داستان بازی Life is Strange: Double Exposure به صورت کامل

داستان بازی Life is Strange: Double Exposure

اواخر سال ۲۰۲۳ مدت ۱۰ سال از وقایع نسخه اول گذشته و اکنون Max Caulfield به Lakeport در ایالت Vermont نقل‌مکان کرده تا به عنوان یک عکاس در دانشگاه معتبر Caledon فعالیت داشته باشد. او سوگند یاد کرده که دیگر از قدرت بازگرداندن زمان، به دلیل عواقبی که در گذشته برایش رخ داده، استفاده نکند. Max در شب ۴ دسامبر، پس از معاشرت با همکارانش Safi و Murphy متوجه می‌شود که Safi به طور مرموزی بر اثر شلیک گلوله به قفسه‌سینه‌اش کشته شده است. بنابراین از این مصیبت وارده، چند روز آینده را در انزوا می‌گذراند.

مدتی بعد، Max قدرت جدیدی کشف می‌کند، قدرت «ضربان» و نگاه اجمالی به یک جدول زمانی جایگزین، جایی که Safi هنوز زنده است. این قدرت گسترش می‌یابد تا Max به میل خود بین خطوط زمانی سفر کند. او به جدول زمانی Living سفر کرده و در آنجا متوجه می‌شود که ماشین Safi توسط یک مهاجم ناشناس تخریب شده و با درک اینکه زندگی Safi ممکن است همچنان در خطر باشد، به امید کشف قاتل وی، در جدول زمانی Dead به بررسی این پرونده می‌پردازد.

در طول این تحقیقات، Max با افراد مختلفی از دانشگاه مواجه می‌شود، مانند Yasmin مادر Safi و رئیس دانشگاه. Amanda Thomas پیشخدمت بار محلی. Vinh Lang دستیار اداری Yasmin و رهبر انجمن مخفی Abraxas. همچنین Gwen Hunter یکی از اساتید دانشگاه. Lucas Colmenero رئیس بخش ادبیات و سه‌نفر از دانشجویان به اسامی Loretta Rice و Reggie Kagan و Diamond Washington.

در ادامه Max در جدول زمانی Living متوجه می‌شود که Gwen و Lucas در حوادث جداگانه‌ای درگیر می‌شوند که در آن، هر یک از آن‌ها به خاطر عملی که انجام نداده‌اند سرزنش شده‌اند و Reggie نیز در جدول زمانی Dead ادعا می‌کند که همزادش را مشاهده کرده است. Moses با Max تماس گرفته و می‌گوید دوربین Safi را از پلیس دزدیده، بنابراین مدتی بعد هر دوی آن‌ها موفق می‌شوند دوربین را به دست آورده و از Vince Alderman، کارآگاه پلیس ایالت Vermont پنهان کنند. Max با انجام این کار، قدرت جدیدی کشف می‌کند، توانایی «درهم‌تنیدگی» و جابجایی اجسام بین دو خط زمانی و تعویض مکان آن‌ها. پس از بررسی دوربین، Max و Moses متوجه می‌شوند آخرین عکسی که Safi گرفته، عکسی است که Max اسلحه را به سمت او نشانه گرفته است. این موضوع باعث می‌شود Moses با عصبانیت از خانه خارج شود، زیرا معتقد است که Max قاتل می‌باشد!

صبح روز بعد، Max تلاش می‌کند تا از قدرتش روی عکس استفاده کند اما خود را در چشم‌اندازی از آینده می‌بیند، جایی که Caledon را طوفان فرا گرفته و ظاهراً Safi از Max می‌خواهد با شلیک به او، به این طوفان خاتمه دهد. Max مدتی بعد Moses را به جایی که Safi در آن مرده بود، آورده و قدرت خود را برای او آشکار می‌کند تا اعتماد وی را به دست آورد. این دو سپس متوجه حضور روح Alderman می‌شوند و در حالی که قصد فرار دارند، توسط Alderman واقعی متوقف می‌شوند اما با برخورد هر دو Alderman به یکدیگر، واکنش شدیدی رخ داده و باعث می‌شود هر دو از بین بروند.

در حالی که Max تحقیقات خود را در جدول زمانی Living ادامه می‌دهد، متوجه می‌شود که Gwen قرارداد کتاب Safi را لغو کرده، زیرا اکثر محتوای آن بر Maya Okada دانشجوی سابق Caledon و بهترین دوست Safi که اقدام به خودکشی کرده، متمرکز بوده است. Max در ادامه پی می‌برد که Lucas از کتاب Maya سوءاستفاده و همچنین سرقت ادبی کرده که منجر به شهرت او شده، در حالی که Vinh و Safi قادر به دفاع از Maya نبوده‌اند. پس از بازگشت به خانه، Max با یک مزاحم روبرو شده و مشخص می‌شود آن شخص، Safi است که اکنون دارای قدرت «تغییر شکل» است.