قسمت ۳ Ms Marvel داستان کامالا و همچنین النگوی اسرار آمیزی را که قفل قدرت های او را باز می کرد عمیق تر کرد، با یک رویا در مورد قطار که ظاهراً برای گذشته و آینده کامالا معنی زیادی دارد. اپیزود ۳، گروهی را از بعد دیگری که به النگوی کامالا و قدرت او برای بازگشت به خانه نیاز دارند، معرفی کرد. با این حال، در اواخر اپیزود، کامالا شاهد رؤیایی از یک قطار است، چیزی که هم به قدرت های او و هم به خانواده اش مرتبط است.

رویای قطار Ms Marvel کراچی را  نشان داد که شهر به طور گسترده ای به خانواده کامالا متصل بود. در قسمت دوم ذکر شد که خانواده مونیبا با آخرین قطار به شهر در حین تقسیم به کراچی گریختند. این ثابت می‌کند که قطار در رویای کامالا هم به منشأ کامالا و هم به خانواده‌اش پیوند می‌خورد و به ظاهر آن قطار خاص به کراچی را نشان می‌دهد. این پیوند از طریق مادربزرگ کامالا، Sana ، و مادر Sana ، عایشه می‌آید. در قسمت ۲ توضیح داده شد که Sana در کودکی از قطار گم شد. ناشناخته است که او چگونه توانست به قطار برگردد، و او به سادگی بیان کرد که ستاره‌ها را به سمت پدرش دنبال کرده است. با این حال، این همان شبی بود که مادر Sana ، عایشه، مفقود شد.

کامالا، از زمانی که را در اختیار داشت، رؤیاهای عایشه و اکنون قطار کراچی را دیده است. واضح است که این رویا ها به هم مرتبط هستند و قطار کراچی کلید اتفاقی است که برای عایشه افتاد. سانا در این قسمت توضیح می‌دهد که او نیز این رؤیا را دیده است، و اشاره می‌کند که ممکن است Muneeba نیز آن را دیده باشد و کامالا باید به کراچی سفر کند. با توجه به پیوند بین رؤیا، عایشه، سانا و کامالا ، این رویا ممکن است راهی باشد که عایشه سعی می کند با نشان دادن چیزی به خانوداده اش که آنها را به شب گم شدنش مرتبط می کند ارتباط برقرار کند.