نقد و بررسی فیلم Mickey 17
۰

نقد و بررسی فیلم Mickey 17 با بازی رابرت پتینسون

فیلم منحصر به فرد و تاریک میکی ۱۷، لحظه فرهنگی مناسبی را با دقت (و کمی شانس) انتخاب کرده است. پس از تاخیرهای متعدد – که در ابتدا قرار بود در مارس ۲۰۲۴ اکران شود – فیلم بونگ جون-هو، پس از انگل، به عنوان اولین فیلم واقعی دوران ترامپ ۲.۰ اکران می‌شود. این یک کمدی علمی تخیلی سیاه و تلخ درباره آینده‌ای نزدیک است که در آن زندگی به خودی خود توسط طبقه بالای خوشگذران، که اهداف توتالیتر خود را پشت ارزش‌های مذهبی ظاهری پنهان می‌کنند، شرکتی شده و ارزش آن کاهش یافته است. (و برای تأکید بیشتر بر شباهت‌ها به زندگی واقعی در حدود سال ۲۰۲۵، پیروان این جنبش، کلاهک‌های قرمز متمایز با شعارهای سیاسی بر سر می‌گذارند.) میکی بارنز (رابرت پتینسون) برای فرار از بدهی‌های خود روی زمین، ثبت نام کرده است که در یک ماموریت فضایی طولانی “مصرف‌شدنی” باشد، به این معنی که می‌تواند بی‌وقفه مشاغل پرخطر و بالقوه مرگبار به او داده شود و حتی با ویروس‌ها و تشعشعات مورد آزمایش قرار گیرد و مرگ‌های دردناک متعدد را تجربه کند که هر بار پس از “تولد دوباره” از یک چاپگر زیستی سه بعدی لرزان، آنها را به یاد می‌آورد.

نقد و بررسی فیلم Mickey 17

پتینسون در نقش نسخه‌های مختلفی از این پهپاد کارگر بی‌نهایت قابل تکثیر بازی می‌کند، فرضیه‌ای که اگرچه در نهایت کمی به حاشیه می‌رود، صحنه را برای اقتباسی دیوانه‌وار و طنزآمیز از رمان ادوارد اشتون در سال ۲۰۲۲، میکی ۷، آماده می‌کند.

در حالی که تفکرات فلسفی آن درباره جاودانگی و خود نادیده گرفته می‌شود، بیشتر اصول اولیه داستان، از جمله صحنه افتتاحیه تند آن که در آن میکی را از دیدگاه خود می‌بینیم که در یک شکاف یخی پر از موجودات کرمی فرازمینی در مستعمره بیگانه نیفلهایم سقوط می‌کند، باقی می‌ماند. بهترین دوست و همکار کاشف او، خلبان خبره تیمو (استیون یون)، خوشحال می‌شود که او را رها کند تا بمیرد، زیرا فردا یک میکی کاملاً جدید بیرون می‌آید. چگونگی رسیدن به اینجا چیزی است که فیلم در فلاش‌بک‌های طولانی پوشش می‌دهد، اگرچه رویکرد ریتمیک بونگ به مونتاژ منجر به یک سرعت سرسام‌آور در دنیای داستان می‌شود. هیچ چیز – هیچ قطعه جداگانه‌ای از پیش‌داستان یا اطلاعات – واقعاً مهم به نظر نمی‌رسد، اما این بخشی از جذابیت زشت و نیهیلیستی فیلم است که از آن چند اخگر انسانیت در نهایت جرقه می‌زند (اگرچه باید دو ساعت و اندی برای این کار صبر کنید؛ فیلم شما را مجبور به تلاش می‌کند). هنگامی که میکی ۱۷ پس از سقوطش مرده فرض می‌شود، مافوق‌هایش در مستعمره به سرعت او را با هجدهمین نسخه جایگزین می‌کنند، فقط میکی ۱۷ از سرنوشت یخی خود فرار می‌کند و به پایگاه برمی‌گردد. به دلایل عملی و مذهبی، وجود دو نسخه از یک شخص به طور همزمان یک مشکل بزرگ است که منجر به پیچیدگی‌هایی بین میکی ۱۷ و ۱۸ می‌شود، زیرا آنها سعی می‌کنند بفهمند چگونه در خفا با هم زنده بمانند.

نقد و بررسی فیلم Mickey 17

در حالی که آنها همچنان در معرض خطر دائمی “حذف دائمی” هستند، راه‌حل‌هایی برای معمای آنها با سهولت شگفت‌انگیزی ارائه می‌شود، اما همه اینها به این معناست که میکی ۱۷ پیچش‌های مورد انتظار خود را در اوایل داستان برمی‌دارد و قبل از انحراف در مسیرهای غافلگیرکننده. خطر اصلی برای زندگی آنها رهبر مستعمره، یک سیاستمدار متعصب با روکش‌های اغراق‌آمیز به نام کنت مارشال (مارک روفالو) است که به همراه همسرش یلفا (تونی کولت) که شیفته غذاهای لذیذ است، با وعده‌های بزرگی از آینده، بر زیردستان خود تسلط دارند، زیرا آنها نیفلهایم را مستعمره می‌کنند. روش‌های مارشال در پوششی از برتری سفیدپوستان و دگرجنس‌گرایی اجباری و مردسالارانه پنهان شده است. هر از گاهی، او یکی از اعضا را به طور همزمان برای صرف شام با استیک (به جای غذای پروتئینی روزانه آنها) انتخاب می‌کند تا آنها احساس خاصی داشته باشند، در حالی که آنها را – با صراحتی لرزه‌آور – متقاعد می‌کند که خلوص ژنتیکی آنها برای پر کردن مستعمره از طریق “تولید مثل” حیاتی است. علاوه بر این، او روش‌های خود را به لطف سازمانی انجام می‌دهد که بخشی از یک شرکت بی‌رحم و بخشی از یک کلیسای متعصب است، نگاهی متمرکز به اینکه چه کسی بیشترین قدرت و نفوذ را در ایالات متحده مدرن دارد.

