lezduit را به پایان می‌رسانند. با این‌که Lezduit اکنون فقط می‌تواند یک کلمه بگوید و آن کلمه، نام خودش می‌باشد ولی با این حال هنوز کارآمد است و به بازیکن در مبارزه با دشمنان برای بازپس‌گیری زمین کمک می‌کند. سپس Gene یک بمب اتمی کنترل از راه دور به بازیکن می‌دهد که باید آن را وارد بدن Garmantuous کرده و دکمهٔ انفجار را فشار دهد.
بازیکن در نهایت به Garmantuous رسیده و پس از یک مبارزهٔ سخت، او را شکست می‌دهد. اکنون بمب اتمی را در ….. او جاسازی کرده ولی دکمهٔ انفجار کار نمی‌کند که باعث می‌شود Garmantuous دوباره بلند شود و فاش کند آن دو نفر که قبلاً جلوی چشم بازیکن کشته بود، پدر و مادرش نبودند، بلکه آن‌ها Jack Black و Susan Sarandon بوده‌اند. در این هنگام فاز دوم مبارزه با Garmantuous آغاز شده و بازیکن برای دومین بار پیروز می‌شود. Kenny با درک این‌که تنها یک راه برای کشتن او وجود دارد، داوطلب می‌شود تا وارد بدن Garmantuous شده و با منفجر کردن دستی بمب، خود را قربانی کند.
صرف نظر از این‌که بازیکن Kenny یا هر یک از دیگر سلاح‌ها را انتخاب کند، سرانجام Garmantuous منفجر شده و سلاحی که وارد بدن او شده بود، جان سالم به در می‌برد.
در پایان مخفی بازی، بازیکن از پناهگاه انسان‌ها بازدید کرده و یک اتاق مخفی پیدا می‌کند که در آن مشخص می‌شود Clugg به طور مخفیانه روی انسان‌ها آزمایش انجام می‌داده است. بازیکن Clugg را تا اتاق مخفی دیگری که توسط دکتر Gurgula اشغال شده تعقیب می‌کند. دکتر در آن‌جا Clugg را کشته و خود را به عنوان دانشمند مسئول ویروسی که سیارهٔ Gatlus را تبدیل به زامبی کرده معرفی می‌کند، زیرا معتقد بوده که ساکنین Gatlus کلید گام بعدی در تکامل ارگانیک هستند ولی اکنون باور دارد که این کلید درون بدن انسان‌ها نهفته است. او سپس آن‌جا را ترک کرده و بازیکن با پسران Clugg روبرو می‌شود که ادعا می‌کنند هرگز پدرشان را دوست نداشتند و قول می‌دهند بهتر از پدرشان از انسان‌های نجات‌یافته مراقبت کنند.
منبع : https://t.me/GameNewNews
برای مطالعه بیشتر داستان بازی ها در کنترل امجی حتما به صفحه دسته بندی آن مراجعه کنید.
نظرات کاربران