ویکتور ون دووم در لاتوریای(Latveria) رومی بدنیا اومد.او مادرش کینثیا(Cynthia) رو وقتی بچه بود از دست داد و پدرش هم بخاطر انتقام یک پادشاه کشته شد.بعدا ویکتور میفهمد که مادرش بخاطر یک معامله با مفیستو که به شدت اشتباه پیش رفت جونش رو از دست داد. او تصمیم گرفت که اطلاعاتش را هم در علم و هم در جادو افزایش دهد.
در نهایت او از کشور خودش به نیویورک دعوت میشود به دانشگاه hegeman و در همونجا ویکتور با بن گریم و رید ریچاردز ملاقات میکند. آنها از اولین دیدارشون شروع کردن به متنفر بودن از هم و رقابت. ویکتور داشت روی یک وسیله برای سفر بین بعد ها(از جمله جهنم و برزخ) کار میکرد تا بتونه با استفاده از  آن مادرش رو از دست مفیستو نجات بده; اما داخل طراحی این وسیله یک اشتباهی وجود داشت که رید اون اشتباه رو به ویکتور متذکر میشه اما دووم بخاطر غرورش و پارانوید که اون بخاطر تنفرش  به حرف رید گوش نکرد. در نتیجه وقتی وسیله رو تست کرد جلوی صورتش منفجر شد و باعث شد که صورت ویکتور زخمی شود.