این عنصر سیاسی از فیلمنامه بونگ سرچشمه می‌گیرد. کلاه‌های قرمز امضایی که توسط حامیان مارشال پوشیده می‌شود نیز چنین است، استعاره‌ای عمداً ترامپی که با چندین استعاره تصادفی همراه است که به هیچ وجه نمی‌توانست برنامه‌ریزی شده باشد – مانند یک سوء قصد نافرجام که در آن گلوله‌ای گونه مارشال را خراش می‌دهد. اینکه فیلم در میان ویرانی‌های ناشی از دولت دوم ترامپ و استعمارگر فضایی که به عنوان بلندترین تشویق‌کننده/بزرگترین سپر بلا عمل می‌کند، از راه می‌رسد، آن را بسیار تکان‌دهنده‌تر و بسیار دلسردکننده‌تر می‌کند. شرورهای آن حماقت و شرارت مخرب را به یک اندازه از خود نشان می‌دهند و منجر به داستانی می‌شوند که در آن خود مفهوم چک و تعادل، عالی‌ترین شورش است. اینکه چیزی به این اندازه حداقلی به عنوان قهرمانانه مطرح می‌شود، هم بلندپروازانه و هم به طرز دردناکی افسرده‌کننده است، در لحظه سیاسی که به نظر می‌رسد ایالات متحده و مؤسسات آن برای قطعات جدا می‌شوند.

نقد و بررسی فیلم Mickey 17

اینکه این نمادگرایی به قیمت یک داستان شخصیت محورتر تمام می‌شود، گاهی آزاردهنده است، اما زمانی که با هر یک از اعضای بازیگران صرف می‌شود، چیزی جز لذت‌بخش نیست. برداشت پتینسون از میکی ۱۷ عجیب و تو دماغی است، یک موجود ترسناک شبیه گابلین که به سختی می‌تواند صاف بایستد. او نهایت فرد تسلیم‌پذیر است – و او نیز به نوعی به عنوان یک شخص بد است. یک افشای اولیه در مورد ساکنان بومی سیاره به تفسیر آسان ما از نشانه‌هایی که او از دیدن آنها امتناع می‌کند، بستگی دارد، با توجه به اینکه چقدر خودکم‌بینی او باعث عدم همدلی او می‌شود. میکی ۱۸ حتی بدتر است. معلوم می‌شود که کلون‌های مصرف‌شدنی می‌توانند از نظر شخصیت بسیار متفاوت باشند. این منجر به آن می‌شود که ۱۷ توسط یک نسخه خشونت‌آمیزتر و کارتونی‌تر از خودش غصب و گول زده شود، با این سؤال که رستگاری او (و بشریت) بر داستان سایه می‌افکند. هرچه زمان بیشتری را حتی با قهرمانان ظاهری فیلم – مانند تیمو خودشیفته، یا دوست دختر نگهبان امنیت کاملاً نامتعادل میکی، ناشا (نائومی آکی) – می‌گذرانیم، بیشتر به نظر می‌رسد که زندگی تحت سلطه ظلم اقتصادی، و مصرف‌شدنی شدن فیزیکی در خدمت بهره‌وری، هر یک از این افراد را کاملاً دیوانه کرده است.

نقد و بررسی فیلم Mickey 17

این فیلمی است که در آن حرکات آشفته، بحث‌های ناهنجار و حرکات مضحک اغلب به جای درام دقیق – چه بهتر، چه بدتر – قرار می‌گیرند و منجر به برخی از مضحک‌ترین کمدی‌های بدحال در این سوی انتخابات اخیر ایالات متحده می‌شوند. میکی ۱۷ به جای ارائه مزخرفات دورویی درباره “مقاومت”، به واسطه بدبینی خود، رویارویی می‌کند و یک رمان عمدتاً سرراست را به بازتابی stark از چگونگی شکل‌گیری لحظه سیاسی کنونی تبدیل می‌کند – البته بدون اینکه کسی (به‌ویژه، کسانی که در معرض رحمت این نیروهای بزرگ‌تر هستیم) را از تخلفات خود تبرئه کند. اگر انسانیت در خطر باشد، پس سلب آن و رها کردن آن داوطلبانه دو روی یک سکه خطرناک هستند که با حاشیه‌ای به تیزی تیغ از تفاوت بین ۱۷ و ۱۸ از هم جدا می‌شوند.

سخن آخر

میکی ۱۷، فیلم بعدی بونگ جون-هو پس از انگل، در نیهیلیسم خود جذاب است و رابرت پتینسون را در نقش نسخه‌های عجیب و غریب متعددی از یک پهپاد کارگر مصرف‌شدنی در یک کمدی علمی تخیلی عجیب و غریب بازی می‌کند. یک تجربه کمدی عمیقا افسرده‌کننده (حداقل تا حدی به لطف زمان‌بندی سیاسی تصادفی)، ریمیکس بونگ از رمان ادوارد اشتون، یک شرور شبیه ترامپ و هیچ قهرمان شایسته‌ای را ارائه می‌دهد و منجر به یک ماجراجویی علمی تخیلی طنزآمیز می‌شود که نمادگرایی آن، درام شخصیتی ناهنجار آن را جبران می‌کند.

برچسب‌ها:

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

بامداد نوروزیان

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *